1404/01/27
بسم الله الرحمن الرحیم
غفران و رحمت الهی در آیات قرآن/تفسیر آیه 34 /تفسیر سوره مائده
محتويات
1- خلاصه جلسه گذشته2- تفسیر آیه 34
3- غفران و رحمت الهی در آیات قرآن
3.1- آیهی اول: غفران الهی بعد از توبه و اصلاح عمل
3.2- آیهی دوم: غفران الهی نسبت به توبه و اصلاح عمل
3.3- آیهی سوم: غفران الهی در کنار عقاب الهی
3.3.1- علت تکرار وصف «غفور» و «رحیم» در قرآن
3.4- آیهی چهارم: قرار گرفتن توبهی انسان بین دو توبهی خداوند
3.5- آیهی پنجم: غفران الهی نسبت به توبهی گروهی از منافقین
3.6- آیهی ششم: حلالخواری، بستر رحمانیت و غفران الهی
3.7- آیهی هفتم: رحمت الهی در عمل به وصیت
3.8- آیهی هشتم: رحمت و غفران خدا نسبت به دشمنان در صورت اعلام مودّت آنها
3.9- آیهی نهم: استمرار غفران و رحمت الهی برای مؤمنین
3.10- آیهی دهم: محبت، بستر غفران و رحمت الهی
3.11- آیهی یازدهم: جامعیت غفران و رحمت الهی در مسائل فردی و خانوادگی و امور دیگر
3.12- آیهی دوازدهم: عمومیت غفران و رحمت الهی نسبت به همهی انسانها
3.13- آیهی سیزدهم: غفران و رحمت الهی در نظام خانوادگی
4- نتیجه
موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 34 /غفران و رحمت الهی در آیات قرآن
﴿إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.[1]
1- خلاصه جلسه گذشته
در آیهی «إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ»، خداوند، توبه را رافع گناهان و آثار علمی و عملی برای آن قرار داده است و پس از اینکه جزای محارب و مفسد را بیان کردند، تفاوت توبه قبل از دستگیری و توبه بعد از دستگیری به لحاظ حقوقی و فقهی بیان میکنند؛ با این بیان که اگر مجرمی قبل از دستگیری توبه کند، در برخی موارد جزای او حذف میشود. بین حکم کلامی مسأله و محارب و مفسد فی سبیل الله و حکم فقهی فرق است و بین این دو نباید خلط شود. [محارب در علم کلام از دایرهی ایمان خارج است و مانند مرتد است و باید مجازات شود، ولی در علم فقه در برخی از موارد میتوان به او تخفیف داد.]
2- تفسیر آیه 34
3- غفران و رحمت الهی در آیات قرآن
3.1- آیهی اول: غفران الهی بعد از توبه و اصلاح عمل
«فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛ بدانید همانا خداوند غفور و رحیم است. در حدود 30 آیه با این تعبیر آمده است. ﴿إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ الله غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾؛[2] کسانی که توبه کردند و خود را اصلاح کردند، خداوند غفور و رحیم است.
3.2- آیهی دوم: غفران الهی نسبت به توبه و اصلاح عمل
در سورهی نور هم میفرماید: ﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.[3] باز وصف غفور و رحیم تکرار شده است.
3.3- آیهی سوم: غفران الهی در کنار عقاب الهی
در سورهی مائده در جای دیگر میفرماید: ﴿اعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.[4]
3.3.1- علت تکرار وصف «غفور» و «رحیم» در قرآن
در این آیات، وصف غفور و رحیم آمده است و این آیات هر کدام مفسر دیگری و جهتی از رحمت و غفران خداوند را مطرح می کنند و از این آیات، نکاتی برداشت میشود. نکتهی اول این است که هر موقع سخن از عذاب و شدت آن است و هر موقع حکم فقهی و کلامی در آیات الهی مطرح شده است، حتما بعد از آن، وصف غفور و رحیم بیان شده است و نکتهی دوم این است که خداوند غضب ابتدایی ندارد؛ بلکه غضب خداوند پاداشی است؛ یعنی غضب خداوند مسبوق به گناه بنیآدم است؛ لذا بعد از ظلم و گناه و مصادیق مختلف عصیان خداوند بحث جزاء و عذاب میآید و بعد بحث غفران و رحمت خدا میآید. این غفران و رحمت بعد از گناهان، دلیل بر این است که خداوند غضب ابتدایی ندارد.
