« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

روایات قرعه/قرعه /بانکداری اسلامی

 

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/قرعه /روایات قرعه

 

1- حدیث اخلاقی (سیما و سیره‌ی اخلاقی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«... فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَخْرَجِ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ كَانَ يَصْنَعُ فِيهِ فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْزُنُ لِسَانَهُ إِلَّا عَمَّا يَعْنِيهِ وَ يُؤْلِفُهُمْ وَ لَا يُنَفِّرُهُمْ وَ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ وَ يُوَلِّيهِ عَلَيْهِمْ وَ يُحَذِّرُ النَّاسَ وَ يَحْتَرِسُ مِنْهُمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَطْوِيَ عَنْ أَحَدٍ بِشْرَهُ وَ لَا خُلُقَهُ وَ يَتَفَقَّدُ أَصْحَابَهُ وَ يَسْأَلُ النَّاسَ عَمَّا فِي النَّاسِ وَ يُحَسِّنُ الْحَسَنَ وَ يُقَوِّيهِ وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ لَا يَغْفُلُ مَخَافَةَ أَنْ يَغْفُلُوا أَوْ يَمِيلُوا وَ لَا يَقْصُرُ عَنِ الْحَقِّ وَ لَا يَجُوزُهُ الَّذِينَ يَلُونَهُ مِنَ النَّاسِ خِيَارُهُمْ أَفْضَلُهُمْ عِنْدَهُ وَ أَعَمُّهُمْ نَصِيحَةً لِلْمُسْلِمِينَ ...».[1]

در فرمایش بسیار مغتنم حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، درباره‌ی سیمای ظاهری، فضائل، خط‌مشی و حالات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سخن گفتیم. عرض شد که این حدیث شریف، نیازمند برنامه‌ریزی علمی و عملی دقیق است. از عزیزانی که به‌صورت حضوری و غیرحضوری پیام دادند که برای این مهم وقت گذاشتند، به‌ویژه اساتید حوزه و مشاوران گرامی، تشکر می‌کنم.

1.1- «هند بن ابی‌هاله تمیمی»، وصف کننده‌ی خصوصیات ظاهری و اخلاقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

جناب «هند بن ابی‌هاله تمیمی»، دایی امام مجتبی (علیه‌السلام) و ربیب پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند که حضرت، ایشان را تربیت فرمودند. باید وصّافِ دقیقِ آن حضرت باشد. به تعبیر امروزی، از تولید به مصرف بود. این حدیث، هم دست‌پرورده‌های آن خانه‌ی نبوی را معرفی می‌کند و هم نقش بزرگان، مشاوران و مستشاران را در تربیت و تبیین سیره‌ی نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نشان می‌دهد.

1.2- لزوم پیاده کردن خصوصیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خود

فرمودند: «کان رسول‌الله فخماً مفخّماً»؛ ایشان زیبا و در عین حال با هیبت بودند. باید معنای این عبارت، روشن و در عمل پیاده شود. ان‌شاءالله بتوانیم انفاس قدسی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به دیگران نیز منتقل کنیم؛ چنان‌که خود ایشان نیز چنین مأموریتی داشتند. از اطرافیان آغاز کنیم، حاجات‌شان را برآورده سازیم و اهل فضل را مقدم بداریم. اگر پدر و مادری فرزند درس‌خوان را مقدم می‌دارند، دلیلش همین است.

1.3- لزوم گزینش افراد متدیّن، متخصص و دارای روحیه جهادی در کارهای کشور

به مسئولان نیز توصیه می‌کنیم که اگر قصد گزینش دارند، کارشان را خالصانه و قربةً‌الی‌الله انجام دهند. اهل فضل و تدیّن را مقدم دارند. تدیّن اصل است؛ اما تخصص نیز لازم است. اگر تدیّن با تعهد، فداکاری و به تعبیر مقام معظم رهبری، با روحیه‌ی جهادی همراه باشد، ارزشمند است. نباید آن را با دلار و ریال مقایسه کرد.

1.4- تعقل، مقدمه رسیدن به ولایت علوی (علیه‌السلام)

باید به «فخماً مفخّماً» برسیم. هرچه تعقل ما بیشتر شود، تعلق ما به غیر کمتر می‌گردد و به قرب ولایت نزدیک‌تر می‌شویم. در حیطه‌ی «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا» و در ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قرار می‌گیریم.

از وجود نازنین حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) که در اشراف ولایی ایشان هستیم و روبروی گنبد نورانی‌شان قرار داریم، مدد می‌طلبیم. «السلام علیک یا فاطمة». ان‌شاءالله تدقیق ما در این مباحث بیشتر گردد.

2- خلاصه جلسات گذشته

در جلسات گذشته، در بحث قرعه به این نتیجه رسیدیم که روایت: «کل مجهول ففيه القرعة»[2] از امام باقر (علیه‌السلام)، بر اصل قرعه دلالت دارد. فرمودند: «فقال: کل ما حکم الله عزوجل به فلیس بمخطئ»؛[3] یعنی آنچه خداوند حکم کرده، خطا نیست.

