« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

دلگرمی خداوند به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)/تفسیر آیه 41 /تفسیر سوره مائده

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 41 /دلگرمی خداوند به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

 

﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هِادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾.[1]

خدا را به عدد آیات و کلماتش شاکریم که در محضر آیات الهی هستیم؛ ربّ أنعمت فَزِد. ایام ولادت امام رضا (علیه‌السلام) - این مظهر اسماء الهی و مظهر رأفت و رضای الهی - بر همه‌ی شما مبارک باشد. شب و روز ایام اربعین کلیمی بر شما با میمنت و برکت باشد.

1- خلاصه جلسات گذشته

در آیات قبل، بحث عنوان ملکیت و مالکیت خداوند بر موجودات را بیان کردیم.

2- نسبت هر آیه با آیات قبل و بعد از آن در قرآن

در ارتباط آیه‌ی 40 با 41 سوره‌ی مائده به این نتیجه رسیدیم که کل قرآن پیوسته است. هر آیه‌ی بعدی، نقشه‌ی تفصیلی برای آیات گذشته است. هر آیه‌ی پیشین، بستر و زمینه و آمادگی برای آیات بعدی است. در آیات قبل بحث محارب و مفسد فی الأرض و توبه مطرح شد. اینکه خدا مالکیت و ملکیت بر همه‌ی موجودات دارد.

3- تفسیر آیه‌ی 41

3.1- معنای رسول

در آیه‌ی 41، خطاب رسالت مطلق آمده است.

الرسول (رسول مطلق)، آن است که بر همه‌ی رسولان حاکمیت دارد؛ چه پیام‌آوران (فرشتگان) و چه رسول‌های انسانی در زمان خودشان.

3.2- چند نمونه از خطابات قرآنی

خطاب به «یا آیها الرسول»، خاص است. خطاب «یا آیها الذین آمنوا» در قرآن، زیاد آمده است و «یا آیها النبی» نیز بیش از رسول آمده است.

3.3- خطاب «یا أیها الرسول» در قرآن

3.3.1- خطاب اول

در قرآن دو بار خطاب «یا آیها الرسول» آمده است؛ یکی در همین آیه است که خطاب به حضرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با عنوان رسول است و به پیامبر باوری القا می‌کند که نقشه‌ی دشمن این است؛ ولی موفق نمی‌شوند و شما به ﴿وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[2] می‌رسید. می‌توانیم با توجه به این آیات بگوییم که کسی که می‌خواهد کاری را شروع کند، باید باور به هدف و نتیجه داشته باشد. این آیه‌ی شریفه، هدف را برای رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ترسیم کرده است.

3.3.2- خطاب دوم

یکی هم در آیه‌ی: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾[3] آمده است. رسول را رسول می‌گویند، چون پیام‌آور است. رسول به کسی گفته می‌شود که از شخص مهمی پیامی می‌آورد که جدید و ابتکاری است.[4]

3.4- معنای «حزن»

«یا آیها الرسول لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر»؛

حزن، ناراحتی و اندوهی است که برای نرسیدن به اهداف باشد.[5]

3.5- سرعت در قرآن

جالب اینجا است که واژه‌ی «مُسارَعَه»، هم برای اولیای الهی به کار برده شده است و هم برای کفّار. سرعت، آن است که انسان شتابی بگیرد، تا زمان را زودتر بگذراند و با زمان کمتری مسافت بیشتری برود. [6] واژه‌ی مقابل «بُطء»، سرعت است. «سارع إلی الشیء»، یعنی مبادرت کرد، تا زودتر به نتیجه برسد. سرعت، اعم از سرعت مادی و معنوی است. ﴿وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ﴾.[7]

3.6- معنای کفر

«لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر»؛

ای پیامبر، کسانی که در کفر شتاب گرفتند، شما را ناراحت نکنند. عرب به کشاورز هم که بذر را در زمین می‌پوشاند، کافر می‌گوید.[8] کافر هم نعمت‌های الهی را منکر می‌شود.[9]

3.7- نسبت کفر با ناسپاسی

در قرآن در مقابل کافر، شاکر است. ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾.[10] ناسپاسی، اولین گامی است که انسان را به انکار و الحاد می‌رساند. حتی انسان، ولو با یک دانه خرما یا یک قطره آب باشد، باید شکرگزار باشد. این‌ها آن‌قدر شتاب‌زده به سراغ کفر رفتند.

