« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

خصوصیات مشیر و مستشیر_ فضیلت مشورت/مراحل مشاوره /فقه المشاورة

 

موضوع: فقه المشاورة/مراحل مشاوره /خصوصیات مشیر و مستشیر_ فضیلت مشورت

 

1- بحث اخلاقی(محبت)

1.1- محبت در گرو مودّت

خدا را شاکریم که الحمدلله رب العالمین، در محضر آیات الهی و کلمات معصومین (علیهم‌السلام) بودیم و احادیث محبت را مطرح می‌نمودیم. طریق محبت تا به شاهراه مودّت منتهی نشود، نتیجه نمی‌دهد. دوستی‌ها همان‌طور که انسان را به کامیابی و موفقیت می‌رساند، رهزن هم می‌شود. محبت از موضوعاتی است که هم کمال است و هم نقص. قال رسولُ‌اللّه ِ(صلى‌الله‌عليه‌و‌آله): «حُبُّكَ للشَّيْء يُعْمي و يُصِمُّ»؛[1] قطعا اگر این دوستی به شدت برسد، رهزن انسان می‌شود و اگر این محبت و دوستی به مودّت منتهی شد، انسان موفق می‌شود. برای همین است که امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ»؛[2] دین، محبت است و محبت، دین است؛ این تساوی و صدق کلی موضوع (الدین) و محمول (هو الحب)، یا محمول (الحب) و موضوع (هو الدین)، صورت می‌گیرد. یکی از چیزهایی که در این قسمت ما را کمک می‌کند، این است که ما سیره‌مان، سیره‌ی حضرات معصومین (علیهم‌السلام) باشد.

1.2- تفاوت نگاه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) با دیگران نسبت به سختی و آسانی

جابر بن عبدالله انصاری بیمار شده بود. امام باقر (علیه‌السلام) به عیادت ایشان رفتند و از ایشا احوال‌پرسی کردند و فرمودند: «کیف تجد حالک؟» قال: «أنا فی حال الفقر أحبّ إلیّ من الغنی، و المرض أحبّ الیّ من الصحة، و الموت أحبّ إلیّ من الحیاة. فقال الامام (ع): «أما نحن أهل البیت، فما یرد علینا من اللّه من الفقر و الغنی و المرض و الصحة و الموت و الحیاة، فهو أحب إلینا»؛ فقام جابر، و قبّل بین عینیه، و قال: صدق رسول اللّه (ص) حیث قال لی: «یا جابر! ستدرک واحدا من أولادی اسمه اسمی، یبقر العلوم بقرا»؛[3] جابر گفت: خوبم، در حالی هستم که فقر را بر دارایی و بیماری را بر سلامتی و مرگ را بر زندگی ترجیح می‌دهم. حضرت، سکوت معناداری کردند _ انسان، باید اعمالش را بر ولیّ عرضه کند _ بعد حضرت فرمودند: جناب جابر! اما ما این‌گونه حرف نمی‌زنیم. ما می‌پسندیم، آنچه را که خدا بپسندد. «نحن راضون بقضاء الله و قدره»؛ چه سلامتی و چه مریضی و چه فقر و چه دارایی و چه مرگ و چه حیات باشد. جابر گفت: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به من راست گفتند و فرمودند که تو عمر می‌کنی و کسی را درک می‌کنی که نامش، نام من است، ابوالخاتم است، پدر آخرین وصی است. سلام مرا به ایشان برسان؛ در این حالت جابر به امام باقر (علیه‌السلام)، ابلاغ سلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به ایشان نمودند. این مودّت است.

1.3- خصوصیات اهل رضا

حکمت‌های نهج‌البلاغه را حداقل یک بار مرور کنید. در کلام و بیانات امام علی (علیه‌السلام)، صحبت از پیروزی و موفقیت شده است. امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَالْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ، وَالرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الأَسْرَارِ»؛[4] پيروزى در گرو تدبير است، حزم و دورانديشى در گرو به كار گرفتن فكر، و تفكر صحيح در گرو نگه‌دارى اسرار است. کسی که در مقام رضا باشد، اهل سرّ می‌شود. کسی که در مقام رضا است، نه هر حرفی را می‌زند و نه هر کاری را انجام می‌دهد. کارش همیشه بر اساس اندیشه و برنامه است. در هر کاری که می‌خواهد وارد شود، نگاه می‌کند و می‌بیند راه خروجش چطور است؟

1.4- بیست و سوم ذی‌قعدة الحرام، روز خاص زیارتی امام رضا (علیه‌السلام)

ماه ذی‌قعدة الحرام، جزء اولین ماه‌های حرام است که متبرّک به وجود مبارک امام رضا (علیه‌السلام) می‌باشد. در روز بیست و سومِ این ماه، حتما به حضرت سلام بدهید. این روز، احتمال شهادت ایشان هم هست. آن زمانی که حضرت موسی (علیه‌السلام) به اربعین رفتند و به حضرت امام رضا (علیه‌السلام) خروار خروار عنایت فرمودند، حضرت امام رضا (علیه‌السلام) هم ‌به دیگران عنایت فرمودند.

