« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

تعدد یا وحدت قاسم و شرط عدالت قاسم در قسمت /قسمت بین شرکا /بانکداری اسلامی (شرکت)

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی (شرکت)/قسمت بین شرکا /تعدد یا وحدت قاسم و شرط عدالت قاسم در قسمت

 

1- بحث اخلاقی (محبت)

1.1- نسبت بین دین و محبت

در جلسه گذشته، فرمایش امام باقر (علیه‌السلام) بودیم که فرمودند: ... عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ زِيَادٍ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ فِي حَدِيثٍ لَهُ قَالَ: «... وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ أَلَا تَرَى إِلَى قَوْلِ اللَّهِ‌: "إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ".‌[1] أَوَلَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌وآله):‌ "حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ‌"،[2] وَ قَالَ‌: "يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ".[3] ‌ فَقَالَ الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ».[4]

1.2- خداوند، فاعل بِالحُبّ

گفتیم این تساوی بین دین و حُبّ که محبت و حُبّ، دین است و دین، حُبّ است، این مطلب خیلی قانون مهمی است. به تناسب عرض کردیم که خداوند نسبت به موجودات و نسبت به انسان که مخلوق اوست و ﴿أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[5] است و انسان، احسن المخلوقین است؛ همان‌طور که در مورد خلقت انسان می‌فرماید: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾.[6] با توجه به این مطالب، ما به این نتیجه رسیدیم که ذات باری‌تعالی فاعل بِالحُبّ است.

1.3- نسبت بین محبت و مودّت

محبت کنید راه و طریق محبت را نهادینه کنید. راه خطرناک و لغزنده‌ای است. پر از پیچ‌وخم و پر از آسیب است. راه‌های خروجی‌ای در صراط مستقیم است که شیطان با محبت شیطنت می‌کند که انسان را خارج کند. محبت کنید محبت‌تان را به مودت برسانید. بین محبت و مودت فرق است.[7] در سوره‌ی روم در آیه‌ی 21، مودّت به کار رفته است. در آنجا خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾.[8] بر اساس ضرب‌المثل معروف که می‌گوید: «إذا اجتمعا إفترفا و إذا افترقا إجتمعا»، این قاعده در مورد این دو لغت هم جاری است. وقتی که این دو با هم می‌آیند، محبت، بستر و مقدمه و پیش‌نیاز مودّت است. مَوَدّت از راه محبت می‌گذرد. باید برای مَوَدّت برنامه‌ریزی کرد. آن‌قدر حُبّ‌های دیگر می‌آید که ما را از مَوَدّت جدا کند. ﴿قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾.[9] برای این مودّت برنامه‌ریزی کنید. محبت‌های ما الهی باشد.

1.4- کلام امام سجاد (علیه‌السلام) به مرد شامی در معرفی خودشان

سیوطی در درالمنثور نقل می‌کند: « لما جِيءَ بعلي بن الْحُسَيْن - رَضِي الله عَنهُ - أَسِيرًا فأقيم على درج دمشق قَامَ رجل من أهل الشَّام فَقَالَ: "الْحَمد لله الَّذِي قتلكم واستأصلكم". فَقَالَ لَهُ عَليّ بن الْحُسَيْن - رَضِي الله عَنهُ: "أَقرَأت الْقُرْآن"؟ قَالَ: "نعم". قَالَ: "أَقرَأت آل حم لَا قَالَ: أما قَرَأت: قل لَا أَسأَلكُم عَلَيْهِ أجرا إِلَّا الْمَوَدَّة فِي الْقُرْبَى؟ قَالَ: فَإِنَّكُم لَأَنْتُم هم قَالَ: نعم»؛[10] وقتی امام سجاد (علیه‌السلام) را وارد دروازه‌ی شام کردند و عده‌ای برای پیروزی ظاهری، پایکوبی می‌کردند و شکرگزاری می‌کردند. مردی از شام در آن وضعیت از امام سجاد (علیه‌السلام) سؤالی پرسید و گفت: «شما چه کسانی هستید که برای شما چنین وضعی پیش آوردند». حضرت امام سجاد (علیه‌السلام) از اینجا جواب را شروع کردند و فرمودند: «قرآن می‌خوانی»؟ گفت: «بله». فرمودند: «سوره حم را خوانده‌ای»؟ - در اسم شریف «حم» ما به این نتیجه رسیدیم که حروف مقطعه، رمزهایی بین خدا و انسان است. اسماء خداست که بین خدا و عبد مبادله می‌شود. «حاء»، اشاره به حُبّ و حبیب دارد. مؤید این مطلب، همین روایت است.- بعد حضرت فرمودند: «این آیه‌ی: "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودّة فی القربی" را خواندی؟ در این آیه بیشتر تأمل کن».

1.5- کلام شیخ حسنعلی نخودکی (رحمه‌الله) در مورد یکی از اصول سیروسلوک

مَحَبّت‌های‌تان را بر اساس مَوَدّت اداره کنید. آقا شیخ‌حسنعلی اصفهانی معروف به مرحوم نخودکی از ایشان سؤال کردند که سیروسلوک شما به کجا منتهی می‌شود؟ فرمودند: «نرنجید و نرنجانید». تا می‌توانید به سادات احترام کنید. این‌ها نماد و نماینده‌ی «إلّا المودّة فی القُربی» هستند. چقدر بزرگان ما از علماء، سادات را احترام می‌کردند!

2- گزیده جلسه گذشته

در کتاب شرکت در این فرع فقهی بودیم که اگر مال وقفی یا غیر آن را خواستند تقسیم کنند، آیا نیاز به قرعه هست، یا خیر؟ اگر قرعه زدند، آیا رضایت شرط است یا خیر؟ چه کسانی می‌توانند قاسم باشند؟ برخی گفتند نیاز به دو قاسم و کارشناس است.

2.1- تعدد یا وحدت قاسم و شرط عدالت قاسم در قسمت

همچنین بنابر نظر صاحب شرایع (رحمه‌الله) بیان شد که اگر قسمت به ردّ منتهی نشد، یک کارشناس کافی است.[11]

برخی بزرگان قسمت را از باب شهادت می‌دانند و معتقدند که مورد قسمت باید رؤیت شود و دو نفر باید شهادت دهند. اگر عنوان بحث در عنوان شهادت داخل شد، باید بحث عدالت را نیز رعایت کنند.[12]

2.2- نظر استاد در مورد عنوان متناسب با قسمت

آیا قسمت، رجوع به خبره است یا رجوع به شاهد؟ اگر در عرف منطقه‌ای و حتی جهانی مراجعه کنیم، سراغ کارشناس‌ها می‌روند؛ به خصوص اگر در مسائل مالی باشد که تفاوت قیمی دارد. یا مثلا اگر وقف اولاد باشد، یا وقف غیر اولاد باشد، باید سراغ کارشناس بروند. کم و زیاد را رعایت کنند. هر کسی سهم خود را بردارد.

آیا کسی که می‌خواهد مقوّم باشد، از طریق قاضی باشد؟ وگرنه مشروعیت ندارد. بزرگ‌ترین دلیل، عدم اختلال نظام است.

2.3- کلام شهید ثانی (رحمه‌الله) در مورد کفایت یکی بودن قاسم

مرحوم شهید در مسالک، ج14، ص27 می‌فرماید: «فهل يجزي قاسم واحد، بمعنى أن الإمام يجتزي بنصب واحد، أم لابدّ من اثنين كنصب الشاهد؟ مذهب الأصحاب هو الأول، إقامة له مقام الحاكم. و يؤيّده ما سبق من نصب عليّ (علیه‌السلام) قاسما واحدا».[13]

این قسمت از باب شهادت است، یا تقویم؟ اگر تقویم است، اگر هزینه‌ای داشت، دولت باید بدهد یا خود شرکا؟ در این مسأله بین شهادت و قسمت خلط شده و باید از هم جدا شود.

 


logo