« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

عدول از نیت قصر به اتمام و عکس آن در نماز /صلاة المسافر /كتاب الصلاة

 

 

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /عدول از نیت قصر به اتمام و عکس آن در نماز

 

1- بحث اخلاقی (عصمت)

1.1- عفت، زمینه‌ساز عصمت

ایام ماه شعبان و ولادت امام سجاد (علیه‌السلام) است.

ایامی که متیمن به حضرات معصومین (علیهم‌السلام) است، زمان‌های تمسک به سیره‌ی آن‌ها است. معصوم (علیه‌السلام)، الگو است و چون الگو است، باید سیماسازی کند. باید دیگران آینه‌ی او شوند. تالی‌تلو معصوم (علیه‌السلام) هم عنوان عفت است. عفت، زمینه و بستر عصمت است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلاَئِكَةِ».[1]

1.2- اقسام عصمت

عصمت دارای مراتب مختلف است. عصمتی که لا یتغیر و لا یتبدل است، در سنت حتمی باری‌تعالی است و افرادش هم منحصر هستند. کم و زیاد نمی‌شوند. قضیه‌ی منفصله‌ی حقیقیه است. نه قابل زیاده است و نه نقصان. عصمتی که زمینه‌اش عفت است، قابل تکثیر و تکثر است و افرادی برای همیشه معصوم هستند. در محضر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) هستیم که از مصادیق این امر است. ایشان عصمت اصطلاحی را ندارد، ولی عصمت شأنی را دارد. «فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اَللَّهِ شَأْناً مِنَ اَلشَّأْنِ».[2] این عصمت را قابل تکثیر و نشر و وسعت می‌دانیم و برای این باید برنامه‌ریزی کرد. وجود نازنین حضرات معصومین (علیهم‌السلام) در مقام عصمت خاص، نور واحد هستند، ولی در مقام عصمت کثیره و عفت کثیره و رحمت رحیمیه، کثیر هستند. معصوم (علیه‌السلام)، آینه‌ی ایزدنما است و مؤمن، آینه‌ی معصوم‌نما است. برای این برنامه‌ریزی کنید. ماه شعبان است و دو مطلب خیلی در این ماه سفارش شده است: یکی استغفار و دیگری صلوات.

1.3- جایگاه صلوات شعبانیه

جالب اینجا است که در شرح صلوات شعبانیه در کتاب «شرح شهود» عرض کردیم که شش بار ذکر صلوات تکرار می‌شود. هر مرتبه با یک وصفی از اوصاف است. عصاره‌ی صلوات شعبانیه در هنگام زوال هر روز بیان شده است؛ یعنی هنگام نورانیت خورشید. دوران خاتمیت وجود نازنین امام زمان (علیه‌السلام)، هنگام زوال عصر و هنگام «الضُّحَی» است. این ماه هم اوصافش و هم خصوصیاتش، همه‌اش ظهور در ظهور است. این را قدر بدانید.

1.4- امام سجاد (علیه‌السلام)، افتخار عرب و عجم

این جمله امام سجاد (علیه‌السلام) که فرمودند:

«خدایا ما تو را شکر می‌کنیم که ما را در دوره‌ی آخر الزمان قرار دادی». آن حضرت فرمودند: «أنا ابنُ الخِیَرَتَین»؛[3] من جامع دو نسل برگزیده‌ی عرب و عجم هستم. تعبیر عجیبی است! فرامنطقه‌ای و فراجناحی بودن، این است. مرز بین عرب و عجم قوی بود. اصرار بر این جهت داشتند که جنگ‌هایی را بین عرب و عجم برگزار می‌کردند. افتخار ما ایرانی‌ها این است که سلسله‌نسب خیلی‌ها به امام سجاد (علیه‌السلام) می‌رسد. الحمدلله «فلک الحمد عدد کلماته» که ما نسب‌مان از طرف مادر به امام سجاد (علیه‌السلام) می‌رسیم. سلسله نسبی که ایرانی‌ها دارند، برای‌شان افتخاری است. سلسله از طرف مادر. استناد مادری، گاهی از استناد مادر قوی‌تر است. مادر است که پدر را اداره می‌کند.

