« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

اقوال فقهاء در تعیین اجرت قسمت بین شرکا_ معیار عرف در تعیین اجرت قسمت_ تعیین اجرت قسمت در منابع دولتی/قسمت /بانکداری اسلامی (شرکت)

 

موضوع: بانکداری اسلامی (شرکت)/قسمت /اقوال فقهاء در تعیین اجرت قسمت بین شرکا_ معیار عرف در تعیین اجرت قسمت_ تعیین اجرت قسمت در منابع دولتی

 

1- بحث اخلاقی (حب و بغض اهل‌بیت علیهم‌السلام)

آثار حب و بغض اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در زمان مرگ و بعد از مرگ

1.0.1- بخش اول: آثار حب اهل‌بیت (علیهم‌السلام)

بحمدالله رب العالمین مهمان فرمایشات حضرت رسول مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) بودیم. این حدیث را مجامع اهل سنت هم نقل کرده‌اند. قال رسول الله (صلى‌الله‌عليه‌و‌سلم): «من مات على حب آل محمد مات شهيدا، ألا ومن مات على حب آل محمد مات مغفورا له، ألا ومن مات على حب آل محمد مات تائبا، ألا ومن مات على حب آل محمد مات مؤمنا مستكمل الإيمان، ألا ومن مات على حب آل محمد بشره ملك الموت بالجنة ثم منكر ونكير، ألا ومن مات على حب آل محمد يزف إلى الجنة كما تزف العروس إلى بيت زوجها، ألا ومن مات على حب آل محمد فتح له في قبره بابان إلى الجنة، ألا ومن مات على حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائكة الرحمة، ألا ومن مات على حب آل محمد مات على السنة والجماعة، ألا ومن مات على بغض آل محمد جاء يوم القيامة مكتوب بين عينيه: آيس من رحمة الله، ألا ومن مات على بغض آل محمد مات كافرا، ألا ومن مات على بغض آل محمد لم يشم رائحة الجنة»؛[1] زمخشری در کشاف نقل می‌کند که حضرت فرمودند: کسی که مرگش در محبت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و آل‌محمد (علیهم‌السلام) باشد و بمیرد، [این آثار را در هنگام مرگ و بعد از مرگ به دنبال دارد:]

1. مرگش همانند شهادت است.

2. مورد مغفرت است.

3. مانند کسی است که توبه کرده است.

4. ایمانش به کمال رسیده است.

5. فرشته‌ی مرگ و نکیر و منکر، او را به جنت مژده می‌دهد. فرشته‌ی مرگ متعدد است. بار‌ها عرض نمودیم که «موت کلّ انسان بحسبه و شخصیته». یکی را فرشتگان‌ خدمه‌ی عزرائیل قبض می‌کنند و برخی را خود عزرائیل قبض می‌کند. هر کسی مرگش به وفق خودش است. فرشته‌ی مرگ او را بشارت به بهشت می‌دهد.

6. چنان‌چه برای عروس و داماد حجله تزیین می‌شود، دنیا و آخرت برای محب اهل بیت (علیهم‌السلام) تزیین می‌شود.

7. در قبرش دو در به روی بهشت گشوده می شود.

8. قبرش مزار فرشته‌های رحمت است.

9. مرگش بر طبق سنت و جماعت است. اهل سنت را این گونه می‌گویند چون تابع سنت آقا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) هستند و سنت ایشان را لا یتبدل می‌دانند. سنت‌الله که تبدیل و تحول ندارد. در نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هست که می فرمایند: «يَدَ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ»؛[2] این فرد نیست، فردی است که جمع است.

1.0.2- بخش دوم: آثار بغض اهل‌بیت (علیهم‌السلام)

پس از این تعابیر، حضرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرمودند: «من مات علی بغض آل محمد»:

1. «جاء یوم القیامة مکتوب بین عینینه آیس من رحمة الله»؛ روز قیامت بر پیشانی مبغض آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) است که از رحمت الهی مأیوس است.

2. «ومن مات على بغض آل محمد مات كافرا»؛ این تعبیر بعدی سنگین است؛ «الا من مات علی بغض آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) لم یشم رائحة الجنة»؛ اصلا رایحه بهشت را استشمام نمی‌کند.

مسیر دنیایی ما دو مسیر بیشتر ندارد. یا «حب الله» است و یا «بغض الله»؛ یکی الی الجنّة است و دیگری الی النار. باید مراقبت کنیم در مسیر محبت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) حرکت کنیم. اگر در مسیر محبت اهل‌بیت (علیه‌السلام) حرکت کردیم، موفق می‌شویم.

1.1- نسبت متقابل حب و دین

اینکه می‌گفتیم بین دین و محبت، رابطه‌ی متقابلی وجود دارد؛ لذا در روایات به این رابطه اشاره شده است؛ مثلا در روایتی از ابوعبیده زیاد الحذّاء از امام باقر (علیه‌السلام) آمده است که فرمودند: «يَا زِيَادُ وَيْحَكَ وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ أَ لَا تَرَى إِلَى قَوْلِ اللَّهِ‌ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ‌ أَ وَ لَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ ص‌ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ‌ وَ قَالَ‌ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ‌ فَقَالَ الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ‌»؛[3] یا زیاد، وای بر تو! آیا دین، جز محبت است؟ آیا ندیدی که خدای متعال فرمود: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است؛ آیا ندیدی که خداوند به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) در قرآن کریم می‌فرماید: خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده؛ خدای متعال می‌فرماید: و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می‌دارند؛ سپس حضرت فرمودند: دين همان محبّت است و محبّت همان دين است. همچنین در روایت دیگری فضیل بن یسار می‌گوید: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ قَالَ وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ»؛[4] از امام صادق (عليه‌السلام) درباره‌ی دوستى و دشمنى پرسيدم كه آيا از ايمان به شمار مى‌رود؟ حضرت پاسخ داد: «مگر ايمان ، جز دوستى و دشمنى است ؟. معنایش همین است که ما باید برای محبت برنامه ریزی نمائیم. ان‌شاء‌الله در آستانه‌ی ذی القعده و همچنین در آستانه‌ی اربعین کلیمی هستیم؛ ان‌شاء‌الله برای این جهت هم برنامه‌ریزی کنیم.

2- خلاصه ای از جلسات گذشته

در این فرع فقهی قسمت بودیم که اگر شریکین خواستند مال را تقسیم کنند و این قسمت هزینه داشته باشد، هزینه را چه کسی باید پرداخت کند؟ بعد از قسمت، نیاز به قرعه و رضایت به آن هست یا خیر؟

3- اقوال فقها و مسائل گوناگون در تعیین اجرت قسمت بین شرکا

3.1- دیدگاه صاحب شرایع و صاحب جواهر

عبارت صاحب شرایع را خواندیم؛ صاحب جواهر هم نظرشان این بود: «( و ) كيف كان فـ ( ـان استأجروه في عقد واحد ) بأجرة معينة ( و ) لكن ( لم يعينوا نصيب كل واحد ) منهم ( من الأجرة لزمتهم الأجرة بالحصص كذا لو لم يقدروا أجرة كان له أجرة المثل عليهم بالحصص لا بالسوية)»؛[5] اگر شرکا در عقد واحد به اجرت معین اجاره کردند، ولی سهم هر کدام از میزان اجرتی که باید بپردازد را مشخص نکردند، بر اساس حصه‌ها (سهام) اجرت را تقسیم می‌کنند.

معیار عرف در تعیین اجرت قسمت

اینجا بحثی است که حال که اجرت را مشخص نکردند، طبق سهم‌شان اجرت بدهند یا طبق عرف؟ به نظر ما اجرت عرفی بر اجرت سهمی مقدم است.

3.1.1- صورت اول: بودن کارشناس دولتی

با توجه به این فرعی که مورد بحث است که اگر تقسیم‌کننده‌ها، یعنی قاسم و مُقَسِّم نیاز به اجرت داشت، از کجا تهیه شود؟ در زمان‌های مختلف این اجرت مختلف است. کیفیت و خود آن متغیر است. برخی مناطق یک کشور مختلف است. عرف کشور یا شهر اقتضا می‌کند که اجرت را دولت یا شهرداری یا کارشناس‌هایی که دارند پرداخت کنند. گاهی برای قسمت‌ها خود اداره‌ها نیز پولی می‌گیرند. کارشناس تقسیم می‌کند و این کارشناس، کارمند دولت است. اینجا اجرت را به بیت المال می‌دهد؛ البته اگر مرسوم باشد که از شرکا بگیرند انجام می‌دهند.

3.1.2- صورت دوم: نبودن کارشناس دولتی

اگر کارشناس دولتی نبود و تقسیم می‌کنند و کارشناس شخصی می‌آورند، باید خودشان قیمت او را بپردازند. اگر قراردادی داشتند و شرط ضمن عقد داشتند، به همان وفا می‌کنند؛ چرا که معامله جدید است؛ مثلا کسی که مال بیشتری دارد بیشتر بپردازد. معمولا در عرف روزگار ما به زیادی و کم بودن شرکا دقت ندارند و مال را با مسّاحی (متر کردن و اندازه گرفتن ملک) تقسیم می‌کنند و پولش را می‌گیرد.

تعیین اجرت قسمت در منابع دولتی

اگر جایی است که زمینی در اختیار منابع شهری یا اداره مالیات و شهرداری یا حکومت است، اجرت تقسیم بر اداره مالیات و آن مجموعه است. اینکه از شرکا بگیرند یا خیر بحث دیگری است.

3.2- دیدگاه صاحب مفتاح الکرامة (رحمه‌الله)

عبارت صاحب مفتاح الکرامة (رحمه‌الله) این است: «و أجرة القاسم من بیت المال کما جزم بعض الشارحین کالفاضل الهندی بأنه تکرار و الذی ظهر لی أن لا تکرار لأن المراد فی الأول بالرزق الوظیفة المقدرة له مهملا کان أو مستعملا و المراد بالأجرة قیمة المنفعة المستوفاة فی القسمة فظهر التغایر فإن قلت قضیة ذلک أن یجمع بینهما له کما هو ظاهر المصنف قلت المراد إن کان الرزق مقدرا بالأیام فذلک و إلا کان بحسب العمل و کلاهما من بیت المال و هذا یعلم من تقسیمهم الأعمال المنوطة ببیت المال».[6]

اجرت قسّام از بیت المال است. معلوم است قبلا این کار را می‌کردند. اگر اختلاف بیفتد، دادگاه کارشناس‌هایی را مشخص می‌کند و اگر اختلاف کارشناسی باشد، می‌گویند که خودتان کارشناس پیدا کنید. می‌شود در برخی اجرت‌ها به بیت المال باشد و برخی به شرکا. این مسئله‌ی تقسیم، یک بحث دقیقی است که فرع بر عرفیات و روزگار است و عرف هر چه که تصمیم بگیرد، مجزی است. گفته‌اند باید ببینیم آیا این قسمتی که صورت می‌گیرد منفعش عام است و یا خاص؟ اگر منفعتش عام باشد باید به بیت المال اجرت تقسیم را بدهد و اگر نه، اشخاص باید تن به اجرت قسمت بدهند.

3.2.1- دیدگاه استاد در این مسئله

البته ما این تفصیل را رد نمی‌کنیم ولی عرض ما این است که بعضی از تقسیم‌های عام هم به عنوان موجبه‌ی جزئیه، اجرتش بر افراد و اشخاص است. ما به آخرین نتیجه‌ای که رسیدیم این است که در اجرت تقسیم، گاهی مال در اختیار دولت است (مالک باشد یا نه) و یا در نظارت دولت است؛ به طور مثال اموال موقوفات در زمان قدیم در اختیار متولی بود ولی در زمان ما نمی‌تواند خیلی از کارها را انجام دهد. موقوفه یا وزرات ارشاد یا اوقاف آن کشور متولی این می‌شود و متولی وقف را معمولا ناظر یا متولی قرار می‌دهند. باید وقف رعایت شود مگر اجحافی شود.

اگر قراردادی داشتند، طبق قراردادشان عمل نمایند و اگر قرارداد نداشتند، باید به عرف و سیره عقلای قوم مراجعه کرد. گاهی به عهده‌ی بیت المال است. من سؤال کردم، دیدم کارشناس‌های دادگستری یا شهرداری یا اداره مالیات متولی این کار هستند. جالب است خیلی از اوقات هزینه‌ی کارشناسی را از طرفین می‌گیرند و بعد می‌پردازند. اگر این مرسوم باشد، باید رعایت شود.

 


logo