3- روایات قرعه

3.1- روایت اول

در روایت

 

دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است:

عنه عن حماد بن عيسى عن سيابة وابراهيم بن عمر عن ابي‌عبدالله عليه‌السلام في رجل قال: «أول مملوك أملكه فهو حر فورث ثلاثة، قال: يقرع بينهم فمن أصابته القرعة أعتق قال: والقرعة سنة».[4]

3.1.1- توضیح روایت

مردی گفت «اول مملوک املکه فهو حر»؛ اولین مملوکی که به من برسد، آن را آزاد می‌کنم. سپس سه برده به او ارث

رسید. حضرت فرمودند: «یقرع بینهم، فمن أصابته القرعة أعتق»؛ بین آن‌ها قرعه انداخته می‌شود و هر کس که قرعه به نام او در بیاید، آزاد می‌شود. سپس حضرت افزودند: «والقرعة سنة»؛ قرعه، سنت است.

3.1.2- استدلال صاحب‌جواهر (رحمه‌الله) به قرعه در موارد مختلف

صاحب جواهر بیش از صد بار درباره‌ی قرعه سخن گفته‌اند. این موضوع در ارث و مسائل حقوقی مطرح است؛ حتی در مورد «شاة موطوءه»؛ گوسفندی که انسان با آن نزدیکی کرده باشد. سؤال این است که آیا قرعه موضوع‌ساز است، یا حکم‌ساز نیز هست؟

3.1.3- معنای سنت در روایت

«سنت» در روایت دو معنا دارد: یکی اصطلاحی؛ یعنی مستحب؛ و دیگری روش پسندیده‌ای که در موارد متعدد اجرا شده و به سنت تبدیل گشته؛ مانند «سنت‌الله» که قابل تبدیل نیست.

3.1.4- قرعه، قاعده عرفی - شرعی

قرعه نه‌تنها قاعده‌ی شرعی، بلکه قاعده‌ی عرفی - شرعی نیز هست. ما قائل به تقدّم عرفیت آن هستیم. این روش اجرایی بین مردم رایج بوده و اسلام آن را با حدود مشخص مطرح کرده است.

3.1.5- روش فقهی استاد در مسائل مستحدثه

آیا استخاره نیز از موارد قرعه است؟ آیا ما را به حق می‌رساند؟ بنا داریم کلیات را تبیین کنیم و فروع را به اجتهاد خودتان واگذار نماییم. بحمدالله برخی از حضار مجتهد هستند. هدف این است که تجزّی شما در اجتهاد به اطلاق برسد. مسائل مستحدثه نیازمند مبانی قویم است و از همین رو این بحث را مطرح کردیم.

3.1.6- کاشفیت قرعه از واقع

قرعه دلالت بر عمومیت دارد. گرچه شأن نزولش خاص است، اما حکم آن کلی است. می‌توان گفت هرجا واقع مجهول بود، می‌توان با قرعه آن را استخراج کرد. قرعه کاشف از واقع است؛ واقع، حقیقتی است که هست. ساختنی نیست؛ بلکه استنباطی است. کار فقیه، استخراج امر الهی است.

3.2- روایت دوم

در روایت آمده: «فساهمهم فوقعت السهام علیه، فجرت السنة بأن السهام إذا کانت ثلاث مرات أنها لا

یخطأ»؛[5] اهل ریاضی می‌دانند که اگر سه بار انجام شود، خطا ندارد. حتی اگر دو گزینه باشد، سه سهم فرضی قرار دهند. عدد مجهول با قرعه

کشف می‌شود. اینجا نیز سنت و امر کلی است.

3.3- روایت سوم

در تهذیب، ج ۹، ص ۳۶۴، ح ۱۲۸۹ آمده است:

عن محمد بن الولید عن العباس بن هلال عن أبی‌الحسن الرضا (علیه‌السلام) قال: «ذکر أن ابن أبی‌لیلى وابن شبرمة دخلا المسجد الحرام فأتیا محمد بن علی (علیه‌السلام) فقال لهما: بما تقضیان؟ فقالا: بکتاب الله والسنة. قال: فما لم تجداه؟ قالا: نجتهد. قال: رأیکما أنتما؟! فما تقولان فی امرأة وجاریتها کانتا ترضعان صبیین فسقط علیهما فماتتا وسلم الصبیان؟ قالا: القافة. قال: القافة؟! ثم قال ابن داود مولى له: جعلت فداک، بلغنی أن أمیرالمؤمنین علیاً (علیه‌السلام) قال: ما من قوم فوضوا أمرهم إلى الله عزوجل وألقوا سهامهم إلا خرج السهم الأصوب. فسکت».[6]

حدیث بسیار مهمی است. توضیح آن را به جلسه‌ی آینده موکول می‌کنیم.

 


logo