1403/10/05
بسم الله الرحمن الرحیم
روایات فضیلت علم در با اصناف مردم/فضیلت علم /شرح کافی
محتويات
1- روایات فضیلت علم در باب اصناف الناس1.1- رجوع مردم بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به سه نفر
1.1.1- نفر اول
1.1.2- کلام علامه حسن زاده (رحمهالله) در مورد کسب علم
1.1.3- نفر دوم
1.1.4- نفر سوم
1.2- تقسیم شدن مردم به سه دسته
1.3- صنف های گوناگون مردم

موضوع: شرح کافی/فضیلت علم /روایات فضیلت علم در با اصناف مردم
1- روایات فضیلت علم در باب اصناف الناس
در شرح احادیث رسیدیم به کتاب «فضل علم در باب اصناف الناس»
1.1- رجوع مردم بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به سه نفر
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ مِمَّنْ يُوثَقُ بِهِ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ: «إِنَّ النَّاسَ آلُوا- بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى ثَلَاثَةٍ آلُوا إِلَى عَالِمٍ عَلَى هُدًى مِنَ اللَّهِ قَدْ أَغْنَاهُ اللَّهُ بِمَا عَلِمَ عَنْ عِلْمِ غَيْرِهِ وَ جَاهِلٍ مُدَّعٍ لِلْعِلْمِ لَا عِلْمَ لَهُ مُعْجَبٍ بِمَا عِنْدَهُ قَدْ فَتَنَتْهُ الدُّنْيَا وَ فَتَنَ غَيْرَهُ وَ مُتَعَلِّمٍ مِنْ عَالِمٍ عَلَى سَبِيلِ هُدًى مِنَ اللَّهِ وَ نَجَاةٍ ثُمَّ هَلَكَ مَنِ ادَّعَى وَ خابَ مَنِ افْتَرى».[1]
حدیث، خوب و علوی است. مردم بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به سه نفر مراجعه کردند{«آل» یعنی مورد مراجعه}:
1.1.1- نفر اول
به عالمی که از جانب خدا هدایت شده است. هدایت، اولین میثاق خدا با انسان است. اگر انسان هدایت شد، عهدش را انجام داده است. به قول بابا طاهر:
«چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی»
مهر از دو طرف باید باشد و گرنه دردسر است. هر روز بعد از نماز صبح زیارت مخصوص امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را بخوانید؛ «اللهم بلغ مولای.... فی کل یوم عهدا و عقدا و بیعة».[2] این یک تشریف است. در تمام عالم رسم است کسانی که تحت فرمان هستند، نیروهای انتظامی، فرماندهی خود را میخوانند؛ ما چرا نداشته باشیم. این پناهندگی ما است. این عالم ائمه و امام بعد از امام است تا جانشین بعد از او که واسطه فیض است. عالمی که به غنا رسیده است، به «علمالله» رسیده و نیازی به علم دیگران ندارد.
«قَدْ أَغْنَاهُ اللَّهُ بِمَا عَلِمَ عَنْ عِلْمِ غَيْرِهِ»؛ از علم دیگران قطع ارتباط میکند. ﴿فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ﴾.[3] آیات بر دلشان نشست و مصداق آیهی ﴿أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ﴾ میشوند.[4] این عالم، در اینجا جز ولیّ، شخص دیگری نیست.
1.1.2- کلام علامه حسن زاده (رحمهالله) در مورد کسب علم
جانم به قربانشان حضرت علامه حسن زاده (قدساللهنفسهالزکیة) بارها میفرمودند: «آقاجان من! بخوانید و بدانید و بفهمید تا به جایی برسید که علم را دریافت کنید و مرجِع و مرجَع شوید».
1.1.3- نفر دوم
دسته دیگری که مردم به آن پناهنده میشوند، نادانی است که مدعی علم است؛ علم ندارد ولی به چیزی که دستش است شگفتزده شده است. «قد فتنته الدنیا»؛ دنیا او را شکار کرده است. مدعیان علم، همیشه در معرض شکار دنیا هستند؛ علمای درباری میشوند؛ در همهی زمانها هستند. «و فتن غیره»؛ هم دنیا او را فریب داده و هم او دیگران را فریب داده است؛ همانند شخص بلعم باعورا.[5] شیطان، عالمنما پرور است؛ خودش هم مصداق عالمنما است. شیطان، صحبت اطاعت شد کم آورد.
1.1.4- نفر سوم
دسته سوم «و متعلم من عالم علی سبیل هدی من الله و نجاة»؛ کسانی که علم را از عالم گرفتند، نجات پیدا میکنند؛ «ثم هلک من ادعی و خاب من افتری»؛ آنانی که مدعی هستند هلاک میشوند و کسانی که اهل دروغ هستند زیان میکنند.
مردم یا به عالم یا به مدعی علم و یا به پیرو مراجعه میکنند بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛ یا پناهنده به امیر المؤمنین (علیهالسلام) هستند و یا پناهنده به سلمانها و مقدادها و ابوذرها و یا خدای نخواسته کسانی که حضرت را خانهنشین کردند. این صفحهی تاریخ ادامه دارد. این شروع تقسیم از زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود ولی ادامه دارد. ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾؛[6] ﴿أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾؛[7] اصحاب یمین و اصحاب شمال. این تقسیم است. سه سوره در قرآن است که این ترسیم در آن هست. اول سوره حمد است. بعد سوره فاطر است. «مقتصد» و «ظالم» و بعد سورهی واقعه است. به جنت النعیم و روح و ریحان میرسد.
1.2- تقسیم شدن مردم به سه دسته
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ سَالِمِ بْنِ مُكْرَمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ وَ مُتَعَلِّمٌ وَ غُثَاءٌ»؛[8] مردم سه دسته هستند یا عالم یا متعلم و یا همج رعاع که از هر طرف باد بیاید میرود.
با چه کسی همنشین شویم؟
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «اغْدُ عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً أَوْ أَحِبَّ أَهْلَ الْعِلْمِ وَ لَا تَكُنْ رَابِعاً فَتَهْلِكَ بِبُغْضِهِمْ»؛[9] در حالی صبح کن که یا عالم باشد یا متعلم و یا دوستدار اهل علم و چهارمی نباش که با دشمنی آنها هلاک شوی.
1.3- صنف های گوناگون مردم
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «يَغْدُو النَّاسُ عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ عَالِمٍ وَ مُتَعَلِّمٍ وَ غُثَاءٍ فَنَحْنُ الْعُلَمَاءُ وَ شِيعَتُنَا الْمُتَعَلِّمُونَ وَ سَائِرُ النَّاسِ غُثَاءٌ»؛[10] اکثر اصحاب اجماع اینجا هستند و صحیح اعلایی است. جمیل بن دراج میگوید از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که فرمودند مردم سه صنف هستند؛ گروهی عالم و گروهی متعلم و دستهای پر کاه و امور سبکی که باد آنها را به هر سو میبرد. حضرت فرمودند ما علما هستیم. احادیث، یکی مبیّن دیگری است. شیعیان ما متعلم هستند و سایر مردم غثاء هستند. هر طرفی میروند. امیدواریم ما جزو کسانی باشیم که در محضر اولیای الهی باشیم. «الحمد لله الذی جعلنا من المتسمکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهمالسلام».