« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

دلیل عقلی بر مشاوره اسلامی - حکم مشاوره از میان احکام خمسه - منابع مشاوره/ادله مشاوره /فقه المشاوره

 

 

 

موضوع: فقه المشاوره/ادله مشاوره /دلیل عقلی بر مشاوره اسلامی - حکم مشاوره از میان احکام خمسه - منابع مشاوره

 

1- حدیث اخلاقی (حلیة النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَجْلِسِهِ فَقَالَ كَانَ لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرٍ وَ لَا يُوطِنُ الْأَمَاكِنَ وَ يَنْهَى عَنْ إِيطَانِهَا وَ إِذَا انْتَهَى إِلَى قَوْمٍ جَلَسَ حَيْثُ يَنْتَهِي بِهِ الْمَجْلِسُ وَ يَأْمُرُ بِذَلِكَ وَ يُعْطِي كُلَّ جُلَسَائِهِ نَصِيبَهُ حَتَّى لَا يَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسَائِهِ أَنَّ أَحَداً أَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْهُ مَنْ جَالَسَهُ صَابَرَهُ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُنْصَرِفَ عَنْهُ مَنْ سَأَلَهُ حَاجَةً لَمْ يَرْجِعْ إِلَّا بِهَا أَوْ بِمَيْسُورٍ مِنَ الْقَوْلِ قَدْ وَسِعَ النَّاسَ مِنْهُ خُلُقُهُ وَ صَارَ لَهُمْ أَباً رَحِيماً وَ صَارُوا عِنْدَهُ فِي الْحَقِّ سَوَاءً مَجْلِسُهُ مَجْلِسُ حِلْمٍ وَ حَيَاءٍ وَ صِدْقٍ وَ أَمَانَةٍ لَا تُرْفَعُ فِيهِ الْأَصْوَاتُ وَ لَا تُؤْبَنُ فِيهِ الْحُرَمُ وَ لَا تُثْنَى فَلَتَاتُهُ مُتَعَادِلِينَ مُتَوَاصِلِينَ فِيهِ بِالتَّقْوَى مُتَوَاضِعِينَ يُوَقِّرُونَ الْكَبِيرَ وَ يَرْحَمُونَ الصَّغِيرَ وَ يُؤْثِرُونَ ذَا الْحَاجَةِ وَ يَحْفَظُونَ الْغَرِيبَ فَقُلْتُ كَيْفَ كَانَ سِيرَتُهُ فِي جُلَسَائِهِ فَقَالَ كَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الْخُلُقِ لَيِّنَ الْجَانِبِ لَيْسَ بِفَظٍّ وَ لَا غَلِيظٍ وَ لَا صَخَّابٍ وَ لَا فَحَّاشٍ وَ لَا عَيَّابٍ وَ لَا مَزَّاحٍ وَ لَا مَدَّاحٍ يَتَغَافَلُ عَمَّا لَا يَشْتَهِي».[1]

1.1- خلاصه بحث اخلاقی گذشته

این حدیث، بیان انسان کامل در وصف انسان کامل است. بیان چندین معصوم (علیهم‌السلام) است. در ترسیم و تصویر انسان کامل و بیان یک انسان کامل است. در فرازهای نشست و برخاست رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) بودیم. نشست و برخاست ایشان با استغفار بود. در ماه مبارک رجب هستیم و روز ولادت امام باقر (علیه‌السلام) است. این را نهادینه کنید. ایشان از جهت اسم و وصف، مظهر این حدیث بودند. اگر کسی به تخلق به اسماء و آیات الهی برسد، قطعا به مظهر آن کلام جمعی و جامع و الگوی حکمت عملی و نظری اولیای الهی نائل می‌شود. تخلّق، تحقق به اوصاف نبی و ولیّ است.

