« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/02/07

بسم الله الرحمن الرحیم

متولی پرداخت هزینه‌ی قسمت/قسمت /بانکداری اسلامی_ شرکت

 

موضوع: بانکداری اسلامی_ شرکت/قسمت /متولی پرداخت هزینه‌ی قسمت

1- بحث اخلاقی(محبت)

1.1- حدیث حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) در مورد محبت

در بیان حدیث محبت بودیم. هر چقدر انسان برای محبتش برنامه‌ریزی کند، دنیا و آخرت خود را آباد می‌کند. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ»؛[1] همچنین از آن حضرت است که می فرمایند: «الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ».[2] حدیث امروز را در محضر مبارک حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) هستیم که فرمودند: «حُبِّي وَ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِي الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ»؛[3] محبت من و محبت اهل بیت من در هفت جا نافع است. مقامات آینده‌ی ما، هفت مقام است و در هر کدام نیاز به محبت خاصی داریم.

1.1.1- عدم منافات مواطن سبعه با مواطن کثیره

نکته‌ی مهم معرفتی دیگر اینکه ذکر «مواطن سبعه» منافاتی با «مواطن کثیره» ندارد. گاهی در روایاتی که بیان شده است، مانند مواقف قیامت و آینده‌، این‌ها به عنوان نمونه است، نه اینکه قابل زیاده و کثرت نباشند؛ مانند اذکاری که در خیلی موارد وارد شده است و به عنوان ذکر نمونه‌ای است. در خارج صلات عرض کردیم؛ اذکاری که در نماز شب وارد است، مانند ذکر استغفار برای چهل مؤمن، عدد قلت است نه کثرت؛ یعنی حداقل چهل نفر، نه اینکه زیادتر نشود، کم نشود؛ ولی زیادتر هرچه بخواهد دعا کند. این هفت مورد در روایت هم تخصیصی نیست؛ بلکه تذکاری است. نمونه‌های مهم مطرح شده است.

1.1.2- راهکار دفع و رفع اضطراب و نگرانی‌ها

«أهوالهنّ عظیم»؛ نگران از این هستند که چه خواهد شد. محبّت، نگرانی‌ها را می‌برد. یکی از راه‌های دفع و رفع اضطراب، محبت کردن است نسبت به همان موردی که نگرانی دارد. در هفت موردی که واردین در آنجا بسیار نگران هستند، محبت من و اهل بیت من نافع است.

1.2- اهل بیت (علیهم‌السلام)، وسیله‌ی رسیدن به قرب الهی

﴿وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ﴾؛[4] در جلسه‌ی تفسیر بیان شد که وسیله مطلق است؛ ولی اهل بیت (علیهم‌السلام) فرمودند: «نحن الوسيلة»؛[5] وسیله چیزی است که انسان با آن به مقصد می‌رسد و راه را نزدیک می‌کند؛ «ما یتوسل به الی قرب الشیء».[6] وسیله معمولا برای هدف‌های دور استفاده می‌شود. آیا می‌شود برای ذات باری‌تعالی که «أقرب إلینا» است، وسیله انتخاب کرد؟ برخی گفته‌اند خیر؛ چرا که وسیله برای مسیر بعید است. به نظر ما قُرب و بُعد دارای مراتب است. قرب به شیء، گاهی نیاز به وسیله را ضروری نمی‌داند، ولی عظمت شیء باعث استفاده از وسیله است. «اللهم إني أعوذ بك منك»؛[7] این بهترین دلیل بر حفاظت از خود است. ما محبت را یکی از وسائل قُرب الی‌الله می دانیم. ان‌شاءالله تفصیل و توضیح ادامه‌ی روایت، در جلسه‌ی آینده بیان خواهد شد.

2- گزیده‌ای از جلسات گذشته

اگر در مشارکت قسمتی صورت گرفت و این قسمت کردن هزینه و خرجی داشته باشد، این هزینه بر عهده‌ی چه کسی است؟ آیا باید از بیت المال هزینه کرد، یا باید از شرکا گرفت؟ اگر باید شرکا هزینه را بدهند، آیا به نسبت سهام باید پرداخت کنند، یا به نسبت اصل تقسیم؟ این مسئله در اموال زیاد خیلی ثمره دارد که بگوییم آیا پول کارشناس را به عنوان مزد بگیرد، یا به عنوان سهام؟ در جلسه گذشته هم گفتیم که شرکا گاهی با هم قراردادی می‌بندند. اگر این را مطرح کنند، خودشان راه‌حل‌شان را ارائه می‌کنند. با کارشناسان مشورت کنند و قراردادها را طوری ببندند که از اختلاف مصون باشند. از همان اوائل مواد و تبصره‌ها را قرار دهند که راه‌حل‌ها را مطرح کنند.

