1404/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم
نظر سید یزدی (رحمهالله) در مورد تردید در اثنای سفر و سپس یقین به ادامه سفر - تأمل استاد به نظر سید یزدی (رحمهالله)/صلاة المسافر /كتاب الصلاة
محتويات
1- حدیث اخلاقی (حلیة النبی صلیاللهعلیهوآله)1.1- معنای «حِلیة»
1.2- نسبت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با قرآن
1.3- اعجاز اخلاق پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
1.4- تکریم مردم در سیره حضرت
1.5- تحسین و تقویت خوبیها
1.6- تقبیح و زشت دانستن بدیها
1.7- اعتدال در رفتار
1.8- لزوم الگوگیری اهل علم از اعتدال پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
2- خلاصه جلسات گذشته
3- مسئله بیستوسوم: تردید در سفر
3.1- نظر استاد
3.2- دیدگاه مرحوم سید یزدی (رحمهالله)
3.3- تأمل استاد بر قسمت اول کلام سید یزدی (رحمهالله)
3.4- نظر استاد
4- جمعبندی

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /نظر سید یزدی (رحمهالله) در مورد تردید در اثنای سفر و سپس یقین به ادامه سفر - تأمل استاد به نظر سید یزدی (رحمهالله)
1- حدیث اخلاقی (حلیة النبی صلیاللهعلیهوآله)
«... وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ ...».[1]
1.1- معنای «حِلیة»
در سیره علمی و عملی رسول مکرم اسلام، حدیثی معروف به «حِلیَةُ رسولالله» بودیم. «حِلیَة»، در حقیقت جلوهای از زیبایی است که پس از تجسم هنری پدیدار میشود. هنرمند اثر خود را با رنگها و آرایشهای خاص میآراید تا مورد توجه قرار گیرد.
1.2- نسبت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با قرآن
حلیة رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، یعنی این اسوه هستی و کسی که نخستین موجود خلقت است؛ بلکه بالاتر، به تعبیر روایات، «أول ما صدر عن الله تبارک و تعالی العقل» و ایشان مصداق عقل اولی است که از ذات الهی صادر شد،[2] باید هنر ایشان را در اتصاف به کمالات بررسی کنیم. وجود مقدس ایشان به وسیله آیات الهی نزول اجلال فرمود. و آیات قرآن ایشان را معرفی کردند؛ چون مُعَرِّف باید أجلَی (روشنتر) یا لااقل مساوی با مُعَرَّف باشد.
1.3- اعجاز اخلاق پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
همچنین از این حدیث شریف استفاده میکنیم که اخلاق پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، همانند آیات قرآن، اعجاز است. البته اعجاز اخلاقی به این معنا نیست که دیگران نتوانند از آن بهرهمند شوند؛ بلکه کمال آن، مخصوص ایشان است و دیگران میتوانند در حد تمسک و توسل از آن استفاده کنند.
1.4- تکریم مردم در سیره حضرت
گفتیم بر اساس روایت، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در میان مردم میزیستند، آنان را اکرام و احترام میکردند و اصحاب را مورد تفقد قرار میدادند.
1.5- تحسین و تقویت خوبیها
«یحسّن الحسن و یقویه»؛ ایشان خوبیهای مردم را میشناختند و تقویت میکردند. اخلاق پیامبر بر پایه فضیلتمداری و ارزشگذاری بود.
1.6- تقبیح و زشت دانستن بدیها
«يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ»؛ زشتی را زشت میدانست و هیچگاه آن را تأیید نمیکرد. وظیفه ما نیز این است که کارهای زشت در جامعه ارزش پیدا نکنند و در همان قباحت خود باقی بمانند. در قدیم برخی از کارها به قدری قبیح بود که میگفتند: از شما قبیح است.
1.7- اعتدال در رفتار
«مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ».