1.2- توصیه‌های استاد به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رجب

1.2.1- روزه و استغفار در صورت عدم قدرت بر روزه

در ایام ماه مبارک رجب هستیم. برای این جهت برنامه‌ریزی کنید. استغفار و صیام را زیاد داشته باشید. اگر عذری دارید و به حسب جسمانی نمی‌توانید روزه بگیرید، قطعا به جای آن استغفار کنید. 100 استغفار به جای روزه‌ی آن روز با همین عنوان انجام بدهید. ما در عبادات، مقام اضطرارمان، مقام تبدیل یک عبادت به یک عبادت دیگر است. سرسلسله‌ و نظام عبودیت و اطاعت منقطع نیست. اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی است. در اخلاق کاربردی هیچ گاه سالک بدون دستورالعمل نیست؛ ولی دستورالعمل او به اضطرارها و اضطراب‌ها متفاوت است.

1.2.2- درک فقر وجودی خود به خداوند

چند کار را انجام دهید: ما در سلسه‌ای هستیم که: هستیم که هستیم که هستیم. هست خود را به هم پیوند بزنید. اگر این پیوند را ملاحظه کردیم، به سرّ استغفار و اسماء می‌رسیم. گاهی ما [از نظر امور اقتصادی] محتاجیم؛ اینکه هنر نیست. گاهی محتاج الی الله هستیم که هنر اولیه است. وقتی می‌گوییم محتاج خداییم و چیزی نیستیم، این هنر است.

1.2.3- توسل به امام زمان (علیه‌السلام)

توسل به امام زمان (علیه‌السلام) داشته باشید. طوری خدا خدای‌مان بلند باشد که بدون ارتباط با حضرت هم نباشد. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾.[2] این رابطه، یعنی ارتباط با حضرت و معرفت ایشان و اطاعت از حضرت. یکی از مصادیق تحقق مشاوره اسلامی، مرابطه با امام است. این مرابطه دو معنا دارد؛ یکی اینکه از ﴿رِبَاطِ الْخَيْلِ﴾[3] است؛ یعنی با رزمندگان مرتبط باشید، یا با ولیّ‌ای مرتبط باشید که رزمندگان هم تحت امر او هستند.

1.2.4- ارتباط با ادعیه ماه رجب

از دعاهای مورد توصیه، دعای توقیع حضرت است. «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي ...»[4] را تلاوت کنید. تأمل در آن نیز داشته باشید. در همان فقره‌های اول دعا تأمل کنید. اول ضمائری که به معانی برمی‌گردد، با ضمیر مؤنث است، بعد می‌شود «هُم»؛ یعنی حیات می‌یابد. وقتی در جان ما بنشینند، حیات دیگر می‌یابند. این همان «یا حیُّ یا قیوم» است. اطاعت‌مان را در وجود حضرت متمرکز کنیم. ما هم ان‌شاءالله هم در علم و هم در عمل، تابع وجود این نازنین باشیم.


2- خلاصه جلسات گذشته

در مشاوره اسلامی، آیات و روایات و دلیل عقلی را گفتیم. به این نتیجه رسیدیم که مشاوره یک ضرورت است. آنچه ضرورت باشد، نه تنها یک اصل عقلی است؛ بلکه یک اصل طبیعی و فطری است. در عین اینکه مشاوره یک اصل شرعی است، یک اصل عقلی و عقلایی است. مشاوره در نظام اسلامی ما یک وظیفه شرعی، عقلایی و حتی عقلانی است. شرعی است؛ به دلیل آیات و روایات؛ مانند: ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ﴾،[5] و ﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾.[6] و «وَلاَ ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ».[7]

2- دلیل عقلی بر لزوم مشاوره

اما اینکه مشاوره به دلیل عقلی است؛ چرا که عقل می‌گوید هرگاه نیازی داشتی، باید رفع کنی؛ اما اینکه چون نیاز داریم، می‌توانیم به هر کجا دست دراز کنیم، خیر. ما محتاج الی الله هستیم. ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴾[8] . نباید محتاج به نیازمند بود؛ بلکه باید به بی نیاز محتاج بود.