1.4.1- خاطره‌ی استاد از والد معظم‌شان

خدا همه‌ی اموات را رحمت کند. یادم نمی‌آید که والد معظم ما، در روز 23 ذیقعده مشهد مشرف نبوده باشند، حتی گاهی قم بودند و بر‌ می‌گشتند مشهد. اولین مرحله‌ای که زیارت 23 ام را فهمیدیم، از کلام ایشان بود. یک شب زیارت می‌کردند و بر می‌گشتند. یکی از توصیه‌های مهم ایشان این بود که اگر نتوانستید به این زیارت برسید، حداقل از راه دور به حضرت سلام بدهید.

1.5- ماهیت و حقیقت رضا

در محضر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) هستیم؛ «السلام علیک یا فاطمة المعصومة». «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیهما‌السلام)». اگر اجازه‌ی سلام از طرف‌شان در اینجا به ما بدهند، ان‌شاء‌الله به مقام رضا می‌رسیم. رضا، مودت را و مودت، رضا را نهادینه می‌کند. رضا، یعنی به همه‌ی امور راضی باشیم. امام رضا (علیه‌السلام) را رضا گویند؛ چون ایشان به همه‌ی امور راضی بودند و رضای اعمال مخلوق به دست ایشان است.

1.6- کلام علامه حسن زاده (رحمه‌الله) در مورد عنایت امام رضا (علیه‌السلام) به ایشان

حضرت علامه حسن زاده جانم به قربانشان می‌فرمودند هرچه دارم از امام رضا (علیه‌السلام) دارم. ایشان رضوی مسلک و رضوی مشرب هستند. خدا به همه‌ی ما عزتی دهد که این‌گونه باشیم.

2- خلاصه‌ای از جلسات گذشته

در فقه المشاوره به خصوصیات مشاوره‌ی اسلامی رسیدیم. گفتیم که اولین خصلت مشاوره‌ی اسلامی این است که از آسیب‌ها شروع به بحث می‌نمایند، شخص مشاور در مرحله‌ی اول، باید از حضرت حق، مشاوره بگیرد. روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) خواندیم که فرمودند: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَمْراً فَلَا يُشَاوِرَنَّ فِيهِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ حَتَّى يَبْدَأَ فَيُشَاوِرَ اللَّهَ قُلْتُ وَ مَا مُشَاوَرَةُ اللَّهِ قَالَ يَبْدَأُ فَيَسْتَخِيرُ اللَّهَ فِيهِ أَوَّلًا ثُمَّ يُشَاوِرُ فِيهِ فَإِنَّهُ إِذَا بَدَأَ بِاللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَجْرَى اللَّهُ لَهُ الْخِيَرَةَ عَلَى لِسَانِ مَنْ يَشَاءُ مِنَ الْخَلْقِ»؛[5] باید از خداوند طلب خیر نمود.

3- جعل مصحلت در مشاوره‌ی اسلامی

اگر مشاوره، مشاوره‌ی اسلامی باشد، در این مشاوره، جعل مصلحتی انجام می‌شود. نظام وجود، یک سلسله‌ی به‌هم‌پیوسته است. اگر در مسیر اطاعت حرکت نمائیم، کار ما موافق و مطابق با «امر‌الله» می‌شود و در نهایت آدم موفقی می‌شویم. موفق، کسی است که بتواند کار و امر الهی را انجام دهد. ما در همین اطاعت و توفیق، قائل به جعل هستیم.

4- نظر علما در مورد متعلَّق جعل

بحثی در فلسفه و اصول است که جعل به چه تعلق می‌گیرد؟

    1. وجود

    2. ماهیت

    3. اتصاف

خیلی از حکما از جمله علامه و ملاصدرا قول اول را قائلند؛ یعنی ماهیت، دون جعل است و جعل به وجود تعلق می‌گیرد.