3.8- اسلام ظاهری و کفر باطنی منافقین

«لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر من الذین...»

«مِن» در اینجا بیانیه است. یکی از این‌ها کسانی هستند که به زبان‌شان گفتند مؤمن هستیم، ولی به دل‌شان ایمان نیاوردند. کسانی که ظاهر و باطن‌شان دو تا است. این‌ها منافقان هستند. کافر و مشرک و منافق و مؤمن داریم. در آیه‌ی شریفه بر کسانی که گفتند ایمان آوردیم و در باطن ایمان نیاوردند، عنوان شتاب‌زدگان در کفر بیان شده است. فتنه‌ی منافق از کفار هم بیشتر است. دشمنی‌ کافر مشخص است؛ بر خلاف منافق که در ظاهر اظهار دوستی و در باطن دشمنی می‌کند.

3.9- خصوصیات یهود در این آیه

دسته‌ی دیگر کسانی هستند که یهودی شدند، این خصلت‌ها برای این‌ها بیان شده است:

3.9.1- سمّاع بودن آن‌ها

اول اینکه دروغ‌ها را گوش می‌کنند؛ «سمّاعون للکذب». وقتی رکوع انجام می‌دهید، بعد از رکوع می‌گویید: «سمع الله لمن حمده». اولین سامع، حضرت حق است.

سمع، یعنی شنوایی. غلط مشهور است که سمع را در شنیدن ظاهری و حسی منحصر کنیم. این‌ها جهت تغلیبی است، نه تخصیصی. شنوایی با گوش، عرفی و غالبی است. شنیدن همیشه با صدا و انعکاس نیست. برای همین واژه‌ی «سمیع» بر باری‌تعالی هم اطلاق می‌شود. سمّاع، وزن صیغه‌ی مبالغه است. کسی که زیاد این کار را تکرار کند و گاهی با کیفیت انجام دهد، به او سمّاع می‌گویند. سمّاع، کسی است که شنوایی زیاد و مکرّر دارد. این سمّاع بودن مدح نیست؛ چرا که سمّاعون به امور غیر واقعی دقت می‌کنند. دروغ را گوش می‌دهند و گوش دادن به این‌ها، خودش اشاعه‌ی دروغ است. سمّاعون، دروغ‌گو را تشویق می‌کنند.

3.9.2- گوش دادن زیاد به شایعه‌پراکن‌ها

دوم اینکه برای قومی که به سراغ تو نیامدند، بسیار شنوا هستند. نسبت به شایعه‌پراکن‌ها را و آن‌ها که به شما ایمان ندارند و علیه شما قیام کردند، سمّاعون هستند. در مدینه عده‌ای از یهودی‌ها قبل از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای دیدار و درک رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هجرت کردند. روحانیون و اَحبار آن‌ها گفته بودند چنین شخصی با چنین خصوصیتی می‌آید. برخی از زمین‌های یثرب را خریدند و متصرف شدند، تا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را ببینند. ولی وقتی ایشان مبعوث شدند، نه تنها ایمان نیاوردند؛ بلکه انکار کردند. به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت سحر و جنون دادند. قرآن از زبان این‌ها می‌گوید: ﴿أَفَسِحْرٌ هَذَا﴾[11] و ﴿انه لمجنون﴾[12]

3.9.3- تحریف لفظی، یا معنوی و یا مصداقی کلام خدا

«یحرفون الکلم من بعد مواضعه»؛

کار بعدی، تحریف لفظی و معنوی و مصداقی کلام خدا بود. تحریف لفظی، جابه‌جا کردن الفاظ است. تحریف معنوی، تغییر دادن معانی است. تحریف مصداقی، بدل‌سازی است. تا همین الآن این سه تحریف در تمام زمان‌ها رایج است. جابجایی الفاظ، جابجایی معانی، شخصیت‌سازی کاذب برای برطرف کردن شخصیت‌های حقیقی. باید با آیات الهی حشر و نشر داشته باشیم، تا این سه تحریف برای ما رخ ندهد.

 


logo