3- نمونه‌ای از مشاوره با ائمه (علیهم‌السلام)، حتی در اوج جنگ

﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾،[9] یعنی «الصَّمَدُ الّذي لا جَوفَ لَهُ»[10] . این جمله را امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا روز عاشورا در جواب سؤال فرمودند. یکی هم در جنگ جمل از امیر المؤمنین (علیه‌السلام) معنای أحد سؤال کردند و حضرت پاسخ دادند.[11]

4- مشاوره اسلامی، امری عقلایی، عقلانی و شرعی

این، دلیل بر عقلانیت و مشروعیت و مقبولیت مشاوره است. هم مقبول است و هم معقول. موضوعاتش مختلف است و حکمش نیز مختلف است. مشاوره اسلامی، یک اصل عقلایی و عقلانی و شرعی است. عقلایی است، یعنی مردم این را می‌پسندند. باید به دیگران مراجعه داشت. «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ».[12] یا «قَد هَلَکَ». هر دو تعبیر را دارد.

5- حکم فقهی مشاوره از میان احکام خمسه

مسائل مشاوره متغیر است. برخی واجب است که مشاوره بروند و برای برخی مستحب است. اصل اباحه‌اش ثابت شده است. مشاوره به نیاز موجودات و عقلا به همدیگر باز می‌گردد.

6- بحث اصولی

6.1- اول: دلالت امر بر وجوب

امر را دلیل بر وجوب می‌دانیم؛ مگر قرینه باشد. در اصول، امر را دال بر وجوب می‌دانیم؛ چون مولی در فرمان احتمال تخلف نمی‌دهد. در بُعد اطاعت، احتمال خلاف هست. اوامر، گاهی مولوی و گاهی ارشادی است. نواهی هم گاهی تحریمی و گاهی تنزیهی است. امر و نهی تفاوتی ندارد.

6.2- دوم: امر جامع بین امر و نهی

امر مطلق، شامل نهی هم هست. اراده مولا تعلق گرفته که چیزی را بخواهد؛ چه فعل باشد و چه ترک. بحثی است که آیا امر و نهی، جامع دارد یا خیر؟ در مقام تصور مولا جامع دارد؛ ولی در مقام شأنیت و فعلیت جامع ندارند. مقابل یکدیگرند؛ یا طلب فعل است و یا طلب ترک است. آیا ترک می‌تواند مورد اراده باشد، یا خیر؟ بحثی است. بحث طلب و اراده که باید به لحاظ کلامی بین این‌ها فرق گذاشت. مرحوم آخوند در اینجا گفتند: «قلم اینجا رسید، سر بشکست».[13] بین جبر و اختیار و طلب و فعلیت و شأنیت خلط صورت گرفت. با کمال معذرت عرض ما این است که طلب و اراده، نهی و امر به لحاظ نفسانی جامع دارند. آن موردی که جامع ندارند، در مقام شأنیت است که به فعلیت برسد. در مورد مبغوضیت و مطلوبیت، عرضمان این است که اوامر و نواهی در مقام طلب کامل یکی می‌شود. گاهی خواسته‌ی مولا به ترک چیزی قرار می‌گیرد و نهی می‌شود و گاهی به وجود چیزی تعلق می‌گیرد که امر می‌شود.

7- لزوم مشاوره، حتی برای معصومین (علیهم‌السلام)

تمام عقول جزئیه را تحت عقل کلی می‌دانیم. «أول ما خلق الله العقل»[14] . در مقام تعیّن مشاوره و فعل آن، فرقی بین ولی و مکلف و عالم و جاهل نیست. ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ﴾،[15] برای پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) هم حقیقت است. این‌گونه نیست که فقط برای مؤمنان باشد. قرآن در مورد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ﴾.[16]

﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾[17] را هم عام می‌دانیم. وقتی عام دانستیم، نتیجه این می‌شود که گاهی جمله‌های اِخباریه حاکی از انشائات گذشته هستند؛ مثلا عبارت «یُعیدُ الصّلاة» در روایات، نتیجه‌ی «یُقیمُ الصَّلاة» است.

