« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

کلام حضرت موسی (علیه‌السلام) به خداوند بعد از نافرمانی قومش - سرگردانی بنی‌اسرائیل در بیابان بعد از نافرمانی از حضرت موسی (علیه‌السلام)/تفسیر آیه 25 و 26 /تفسیر سوره مائده

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 25 و 26 /کلام حضرت موسی (علیه‌السلام) به خداوند بعد از نافرمانی قومش - سرگردانی بنی‌اسرائیل در بیابان بعد از نافرمانی از حضرت موسی (علیه‌السلام)

 

﴿قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ﴾.[1]

﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾.[2]

﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾.[3]

1- عصاره جلسه گذشته و ارتباط بین آیات

ارتباط آیه‌ی 24 و 25 در این است که در آیه‌ی 24، صحبت از بهانه‌گیری‌های بنی‌اسرائیل بود. گفتند تا زمانی که این قوم جبّار در آن باشند، ما وارد نمی‌شویم. گفتند تو و خدایت برو و آن‌ها را بیرون کنید و ما اینجا نشسته‌ایم. این کلام آن‌ها اهانتی به حضرت موسی (علیه‌السلام) بود.

2- تفسیر آیه 25

2.1- کلام حضرت موسی (علیه‌السلام) به خداوند، بعد از نافرمانی قومش

حضرت موسی (علیه‌السلام) در آیه‌ی 25 در جواب می‌گویند: «خدایا من جز اینکه مالک نفس خودم و برادرم باشم، مالک دیگران نیستم». در میان این اقوام تنها کسانی که مسائل تربیتی و سیروسلوکی و توکل را رعایت کردند، حضرت موسی (علیه‌السلام) و برادر ایشان بود. «أخ» در این آیه، یا حضرت هارون (علیه‌السلام) است و یا هر کسی که با حضرت موسی (علیه‌السلام)، ارتباط اطاعتی داشته باشد.

جناب موسی (علیه‌السلام) گفتند که خدایا بین من و این قوم فاسق جدایی بینداز. مخالفان نبوت و ولایت به عنوان فاسق مطرح شده‌اند. ایشان، کسانی را که اطاعت نکردند، فاسق نامیدند.

2.2- ارتباط آیات

2.2.1- برخی از آیات مربوط به حضرت موسی (علیه‌السلام)

در آیات دیگر، نمونه‌هایی از حضرت موسی (علیه‌السلام) داریم. به عنوان نمونه خدای متعال از زبان حضرت موسی (علیه‌السلام) می‌فرماید:

﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾.[4]

﴿قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا﴾.[5] اینجا هم بحث فراق است.

2.2.2- برخی از آیات مربوط به فسق

2.2.2.1- آیه‌ی اول

در سوره صف هم تفسیر این آیه است: ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ.[6]

ای قوم، چرا مرا اذیت می‌کنید؛ با اینکه می‌دانید من رسول خدا هستم.

در آیه‌ی 25 سوره مائده که هستیم، حضرت موسی (علیه‌السلام) گفتند: «بین من و این قوم فاسق جدایی بینداز»؛ ولی در سوره صف خدا می‌فرماید: «خدا قوم فاسق را هدایت نمی‌کند».

در سوره جن خداوند از زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: ﴿قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا﴾.[7]

2.2.2.2- آیه‌ی دوم

همه‌ی آنچه مورد محبت انسان است، می‌تواند مانع سیروسلوک انسان شود. در سوره‌ی توبه خدای متعال می‌فرماید: ﴿قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ.[8]

اگر اموالی که به دست آوردید و تجارتی که می‌ترسید کساد شود و مساکنی که به آن‌ها راضی هستید، از خدا و رسولش نزد شما محبوب‌تر است، پس منتظر بمانید، تا خدا فرمان عذابش را بیاورد. و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.

