« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

نظر سید یزدی در مورد شک یا ظن رسیدن به مسافت شرعی/صلاة المسافر /كتاب الصلاة

 

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /نظر سید یزدی در مورد شک یا ظن رسیدن به مسافت شرعی

 

1- بحث اخلاقی (صورت و سیرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«... فَكَتَمْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنِ الْحُسَيْنِ (ع) زَمَاناً ثُمَّ حَدَّثْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَبَقَنِي إِلَيْهِ وَ سَأَلَهُ عَمَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ مَدْخَلِ النَّبِيِّ (ص) وَ مَخْرَجِهِ وَ مَجْلِسِهِ وَ شَكْلِهِ فَلَمْ يَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً قَالَ الْحُسَيْنُ (ع) سَأَلْتُ أَبِي (ع) عَنْ مَدْخَلِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِهِ ثُمَّ جَزَّأَ جُزْأَهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَيَرُدُّ ذَلِكَ بِالْخَاصَّةِ عَلَى الْعَامَّةِ وَ لَا يَدَّخِرُ عَنْهُمْ مِنْهُ شَيْئاً».[1]

1.1- روایت امام حسین (علیه‌السلام) از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مورد دخول و خروج پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مجالس و مجلس و شمایل آن حضرت

در روایت امام حسن (علیه‌السلام) در مورد خصائص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودیم. در ادامه روایت می‌فرماید: « فَكَتَمْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنِ الْحُسَيْنِ (ع) زَمَاناً ثُمَّ حَدَّثْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَبَقَنِي إِلَيْهِ وَ سَأَلَهُ عَمَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ مَدْخَلِ النَّبِيِّ (ص) وَ مَخْرَجِهِ وَ مَجْلِسِهِ وَ شَكْلِهِ فَلَمْ يَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً»؛ مدتی این خصائص و شمایل رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از برادرم پنهان کردم و بعد دیدم ایشان از امام علی (علیه‌السلام) این‌ها را سؤال کرده است. از اینجا مطلب خیلی شنیدنی و خواندنی است. از جاهایی که نبی خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد می‌شدند و از خروج‌شان از مجالس و جاهای مختلف و از مجلس و شمایل ایشان سؤال کرده است. از چهار چیز. و پدر جواب همه چهار قسمت را به امام حسین (علیه‌السلام) دادند.

1.1.1- کیفیت دخول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مجالس

«فَقَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ»؛

وقتی به محضر حضرات معصومین (علیهم‌السلام) مشرّف می‌شویم، اذن می‌گیریم. مانند اذن دخول زیارت امام رضا (علیه‌السلام) که می‌گوییم: «أأدخل یا رسول الله؟ ایشان هم در هر جایی می‌خواستند وارد شوند، اذن می‌گرفتند. نباید در هر مجلسی وارد شویم. به مجالس ناخوانده نرویم. برخی مجالس خوانده را هم نباید برویم. این عمامه باید حِماء داشته باشد. حِماء، قرقگاه سلطنتی است. هر کسی برای خود متشخص است.

1.1.2- کیفیت تقسیم اوقات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِه»؛ داخل منزل وقت‌شان را سه بخش می‌کردند. انسان، اهل اُنس است؛ اُنس با خدا و بعد اهل و خود. باید اُنس از خانه شروع شود.

2- گزیده مباحث گذشته

صلات مسافر از موضوعاتی است که روایات و مسائلش در ورزش فکری اجتهاد مطلق، بسیار مؤثر است. همیشه بزرگانی که می‌خواستند اجتهاد شاگردان را امتحان کنند، موضوع صلات مسافر را می‌دادند. در پیچیدگی و مبانی هم مسائلش خاص است. اگر این مبانی را پیش برویم، در خیلی از موضوعات فکری و مسائل فقهی می‌توانید از مرحله مجتهد متجزّی به مجتهد مطلق برسانید.