8- نازل‌ترین مرتبه مشاوره در قرآن

به لحاظ موضوعات مشاوره، ادنی و نازل‌ترین مرحله‌ی آن، مشاوره‌های خانوادگی است. مورد نیازترین موردهای مشاوره این است. تشاوری که در قرآن آمده است، برای از شیر گرفتن بچه است. در ابتدایی‌ترین برخوردهای خانوادگی که گرفتن بچه از شیر است، نیاز به مشاوره داریم. موضوع‌شناسی در مشاوره خیلی مهم است. بحث از شیر گرفتن بچه در شرایطی بود که خانم‌ها جوان بودند و تازه بچه‌دار شده بودند، قابله می‌آمدند و توصیه می‌کردند چطور از شیر بگیرند. قابله، کسی است که بچه را هنگام به دنیا آمدن از مادر قبول می‌کند؛ به همین جهت به این زنان قابله می‌گویند. دستور از شیر گرفتن در زمان ما برای متخصصان تغذیه است.

9- برخی دیگر از احکام مشاوره از میان احکام خمسه

احکام مشاوره، دائرمدار موضوعات است. موضوعات مختلف است؛ گاهی واجب است و گاهی حرام است؛ مثلا وقتی زنی یا مردی به مشاوره برود و در آن مشاوره، باعث اختلاف‌زائی یا اختلاف‌افکنی شود، این مشاوره حرام است. نباید اختلافات رایج شود. گاهی مشاوره، واجب عینی است و گاهی کفایی است.

10- عدم صدق مشاوره در مشاوره‌ی انسان با خود

آیا مشاوره باید نسبت به دیگری باشد، یا نسبت به خودش باشد و با خود گفتمان عقلانی و نتیجه‌گیری داشته باشد؟‌ گفتمان عقلی و صحبت‌های نفسانی، عرفا صدق مشاوره نمی‌کند. مشاوره، جمع عقول است به نفسی که نمی‌تواند تصمیم‌گیری کند، یا گاهی آسیب‌زده شده است. مشاوره‌های اصطلاحی معمولا در بین کسانی است که آسیب‌زده شدند. سیره و عقل این را تأیید می‌کند.

11- شرط مشاوره

شرط مشاوره این است که اطمینان به کمک کردن دیگری داشته باشد. احتمال ضرر هم که بدهد، دفع ضرر واجب است و گاهی همین ملاک، منجّز است و رجوع به مشاور بر انسان واجب می‌شود.

12- جایگاه مشاوره در تحقق اکثر اوامر و نواهی قرآن

عرض ما این است که با توجه به آیات و روایات، نه لزوما آن‌ آیات و روایاتی که لفظ مشاوره دارد - چون دست‌مان باز است - تحقق اکثر اوامر و نواهی قرآن را مربوط به مشاوره می‌دانیم.

13- عدم بحث فقه‌المشاوره در حوزه‌های علمیه تا کنون

دلیل اجماع را هم باید بررسی کنیم و ساختار مشاوره اسلامی را بیان کنیم. در حوزه‌های علمیه چیزی به نام فقه المشاوره نداشتیم. از کجا باید فصول آن را ترسیم کرد. باید عنوان تحقق مراجعه را بررسی کرد. چه کسی به چه کسی مراجعه کند و زمان و مکان آن چه باشد؟

14- منابع مشاوره‌ی اسلامی

مشاوره اسلامی هم بر پایه ادله اربعه است و هم معرفت نفس و روان‌شناسی. ما حتما نیاز به معرفت نفسانی و روان‌شناسی داشته باشیم. نه لزوما روان‌شناسی مصطلح، بلکه روان‌شناسی اسلامی؛ چرا که بر اساس روایات، «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛[18] معرفت نفس، منجر به معرفت ربّ می‌شود.

 


logo