روایتها بیان میکنند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) «معتدلالامر» بودند؛ یعنی در همه امور، اعتدال را رعایت میکردند. افراط و تفریط، آفت جوامع است؛ لذا امت وسط که در قرآن آمده، همان امت پیامبر است.[3] اعتدال ایشان از خواب و خوراک تا روابط اجتماعی و حضور در مجالس آن حضرت نمود داشت. در سیره اجتماعی نیز پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اصل اعتدال را رعایت میکردند.
1.8- لزوم الگوگیری اهل علم از اعتدال پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
علما و فرهیختگان باید این اصل را در زندگی خود به کار گیرید و از افراط و تفریط دوری کنید. افراط موجب دوری برخی افراد و تفریط موجب انقباض و رکود میشود. عالم باید هم در قبض و هم در بسط باشد و با تمرین این اصل، به اعتدال حقیقی برسیم، تا انشاءالله از تابعان راستین پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) محسوب شویم.
2- خلاصه جلسات گذشته
در این بحث بودیم که یکی از شرایط نماز قصر، این بود که قصد استمرار مسافت داشته باشیم. سفر شرعی، همان مسافت هشت فرسخ یا چهل و دو کیلومتر و نیم است که باید قصد پیمودن آن وجود داشته باشد.
3- مسئله بیستوسوم: تردید در سفر
در مسئله بیستوسوم آمده است: «لو تردّد فی الأثنا ثم عاد الی الجزم ...»؛[4] اگر مسافر قصد مسافت دارد، ولی در اثنای سفر مردد شود، نماز او چه حکمی دارد؟
3.1- نظر استاد
• اگر در آغاز سفر باشد و هنوز یقین به مسافت پیدا نکرده: باید نماز را تمام بخواند.
• ولی اگر قصد مسافت دارد و دیوار شهر ناپدید شد و از حد ترخص خارج شد: صدق «مسافر» بر او محقق شده است، نمازش قصر خواهد بود.
3.2- دیدگاه مرحوم سید یزدی (رحمهالله)
مرحوم سید یزدی (رحمهالله) میفرمایند:
«لو تردد في الأثناء ثم عاد إلى الجزم فأما أن يكون قبل قطع شيء من الطريق أو بعده ففي الصورة الأولى يبقى على القصر إذا كان ما بقي مسافة ولوملفقة، وكذا إن لم يكن مسافة في وجه، لكنه مشكل فلايترك الاحتياط بالجمع، وأما في الصورة الثانية فإن كان ما بقي مسافة ولو ملفقة يقصّر أيضا وإلا فيبقى على التمام، نعم لو كان ما قطعه حال الجزم أولاً مع ما بقي بعد العود إلى الجزم بعد إسقاط ما تخلل بينهما مما قطعه حال التردد مسافة ففي العود إلى التقصير وجه؛ لكنه مشكل فلا يترك الاحتياط بالجمع».[5]
اگر مسافر در اثنای سفر دچار تردید شود و سپس دوباره به جزم و تصمیم بازگردد، این حالت دو صورت دارد:
1. پیش از آنکه مقداری از راه را قطع کرده باشد:
در این صورت، اگر آنچه باقی مانده به اندازهی مسافت شرعی باشد؛ حتی اگر به صورت ملفّق (یعنی رفت و برگشت یا ترکیب مسیرها) باشد: نمازش قصر خواهد بود. و اگر باقیمانده مسافت شرعی نباشد: در یک وجه گفته شده که باز هم قصر است؛ ولی چون مسئله مشکل است، احتیاط آن است که نماز را به صورت جمع (هم قصر و هم تمام) بخواند.
2. پس از آنکه مقداری از راه را قطع کرده باشد:
در این صورت، اگر آنچه باقی مانده به اندازهی مسافت شرعی باشد - ولو ملفّق -: نمازش قصر خواهد بود. و اگر باقیمانده مسافت شرعی نباشد: نمازش تمام است.