3- عدم وجود قرارداد بین شرکا و فروعات آن

گاهی نیز بین شرکا قراردادی وجود ندارند. در اینجا چند فرع داریم:

3.1- فرع اول

در اموری وارد شده‌اند که معمولا هزینه‌اش بر بیت المال است؛ مانند مال موقوفه با منابع طبیعی که مدیریت آن با دولت است. اینجا شرکا هزینه‌ای نباید بدهند؛ چرا که قبلا تعیین شده و کار شده است. برخی برای همین کار حقوق‌ می‌گیرند. البته گاهی اوقات این اداراتی که کارشناس می‌فرستند، هزینه‌ی کارشناسی را می‌گیرند.

3.2- فرع دوم و انواع آن

شریک شدند و اداره‌ای برای اینکه کارشناس بفرستد، ندارند و خودشان کارشناسی را مشخص کردند. اینجا هم چند قسم دارد:

3.2.1- قسم اول

گاهی یکی می‌گوید من پول کارشناس را می‌دهم.

3.2.2- قسم دوم و اقوال در آن

در جایی که شرکایی هستند و نیاز به قسمت دارند و تقسیم صورت می‌گیرد، نه خودشان قاسم و تقسیم کننده هستند و نه قانونی است که این‌ها را نجات بدهد و تقسیم را انجام دهد و گاهی اوقات بر سر پرداخت حق القسمه و حق القاسم بینشان اختلاف می‌افتد؛ ولی در هر صورت می‌خواهند خودشان تقسیم کنند. در اینجا هزینه قسمت بر عهده چه کسی است؟ در اینجا معرکه‌ی آراء شده است:

1- شرکا طبق سهام بدهند؛

2- شرکا طبق قسمت بدهند (یعنی کارشناسی را می‌آورند و می‌گویند هر جوری بود، نصف نصف)

3- دیدگاه مختار؛ عرض ما این است که باید به اجرة المثل مراجعه کنیم. در ابواب فقه ما، در نکاح و طلاق و ارث، قانون ظریفی است که شخص حرّ کارش بی اجرت نیست؛ به طور نمونه شما یک کارگر برای منزل آورده‌اید و از اول اجرت را مشخص نکرده‌اید و الان بین کارگر و کارفرما اختلاف افتاد، باید اینجا سراغ پرداخت اجرة المثل برویم. (مثلا این کارشناس در تخصصی که دارد، چه مقدار پول می گیرد، تا تقسیم کند؟ طبق همان به او پول بدهیم). مبلغ اجرة المثل را اگر بر اثر سهام مشخص نکردند و یک روزی بین‌شان اختلاف افتاد، بر اساس منفعتی که می‌برند، می توانند اجرت کارشناس را بپردازند. تقسیم می‌شود. البته در بعضی از عرف‌ها، اجرت قسمت را به مؤونه‌ی قسمت می‌دهند، نه به مؤونه‌ی حصص.

4- نظر صاحب جواهر در مورد متولی پرداخت هزینه‌ی قسمت

«(فان لم يكن إمام) ينصب للقسمة شخصا كذلك (أو كان و) لكن (لا سعة في بيت المال) ولو لوجود الأهم من ذلك لتجهيز جيش أو سد ثغر ( كانت أجرته على المتقاسمين)»؛ منظور از این «امام»، امام معصوم نیست؛ بلکه مراد از امام، حاکم شرع و کسی است که کار را انجام می‌دهد. اگر امام نباشد یا اگر امام باشد ولی ذخیره‌ی بیت المال کم و به اندازه‌ی پرداخت اجرت قسمت نیست، به خاطر وجود کارهای مهم دیگری مانند؛ تجهیز ارتش و سپاه و همینطور استحکام مرزهای اسلامی، لازم است هزینه‌ی قسمت را از جیب خودشان بدهند.


logo