« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

وجوب مقدمی طهارات ثلاث در این آیه /طهارات ثلاث /تفسیر ترتیبی (سوره مائدة)

 

 

موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره مائدة)/طهارات ثلاث /وجوب مقدمی طهارات ثلاث در این آیه

 

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾.[1]

1- عصاره جلسه گذشته

پس از آیات وفای به عهد و پس از آیات حلیت چهارپایان بر انسان و آیه‌ی عدالت و اتمام دین و پس از آیه‌ی حلیت خوراک‌های اهل کتاب برای مسلمانان و بر عکس و پس از قانون ازدواج با اهل کتاب، حضرت حق در آیه‌ی ششم سوره‌ی مبارکه‌ی مائده وارد در بیان یکی دیگر از عهود الهی می‌شوند؛ عهد انسان با خدا و عهد پروردگار با انسان. این سومین خطابی است که با «یا أیها الذین آمنوا» در این سوره مطرح شده است. ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾؛[2] ﴿لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ﴾؛[3] و اینجا «اذا قمتم الی الصلاة».

2- تفسیر آیه 6

2.1- قانون طهارت اسلامی و شرایط اقامه‌ی نماز

به عبارت بهتر ذات حضرت حق در این آیه‌ی شریفه، قانون طهارت اسلامی و شرایط اقامه‌ی نماز را بیان می‌کنند. به عبارت بهتر؛ عرض ما این است که خداوند نماز را و طهارت آن را در طهارت‌های سه‌گانه‌ی وضو، غسل و تیمم به عنوان یکی از عهد‌های الهی مطرح می‌فرمایند. آیه‌ی شریفه، حاوی چهار حکم و مطلب مهم است. سه حکم وضو و غسل و تیمم و مطلب آخر در فلسفه‌ی جعل این سه است. از آیاتی است که هم حکم را بیان کرده است و هم سرّ احکام را بیان کرده است. این از ویژگی‌های این آیه‌ی شریفه است.

2.2- واژگان آیه

2.2.1- «قمتم»

از «قَوَمَ» به معنای برخاستن و اقامه کردن است. در روایات و آیات هیچ کجا نفرموده خواندن نماز، بلکه اقامه کردن آن آمده است. این، یعنی ذات الهی خط عمودی و سیر صعودی انسان را به وسیله‌ی نماز ترسیم کرده است.

2.2.2- «إغسلوا»

از «غَسل» است؛ به معنای شستن. تفاوت «غَسل» و «غُسل» در مصدر و اسم مصدر است. غُسل، نتیجه‌ی شستن است. در حال شستن (شست‌وشو) در عربی به معنای غَسل است.

2.2.3- «وُجوه»

«وُجوه»، جمع وجه است. آنچه مانند صورت انسان ظاهر باشد، عرب وجه می‌گوید. وَجه، نمایان حالات انسان است.

2.2.4- «اَیدی»

جمع ید، یعنی دستان.

2.2.5- «مَرافِق»

«مرافق»، جمع مِرفق و مَرفق و از ماده‌ی رفق است. رفق دلیل بر سازگاری و مدارا است. مرفق دلیل سازگاری است. برای این به آرنج، مرفق می‌گویند که انسان موقع استراحت تکیه به آرنج می‌زند.مرفق، نقطه‌ی اتصال استخوان دست و بازو است؛ وسیله‌ی خم و راست شدن استخوان‌ها به راحتی در مفصل است؛ باعث سازگاری دو استخوانی است که زبر است.[4] رفیق را رفیق می‌گویند، به خاطر مدارا و سازگاری است. هر کس نمی‌تواند رفیق باشد. انسان باید اهل مدارا باشد.

2.2.6- «مَسح»

مسح، یعنی کشیدن چیزی بر چیز دیگر؛[5] در اینجا به کشیدن دست بر اعضای سر و پا مسح می‌گویند.

2.2.7- «کعبین»

تثنیه‌ی کعب است. برآمدگی روی پا را عرب کعب می‌گوید. به برامدگی پا، «قُبّة القدم» می‌گویند. [6]

2.2.8- «غائط»

غائط، یعنی زمینی که گود و سفت است. به عبارت بهتر جایی که انسان برای قضای حاجت به آنجا مراجعه می‌کند، غائط می‌گویند.[7] قدیم توالت‌ها نبود و امروز جای خاصی برای تخلی هست. قدیمی‌ها برای قضای حاجت به مکان گودی می‌رفتند که دیده نشود. مکان تخلی در جای پوشیده و محفوظی باید باشد. «غائط من الارض»، یعنی زمینی که پایین‌تر است و برای قضای حاجت انسان‌ها آنجا می‌رفتند. قرآن مؤدبانه حرف می‌زند.