بله، اگر آن مقدار راهی که در آغاز با جزم پیموده بود، همراه با آنچه پس از بازگشت به جزم طی میکند، پس از اسقاط و نادیده گرفتن آنچه در حال تردید پیموده، در مجموع به اندازهی مسافت شرعی باشد، میتوان حکم به قصر صلاة کرد؛ ولی با این حال حکم به قصر صلاة مشکل است؛ پس احتیاط به جمع خواندن ترک نشود.
مرحوم سید (رضوانالله علیه) میفرمایند: اگر در بین راه مردد شد و سپس یقین پیدا کرد که سفر را ادامه دهد، در صورتی که مابقی مسیر به اندازه مسافت شرعی باشد، باید نماز را قصر بخواند. اما اگر مابقی مسیر کمتر از مسافت باشد، احتیاط به جمع (خواندن هم قصر و هم تمام) لازم است.
3.3- تأمل استاد بر قسمت اول کلام سید یزدی (رحمهالله)
اینکه ایشان فرمودند: «ففي الصورة الأولى يبقى على القصر إذا كان ما بقي مسافة ولوملفقة»، اینکه ما بقی مسافت باشد، ما از ایشان میپرسیم که آیا از همین نقطه مسافت باشد، یا از نقطه آغاز سفر قبلی مسافت باشد؟ آیا این تردید در سفر، این سفر را صِفر میکند و بعد که برگشتیم، سفر جدیدی است؟ از این عبارت بر میآید که از همینجا باید دوباره رفت و برگشت جدا یا هر دو با هم به اندازه مسافت بشود. بعد هم ایشان میفرمایند: «وكذا إن لم يكن مسافة في وجه، لكنه مشكل فلايترك الاحتياط بالجمع»؛ ایشان میفرماید اگر مسافت نباشد، قصر نیست و احتیاطا جمع بخواند.
ما با عرض معذرت از ایشان نظرمان این است که چون قصد مسافت کرده، چه قبل از تردید و چه بعد از تردید که جزم میآید، باید قصر بخواند. دلیل: کسی که حرکت میکند تا صدق مسافر بودن نکرده، نمازش تمام است. وقتی که صدق مسافر کرد، نمازش قصر است و تا زمانی که این وصف از او گرفته نشده، نمازش قصر است. استصحاب موضوعی میشود. حتی در زمانی هم که برمیگردد در مسافت شرعی است و تا به حد ترخص نرسیده، باید نمازش را قصر بخواند.
برخی فقها معتقدند که حتی در زمان تردید نیز چون قصد مسافت قبلاً محقق شده و صدق «مسافر» بر او جاری است، باید نماز را قصر بخواند. به نظر ما تردید، سفر را صفر نمیکند؛ مگر آنکه شخص عملاً بازگردد و سفر را پایان دهد. بنابراین تا زمانی که وصف «مسافر بودن» از او گرفته نشده، حکم قصر باقی است.
3.4- نظر استاد
ما عرضمان این است که حکم قصر تابع موضوع «مسافر بودن» است. تا زمانی که وصف مسافر بودن باقی است، حتی در حالت تردید، نماز قصر خواهد بود. بله، اگر بخواهد جمع بخواند، این دیگر احتیاط عملی است، نه احتیاط علمی. اگر شخص بازگردد و عرفاً سفر پایان یابد، وصف مسافر بودن از او گرفته میشود و نماز تمام میشود. مبنای ما در مسافت، مسافت عرفیهی شرعیه است؛ یعنی 8 فرسخ و سایر ملاکهایی که در روایات آمده است.
4- جمعبندی
این مسئله از مسائل دقیق فقهی است که بسیاری از مبانی صلات مسافر در آن پیاده میشود. شارع مقدس معیار را بر مسافت شرعی نهاده است و تا زمانی که قصد مسافت و خروج از حد ترخص محقق باشد، صدق «مسافر» باقی است و نماز قصر خواهد بود.