1.5- معنای «طریقاً مَهیَعاً» در صلوات شعبانیه

مناجات شعبانیه و صلوات شعبانیه را بخوانید و در فرازهایش تأمل کنید. «طریق مَهیَع»، یعنی اتوبان گسترده‌ای که هیچ مانعی ندارد.[4] کاری که «من الله» و «الی الله» است، موانع دارد، ولی انسان با سیروسلوکش رد می‌کند. حتی خروجی‌های اضطراری را هم مسدود کرده است. عرب به شاه‌راهی که نه راه‌بندان دارد و نه راه‌بند شده است و نه کسی می‌تواند آن را ببندد، صراط می‌گوید؛[5] به خصوص اگر مستقیم باشد که راهوار و هموار است. این «صراط»، همان «طریق مهیع» است. در تفسیر گفتیم که منظور از آیه‌ی: ﴿ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ﴾،[6] باب ولایت است. وقتی که باب ولایت باز شد، دیگر بسته نمی‌شود. دیوار آن، حصن حصین جنت است.

1.6- صحیفه‌ی سجادیه، بالاترین متن عرفانی

اهل برنامه‌ریزی هستید. وفّقنا الله إیّانا و إیّاکم لما تحب و ترضی. سیره‌ی حضرت امام سجاد (علیه‌السلام) را برنامه‌ی علمی و عملی‌تان قرار دهید. تنها سیره‌ی ایشان، عبادت و مناجات است. صحیفه‌ی سجادیه بالاترین متن عرفانی است.

1.7- کلام علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله) در مورد جایگاه صحیفه‌ی سجادیه

حضرت علامه حسن‌زاده - جانم به قربان ایشان - می‌فرمودند: «تمام کتاب‌های عرفا مقدمه‌ی فهم بخشی از صحیفه‌ی سجادیه است». برای این وقتی بگذارید.

1.8- کلام آیت‌الله بهاءالدینی (رحمه‌الله) در مورد برخی از روایات

حضرت حاج آقای بهاءالدینی (قدس الله نفسه الزکیة) بین الطلوعین خدمت‌شان بودم. در اصول، بحث اجتماع امر و نهی را خدمت‌شان بودم. در روایات وافی و در ادعیه، کتاب شریف صحیفه‌ی سجادیه را 7-8 سال خدمت‌شان بودم. شرح و سند و توضیح روایت را می‌دیدم و برداشت‌های ایشان را استفاده می‌کردیم. گاهی روایت را می‌خواندم، ایشان می‌فرمودند: «نیازی به سند ندارد». متن‌شناسی که سند نیاز ندارد، گاهی خصوصیات استادی در او متجلی می‌شود که همه‌ی حالات اوست.

«لَكَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ كُلِّ نَجْمٍ وَ مَلَكٍ فِي اَلسَّمَاءِ».[7]

2- خلاصه مباحث گذشته

در روزهای سه‌شنبه قرارمان ادامه‌ی بحث صلات مسافر است. ظاهرا به این فرع فقهی رسیدیم که اگر کسی وارد در نماز شد و هم مسافر است و هم مسافر نیست (یعنی مردد است که قصد اقامت ده روز بکند، یا قبل از ده روز برگردد) و حد مسافت را رد کرده است، باید قصد کند، یا خیر؟ اگر قصد اقامه کند، نمازش تمام است؛ وگرنه نمازش تمام نیست.

3- عدول از نیت قصر به اتمام و عکس آن در نماز

مسأله 26 عروة:

مرحوم سید در مسأله 26 عروه فرمودند: «لو دخل فی الصلاة بنیة القصر ثم بدا له الإقامة فی أثنائها أتمّها و أجزئت ولو نوى الإقامة ودخل في الصلاة بنية التمام فبدا له السفر فإن كان قبل الدخول في الركعة الثالثة أتمها قصرا واجتزأ بها، وإن كان بعده بطلت ورجع إلى القصر ما دام لم یخرج و إن کان الأحوط إتمامها تماما وإعادتها قصرا، والجمع بين القصر والإتمام ما لم يسافر كما مر».[8]

3.1- فرع اول: عدول از نیت قصر به تمام در نماز

اگر در نماز به نیت قصر وارد شد، ولی نیت اقامت کرد، نمازش را تمام می‌خواند و مجزی است.

این بحث معرکه آراء است. قاعده‌ی نماز این است که مسافری که قصد اقامه دارد، اگر وارد یک نماز چهار رکعتی شد و آن را تمام خواند، ولو یک روز آنجا باشد، بعد از آن باید نمازش را تمام بخواند. قصد اقامه با یک نماز چهار رکعتی انجام می‌شود. اما اگر در بین نماز بود که مسأله‌ی ما است، چه کند؟ ایشان فرمودند که نمازش را تمام کند و مجزی است.

3.2- فرع دوم: عدول از نیت تمام به قصر در نماز

اگر به نیت اقامه وارد شد و قصد سفر کرد، در صورتی که قبل از رکعت سوم بود، قصر می‌شود و صحیح است.

ان‌شاءالله ادامه‌ی این مسئله را برای جلسه‌ی آینده بحث خواهیم کرد.

 


logo