قبل از تعطیلات در شرایط قصر بودیم. یکی از شرایط قصر و شکسته شدن نماز تمام این بود که قصد مسافت شرعیه داشته باشد؛ اینکه مسافر باشد و به 22.5 کیلومتر یا هشت فرسخ برسد.

3- نظر صاحب عروه (رحمه‌الله) در شک رسیدن به مسافت شرعی

اگر کسی یقین به مسافت شرعیه داشته باشد، قطعا قصر است. اگر کمتر از مسافت شرعی قطعی باشد، نمازش تمام است. ولی شق سوم اگر جایی می‌رود که نمی‌داند مسافت شرعی است، یا خیر؟ یا حرکت کرد و در بین راه از تصمیم خودش برگشت، فروعی است که مطرح می‌شود.

مسألة 3: «لو شك في كون مقصده مسافة شرعية أو لا بقي على التمام على الأقوى، بل وكذا لو ظن كونها مسافة».[2]

اگر شک کرد که مقصدش مسافت شرعی است، یا خیر، به نظر مرحوم سید باید تمام بخواند.

ایشان حاضر بود، مسافر بودنش نیاز به دلیل و احراز موضوع دارد. نمی‌داند مسافت شرعی است، یا خیر، اقوی تمام خواندن نماز است. «و کذا لو ظنّ کونه مسافة»؛ اگر ظنّ به مسافت هم داشت، در حکم شک است.

4- تأمل استاد بر کلام سید یزدی (رحمه‌الله)

با کمال معذرت از مرحوم سید و تمام کسانی که این مبنا را دارند - مانند شیخ انصاری (رحمه‌الله) - ما معتقدیم خیلی از مسائل ما تابع موضوعات ما است. اگر موضوع مشخص شود، حکم تابع موضوع است. برای همین یک فقیه قطعا باید موضوع را بداند، یا به موضوع برسد. اگر خودش می‌تواند تشخیص بدهد، چه بهتر؛ وگرنه باید [به متخصص در آن موضوع یا عرف] موکول کند.

5- نظرات فقها در حکم شک یا ظنّ در مسافت شرعی

5.1- قول اول: احتیاط و جمع بین قصر و اتمام

نظر عده‌ای در قسمت اول این است که اگر شک داشتیم مسافت است یا نیست، در دایره علم اجمالی است و در اینجا مفادش احتیاط و جمع بین قصر و تمام است. مکلف مردّد بین این است که مسافت است، قصر بخواند یا تمام؟ از طرفی اشتغال یقینی، مستدعی برائت یقینی می‌آورد. احتیاط در جمع است.

5.2- قول دوم: تمام خواندن

قول دیگر تمام خواندن است. نظر مرحوم سید و شیخ انصاری این است. صاحب جواهر فرمودند: «بلاخلاف أجده فیه».[3] ادعای اجماع کردند. اصل یقینی، بقاء حضور جاری است. موضوع اولیه، «کَونُهُ حاضِراً» است. بعد شک کرد صار مسافرا یا خیر، نوبت به احتیاط و علم اجمالی نمی‌رسد؛ چرا که حالت سابقه متیقن دارد. یقین سابق را ابقاء می‌کند؛ پس باید تمام بخواند. موضوع، مکلّف غیر مسافر است. اینجا قصر نیاز به دلیل دارد و ثابت نشده است و باید در هنگام شک تمام بخواند. هم حکم اولیه و هم اصل ثانویه، چنین مفادی دارد.

6- لزوم عدم خلط بین احتیاط علمی و احتیاط عملی

البته گاهی بین احتیاط علمی و بین احتیاط عملی خلط می‌شود. قول گذشته احتیاط علمی بود. اما در عین حال که رسیده به اینکه نمازش تمام است، ولی احتیاط عملی به این است که اگر خواست، نمازش را به قصر هم بخواند. اقوی به تمام خواندن است؛ ولی احتیاط مستحب عملی به جمع خواندن است.

ما نه تنها ظن، بلکه اطمینان را هم کافی می‌دانیم.

 


logo