5- نظر مختار

ما قائل به جعل اتصاف هستیم. اتصاف غیر از عروض است. این اتصاف، امر خارجی است، ولی عروض، ذهنی است. در مشاور، در مشاوره و مراجعه به حضرت حق، در خود همین [نسبت بین مُراجع، مشاور و مشاوره]، یک عینیتی بوجود می‌آید و این معنای اتصاف است. زمانی که این اتصاف آمد، نفس مشاور، اراده می‌سازد و این اراده به رفع و نفی آسیب‌ها تعلق می‌گیرد و موجب کارسازی برای کسی که به مشاوره آمده است، می‌شود. بنده [از مشاورین] تقاضا می‌نمایم که برای این خصوصیت برنامه‌ریزی کنید.

6- فرق بین «بدأ بالله» و «بدأ من الله»

حضرت فرمودند: «فإنه إذا بدء بالله»، نه «من الله». این شخصی که می‌آید با حضرت حق مشاوره می‌کند و الآن یک شخصی او را به عنوان مشاوره و مشاور درخواست کرده، این به حضرت حق پناهنده می‌شود و همین پناهندگی، اراده‌ساز است و لذا اگر هوا و هوس و چیز‌هایی نباشد که این اراده را از اراده‌ی الهی منصرف نماید، هر چه که بگوید، تحقق پیدا می‌کند. آنکه مُستشیر و مراجعه‌کننده به مشاوره است، آن هم تاثیر پذیری‌اش بالا می‌رود؛ لذا بین بدء بالله و بدء من الله، فرق است.

7- نسبت خیر بودن در مورد خداوند و غیر او

وقتی به سبب و واسطه‌ی الهی، به فعلیت و فاعلیت الهی می‌رسد، حضرت در ادامه می‌فرماید: «فإذا بدأ بالله أجری الله له الخیر»؛ خداوند، خیر را برایش مقدر می‌نماید. این «الخیر»، مطلق است و در واقع خدای متعال، خیر مطلق است و بقیه‌ی خیر‌ها، نسبی هستند.

8- آغاز، نماد و ظهور مشاوره

حضرت در ادامه می‌فرمایند: «علی لسان من یشاء من الخلق»؛ یکی از این «من شاء»‌ها، خود مشاور است. آغاز مشاوره‌ی اسلامی، از حق است و نماد آن، در جلسه‌ی مشاوره است و ظهورش، در افعال مشاور و مستشیر است.

9- شرایط مشیر

کسی که می‌خواهد مشورت دهد، باید عالم، ناصح، عاقل، اهل تجربه، اهل حزم و تحلیل، و اهل اراده باشد. عاقل بودن، عالم بودن را دارد. چنان‌که احکام الهی در موضوعات مختلف است، مشاوره‌ی اسلامی هم به‌روز‌ترین موضوعات است. شاید برخی از موضوعات در یک زمانی نیاز به مشاوره نداشته باشد، ولی در زمان دیگر نیاز به مشاوره داشته باشد.

10- تبعّض در تقلید به لحاظ تخصص

ما باید در علوم حوزوی علاوه‌ بر این‌که جامعیت داریم، باید تخصص هم داشته باشیم. گاهی تبعّض در تقلید به لحاظ تخصص در موضوعات مختلف، اشکالی ندارد؛ یعنی یک نفر از چند نفر می‌تواند تقلید نماید. تقلید، التزام عملی به فتوای مقلَّد است که آن مقلَّد در آن باب، یک احاطه‌ی خاصی دارد.

11- شرایط مستشیر

عن الصادق (عليه‌السلام) قال: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مُشَاوَرَةُ الْعَاقِلِ النَّاصِحِ رُشْدٌ وَ يُمْنٌ وَ تَوْفِيقٌ مِنَ اللَّهِ فَإِذَا أَشَارَ عَلَيْكَ النَّاصِحُ الْعَاقِلُ فَإِيَّاكَ وَ الْخِلَافَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ الْعَطَبَ‌»؛[6] غلط مشهور است که فقط آسیب‌خورده‌ها به مشاوره می‌روند، گاهی اوقات آسیب ندیده‌ها هم به مشاوره می‌روند.

12- فضیلت مشورت

امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا»؛[7] كسى كه (ترك مشورت كند) و استبداد به رأى داشته باشد، هلاك مى‌شود و آن كس كه با مردان بزرگ مشورت كند در عقل و خرد آنها شريك مى‌شود.

13- نقش التزامات معنوی در تأثیر علم

اگر کسی بخواهد اراده‌اش، اراده‌ی الهی شود، جز درس خواندن محقق نمی‌شود؛ تازه این مقدمه است و باید به سمت ذی‌المقدمه رفت؛ ﴿وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾.[8] برای اثر و تأثیر علم، اهل سحر و سَهَر (بیداری در شب) باشید. فلسفه‌ی اربعین گرفتن جز این نیست.

 


logo