«اِخوان»، همه‌ی کسانی است که با انسان رفت‌وآمد دارند؛ اعم از برادر نسبی، یا غیر آن.[9] همسر از این نظر که کنار انسان است، زوج گفته می‌شود. زوج، هم بر مرد اطلاق می‌شود و هم زن.[10] زوجه غلط است.

2.2.2.3- آیه‌ی سوم

در سوره‌ی منافقین می‌فرماید:

﴿سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾؛[11]

برای آنان یکسان است؛ چه برای آنان آمرزش بخواهی و چه نخواهی، خدا هرگز آنان را نمی‌آمرزد. مسلماً خدا مردم فاسق را هدایت نمی‌کند.

منافقین هم جزو فسقه شمرده شده‌اند.

2.2.2.4- آیه‌ی چهارم

﴿اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾؛[12]

برای آنان [که عیب‌جویان را مسخره می‌کنند]، چه آمرزش بخواهی و چه نخواهی [یکسان است]. اگر برای آنان هفتاد بار هم آمرزش بخواهی، خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزید؛ زیرا آنان به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.

عنوان فسقه بر مخالفان اطلاق شده است.

2.3- واکنش انبیا (علیهم‌السلام) بعد از نافرمانی قوم خود

تنها ایشان دو مورد از مطیعین را مطرح کرده‌اند؛ خودشان و برادرشان. من تنها از طرف خودم و برادرم می‌توانم قول دهم که اطاعت باشد و گناهی نباشد.

در سوره یونس خداوند از زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید:

﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلاَ نَفْعًا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ﴾.[13]

ملکیت و مالکیت بر نفوس و اموال در اختیار حضرت حق است.

3- تفسیر آیه 26

3.1- سرگردانی قوم بنی‌اسرائیل در بیابان بعد از نافرمانی از دستور حضرت موسی (علیه‌السلام)

حضرت موسی (علیه‌السلام) بعد از اینکه قومش را فاسق خطاب کرد و بی‌اطاعتی‌شان را بیان کرد، چهل سال ورود در این سرزمین مقدس بر آن‌ها حرام شد. اینجا حرمت تکلیفی نیست؛ بلکه حرمت تکوینی است؛ یعنی واقعا چهل سال نتوانستند وارد این سرزمین بشوند. انسان اگر برای خودش برنامه‌ریزی نکند، گرفتار توابع کارش می‌شود. گناه را که ذنب می‌گویند، چون تبعه‌ی انسان است و او را در تله می‌اندازد. ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ﴾؛ انسان در گرو اعمالش است. این یک قاعده‌ی کلی است.

3.2- معنای واژه‌ی «تِیه»

«یتیهون فی الأرض»؛

«تیه»، یعنی سرگردانی؛ آن هم سرگردانی در سفر و حرکت.[14] به بیابان‌زده شدن، «تیه» می‌گویند. چهل سال در اطراف این سرزمین سرگردان شدند و اجازه‌ی ورود به آن‌ها داده نشد. «تأس»، یعنی نگرانی همراه با افسوس و آه.[15] جناب موسی! شما که پیغمبر و مهربان بر مردم هستی، نگران بر این قوم فاسق نباش. قوم غیر مطیع برای دومین بار فاسق اطلاق شد.

3.3- برداشت فقهی

می‌توان به لحاظ مبانی فقهی بر این اساس گفت که وصف به شیء، مُشعِر به علّیّت است؛ یعنی بگوییم که گنه‌کار را می‌توانیم فاسق بگوییم. یکی از ادله‌ی فسق گنه‌کار همین است. کسی که فاسق است، عدالت ندارد و احکام مشروط به عدالت مانند قضاوت و شهادت و امامت جماعت را نمی‌تواند داشته باشد. آیات فقهی، فقط 500 آیه نیست. 500 آیه به دلالت مطابقی است؛ وگرنه خیلی از آیات، به دلالت تضمن و التزامی، مطالب فقهی از آن قابل استفاده است.

 


logo