2.2.9- «صعید»

عرب به هر زمین مرتفع، «صعید» می‌گوید.[8] زمین‌هایی که بلند و بالا هستند و بر اثر همین از پلیدی‌ها و آلودگی‌ها مصون هستند، به آن زمین‌ها صعید می‌گویند. صعید در مقابل غائط است. «غائط»، نقطه‌ی پایین زمین است که فضولات در آن جمع می‌شود و برای قضای حاجت استفاده می‌شود. «صَعید»، زمین بلندی است که از آلودگی‌ها محفوظ است. طیب و طاهر است. به خصوص که با وصف «طیّباً» آمده است.

2.3- تغلیبی بودن خطابات قرآن برای مؤمنان

قرآن، خطاباتش عام است. «یا ایها الذین آمنوا»، خطاب به همه‌ی انسان‌ها است؛ چه مؤمن و چه غیر آن. خطابات، عقلی است و از آنِ مکلف است. هر زمانی که اذان گفته شود و وقت نماز بیاید، حکم طهارت و اقامه‌ی نماز برای هر مکلفی واجب است. وصف ایمان، وصف تغلیبی است؛ پس نگوییم اقامه‌ی نماز و غسل، فقط به عهده مسلمانان است؛ بلکه همه‌ی مکلفین را شامل است؛ مؤمن یا کافر. قرآن، ﴿، هُدًى لِّلنَّاسِ﴾[9] است. قبلا عرض کردیم که عقود، اعم از عقد انسان با خدا ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴾؛[10] و عقد خدا با انسان، مانند قراردادهایی که مانند این آیه دارد، یا عقد انسان با انسان است. این آیه از مصادیق آیه‌ی اول است. ﴿أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ﴾،[11] شامل این آیه است. این خطابی که در آیه‌ی شریفه آ‌مده است، از مصادیق عهد الهی است. خطابات الهی، بیان عهدهای الهی است.

2.4- احتمالات در معنای «إذا قمتم»

خطاب به ایمان، تغلیبی بود. یک معنای «إذا قمتم إلی الصلاة»، این است که وقتی خواستید نماز بخوانید، طهارت داشته باشید؛ مانند: ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾؛[12] ﴿وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ﴾؛[13] ای پیامبر! وقتی در میان مردم هستی، برای آن‌ها نماز اقامه کن. معنای دیگر این است که وقتی برای نماز وقت داخل شد. معنای دیگر این است که ظرف زمان را بیان می‌کند؛ یعنی وقتی که شما می‌خواهید نماز را اقامه کنید، باید طهارت داشته باشید. این «إذا قمتم»، ظرف زمان را بیان می‌کند؛ یعنی وقتی خواستید نماز بخوانید، حتما باید وضو داشته باشید.

2.5- وجوب تبعی و مقدمی طهارات ثلاث در آیه

در خارج فقه طهارت هم عرض کردیم؛ وجوب طهارت‌های سه‌گانه، وجوب تبعی و مقدمی است. به عبارت بهتر طهارت، یک وجوب نفسی و مطلوبیتی دارد که شما در هر زمانی می‌توانید انجام دهید؛ ولی وقتی می‌خواهید نماز بخوانید، حتما باید این طهارت را حاصل کنید، مگر اینکه قبلا حاصل شده باشد.

2.6- مطلوبیت نفسی و مطلوبیت غیری طهارات ثلاث

جالب اینجا است که مطلوبیت نفسی طهارات ثلاث را به خودی خود قائلیم و مطلوبیت غیری و مقدمی نیز دارند. رو به قبله بودن نیز همین‌طور است؛ ﴿حَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ﴾.[14]

2.7- لزوم تداوم طهارت و استقبال إلی القبلة در تمام اجزای نماز

به لحاظ مبانی فقهی، امر به طهارت، یک وجوب شرطی و مقدمی برای نماز است. امر به صلات، امر به طهارت را دارد. تحصیل طهارت، مشروط به وجود حدث است؛ یعنی اینکه غسل بر گردن ما باشد، یا وضو نداشته باشیم. این آیه، عهد الهی را به عنوان نماز بیان می‌کند و امر دیگر را که طهارات ثلاث باشد، به عنوان پیش‌نیاز و وجوب مقدمی نماز بیان می‌کند. تداوم طهارت را در خارج فقه طهارت گفتیم که همراه تداوم، استقبال الی القبلة از آیات فهمیده می‌شود. «حیثما کنتم فولوا وجوهکم شطره» که در تمام نماز باید ادامه داشته باشد.

وقتی که ما مأمور به طهارت برای نماز شدیم -که دارای اجزا و شرایط مختلف است -، مأمور به طهارت برای اجزای صلات نیز هستیم.

2.8- طهارت ظاهری، مقدمه‌ی طهارت باطنی

ان‌شاء‌الله طهارت ظاهری و باطنی داشته باشیم. طهارت ظاهری، مقدمه‌ی طهارت باطنی است. تلاقی ما با آیات الهی نیاز به طهارت دارد. هم طهارت ظاهری و هم طهارت باطنی که پاک شدن از رذائل اخلاقی است.

 


logo