3.4- آیهی چهارم: قرار گرفتن توبهی انسان بین دو توبهی خداوند
در سورهی مائده، آیهی: ﴿فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾،[5] توبهی خداوند و توبهی انسان مطرح شده است. توبهی انسان، از جهت ظلم و گناه و معصیتش است و توبهی حضرت حق به پذیرش توبه است و گناهی که انسان میکند، باید دو عامل بازدارنده و جبران کننده در او صورت گیرد؛ یکی بازگشت او به فطرت و حقیقت خودش است و دیگری اینکه خداوند توبهی او را قبول کند؛ لذا خداوند توّاب است. عبد توبه میکند و خداوند توبهی او را میپذیرد و به او توجه میکند. گناه، دور شدن از خداوند و توبه، نزدیک شدن به خداوند است.
3.5- آیهی پنجم: غفران الهی نسبت به توبهی گروهی از منافقین
در سورهی توبه، آیهی: ﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[6] که خلط عمل صالح و ناپسند است، باز وصف غفور و رحیم تکرار شد.
3.6- آیهی ششم: حلالخواری، بستر رحمانیت و غفران الهی
یکی دیگر از آیاتی که به بحث غفران و رحمت الهی پرداخته است، این آیه است: ﴿فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلًا طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.[7] ما تا حلالخوار نباشیم، نمیتوانیم رستگار باشیم. رستگاری و فلاح انسان در حلالخواری انسان است. باید در خوراک خود مراقبت داشته باشیم؛ چه خوراک مادی و چه خوارک معنوی و روحی که هر چیزی را نگوییم و نشنویم. تفاوت آیهی 34 مائده با این آیه در این است که در این آیه حلالخواری و تقوا، مقدمه و بستر غفران و رحمت است؛ ولی در آیهی 34 مائده، تقوا بعد از صفت غفران و رحمت بیان شده است و غفران و رحمت، بستر تقوا است.
3.7- آیهی هفتم: رحمت الهی در عمل به وصیت
در سورهی بقره نیز در آیهی: ﴿فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[8] که بحث وصیت است، باز وصف غفور و رحیم تکرار شده است؛ به خاطر اینکه ممکن است که کسی که وصیت را اجرا میکند، به ورثه جفا کند. این جفا کردن، یک گناه فردی و نوعی است؛ لذا خداوند میفرماید اگر قصد اصلاح بین آنها داشته باشد، گناهی ندارد و رحمت و غفران الهی شاملش میشود.
3.8- آیهی هشتم: رحمت و غفران خدا نسبت به دشمنان در صورت اعلام مودّت آنها
در سورهی ممتحنه، آیهی: ﴿عَسَى اللَّهُ أَن يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾،[9] وصف غفور و رحیم بعد از یک نافرمانی آمده است. میتوانیم بگوییم که وصف غفور و رحیم همیشه مسبوق به عدم اطاعت است؛ منتها عاصی بودن مصادیق مختلفی دارد و در این آیه خداوند بین مؤمنان و کسانی که با شما دشمنی کردند، مودّت قرار میدهد. مودت غیر از محبت است. مودّت، آن نوع دوستی است که بعد از دوستی، انسان در آن هزینه میکند و در گفتار و رفتار و همهی حالات انسان، دوستی بروز پیدا میکند.[10] اگر دشمنی از دشمنان شما اعلام مودّت کرد، خداوند این مودتّ را انشاءالله برقرار خواهد کرد و دشمنان را مورد رحمت و غفران خود قرار خواهد داد؛ لذا اگر کسی دشمنی کرد و بعد اعلام کرد که میخواهد دوستی کند، ما مأمور به پذیرش مودّت هستیم؛ البته نباید به آنها اعتماد کامل داد؛ ولی میدان و بستر را برای اعلام کارهایش باید آماده کرد.
این آیه با آیات دیگر این تفاوت را دارد که صفت قدیر، قبل از غفور و رحیم آمده است؛ یعنی مودّت و قدرت، بستر غفران و رحمت است. و بدانید که خداوند قادر است و همه چیز دست خداست؛ لذا ﴿وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾.[11] اگر قراردادی بین مسلمین و کفار رخ داد، باید عمل کنند؛ اما در عین حال باید مراقبت داشته باشند.
3.9- آیهی نهم: استمرار غفران و رحمت الهی برای مؤمنین
در سورهی بقره، آیهی: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أُوْلَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.[12] بستر غفران و رحمت عصیان نیست؛ بلکه ایمان و هجرت و جهاد و امید به رحمت خداست و تفاوت این آیه با آیهی گذشته در این است که غفران و رحمت، نیاز به بستر و زمینه دارد و گاهی اوقات عصیانی که انسان را از خدا فاصله میدهد، زمینهی غفران الهی است و گاهی مسائل اثباتی است، انگیزهها و عاملهای کمال مثل ایمان، هجرت، جهاد و امید، زمینهی غفران الهی است. در این صیغهی مضارع و کلمهی رحمت که با تاء مبسوط است، استمرار و بقاء را بیان میکند و این نشان میدهد که انسان مؤمن و مهاجر و مجاهد هیچگاه ناامید نیست و مورد رحمت و مغفرت الهی است.
3.10- آیهی دهم: محبت، بستر غفران و رحمت الهی
در سورهی آلعمران، آیهی: ﴿قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾،[13] به این مطلب اشاره دارد که غفران به زمینهی محبت تعلق گرفته است. اگر میخواهید محبت خدا را داشته باشید، پیامبر را تبعیت کنید. تابعیت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، تابعیت خداست، واسطه بین رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) و خدا محبت است و کسی که متابعت از رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) داشته باشد، متابعت از محبت دارد؛ چرا که «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ».[14] وقتی که چنین شد خداوند گناهان شما را می بخشد و خداوند غفور و رحیم است.
3.11- آیهی یازدهم: جامعیت غفران و رحمت الهی در مسائل فردی و خانوادگی و امور دیگر
در سورهی بقره، آیهی: ﴿لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾،[15] برای کسانی که مرتکب ایلاء میشوند و در نظام خانوادگی قسم میخوردند که از زنها فاصله بگیرند، اگر اینها از گناهشان ناراحت شدند و برگشتند، پس خداوند غفور و رحیم است. در اینجا غفران و رحمت در مسئلهی خانوادگی است؛ لذا غفران و رحمت الهی میتواند عوامل مختلفی داشته باشد؛ چه عوامل خانوادگی، چه اجتماعی، چه فردی، چه سیاسی و حتی بین المللی داشته باشد و این عنوان غفور و رحیم، عنوان جامعی برای مسائل مختلف است.
3.12- آیهی دوازدهم: عمومیت غفران و رحمت الهی نسبت به همهی انسانها
در سورهی تحریم، آیهی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾،[16] بحث خاصی نسبت به پیامبر است که چرا بعضی از مسائل و مشکلات خانوادگی برای ایشان پیش میآید؟ جواب این است که آقا رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) هم به لحاظ جسمانی، شبیه همهی انسانها است و مصداق آیهی: ﴿إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ﴾.[17] است؛ لذا غفران و رحمت الهی در این مسئله شامل پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میشود. غفران و رحمت الهی دارای مراتب است و گاهی پیامبران خدا هم نیاز به غفران و رحمت الهی دارند. رسول الله، کسی است که در مقام عصمت کامل است؛ ولی «ذَنبُ کلّ شیء بحسبه»، بی توجهی هر شخصی به اندازهی مرتبهی خودش، گناه است.
3.13- آیهی سیزدهم: غفران و رحمت الهی در نظام خانوادگی
همچنین با توجه به سورهی تغابن، آیهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾،[18] معلوم میشود که غفران و رحمت الهی در نظام خانوادگی، بین فرزندان، پدران، مادران، خویشان و نزدیکان بیان میشود که اینها دشمنان شما هستند؛ پس از آنها حذر داشته باشید و اگر این سه عنوان عفو و گذشتن و بخشش را داشته باشید، مورد غفران و رحمت الهی قرار میگیرید.
«ازواج»، جمع «زوج» است. اطلاق زوج و انصرافش به همسران است؛ اما هر کسی که همراه انسان باشد، چه محرم باشد و چه نامحرم باشد - به خصوص محرم سیروسلوکی – این شخص هم زوج انسان میشود. آیه میگوید نسبت به ازواج و همسرانتان مراقبت داشته باشید و به عبارت بهتر یکی از نکتههای سیروسلوکی این است که دشمن انسان، نزدیکترین فرد به انسان است. دشمن یک چیز خارجی نیست؛ بلکه خود انسان برای خودش دشمن میسازد و وقتی که دشمنی ساخت، در مقابل خودش قرار می گیرد.
4- نتیجه
این «غفور رحیم» در آیات بسیاری مطرح شده و در هر آیهی که مطرح شده، نکته ای در آن آیه است و در این آیهی 35 از سورهی مائده، «غفورٌ رحیمٌ»، بستر و زمینهی تقوا و ایمان و جهاد قرار گرفته است.