< فهرست دروس

درس عرفان اسلامی استاد هادی عباسی خراسانی

1402/12/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: شرح اسماءالله با محوریت دعای جوشن کبیر/مبانی معرفتی اسماء الله /سیاست گام به گام شیطان برای مقابله با معرفت نفس - توصیه های استاد به مناسبت سال جدید

 

1- عصاره‌ی مباحث گذشته

امیدواریم در این ساعت‌های پایانی سال و در آستانه‌ی آغاز سال جدید بتوانیم تعیّن و تشخص اسماء الهی را در وجودمان و حقیقت اسمائی‌مان و در نهاد نفسانی‌مان ایجاد کنیم و گسترده کنیم و به حیات اسمای الهی، احیاء شویم؛ به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

عرض کردیم که در سیر ترتیبی مباحث هم عنایت خاصی است؛ به ویژه بنا داریم افکار و اندیشه‌های معرفت نفسانی حضرت علامه حسن‌زاده (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) تبیین شود. ایشان را اَبَرمرد معرفت زمان می‌دانیم. همان که نادره‌ی دوران و فخر زمان و ذو فنون بود. اثبات شیء، نفی ما عدا نمی‌کند؛ نه اینکه دیگران معرفت نفس ندارند، ولی ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾، ﴿أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾.[1]

2- ضرورت معرفت نفس و تعدد مراتب معرفت نفس

اولا معرفت نفس، یک ضرورت است. اگر کسی - خدای‌نخواسته - به ضرورت معرفت نفس نرسیده است، باید در کمالات نفسش تأمل کند. معرفت نفس نیز همانند مقوله‌ی ایمان و تقوا و همانند مقوله‌ی علم، مقول به تشکیک است. چطور یک بچه از آغاز ولادت تا پایان عمرش که پدر و مادر می‌شود، نیاز به مراقبت دارد و هر زمانی مراقبت او خاص به زمان اوست؛ [معرفت نفس هم این‌گونه است.] امام سجاد (علیه‌السلام) دعا کردند: «خدایا همان‌طور که مرا در کودکی حفظ کردی، در بزرگی نیز حفظ کن».[2] در کودکی حفاظتم به دست دیگران بود و در بزرگی هم که به دست خود من است، اگر عصیانی است، مرا به همان کودکی‌ام بنگر. همان‌طور که در کودکی بر من مواظبت دارای. [انسان دارای] مراتب مختلفی است؛ معرفت نفس نیز همین‌گونه است.

3- نتیجه‌ی معرفت نفس

نتیجه‌ی معرفت نفس، مدارج و معارج است. مدارج و معارج، مهمان سفره‌ی معرفت نفس است. معرفت نفس، تمام زمان‌ها و تمام عوالم را در خودش قرار می‌دهد و معرفت نفس، نقطه‌ای می‌شود برای آغاز سیر عوالم. در این مدارج و معارج، انسان باید دقت کند و مراقب باشد که هرچه مدارج و معارجش بیشتر شود، شیطنت شیطان کمتر نمی‌شود که بیشتر می‌شود.

4- معنای لغوی شیطان و حقیقت شیطان

به عبارت بهتر، درس تفسیر «مجمع البیان» در محضر استادم حضرت علامه حسن‌زاده (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة) بودیم. به این بیان مرحوم طبرسی رسیدیم. حضرت استاد به این جمله، بسیار عنایت داشتند. فرمودند: «یکی از کتل‌های معرفتی است که مرحوم طبرسی بیان کرده‌اند». «شاطن»، یعنی دور کننده، و «شطن»، یعنی کسی که دور کرد.[3] طبرسی آیا از طبرستان است یا تفرش هم طبَرسی خوانده می‌شود و هم طبرِسی. عبارت مرحوم طبرسی این است: «کُلُّ مُبعِدٍ أو مُبَعِّدٍ عَنِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالَی فَهُوَ شَیطانٌ» [«المبعد من رحمة الله»].[4] «مُبعِد»، دورکننده‌ی دفعی است و «مُبَعِّد»، دورکننده‌ی تدریجی است. قاعده‌ی کلی است.

5- تناسب شیطان هر فرد با خودش

شیطان، هرچیزی است؛ مال یا اولاد یا کتاب. هر کسی شیطان او به وِفق وجودی اوست. زمان‌ها که تجمیع می‌شود و انسانی آفریده می‌شود، این انسان در هر مرحله که باشد، شیطانش به وِفق خودش است. اگر عالِم است، شیطانش به وِفق شخصیت اوست. حرف بالاتر دیگر اینکه شیطان، خارج از نفس او نیست. دنبال شیطان بیرونی نگردد. شیطان درونی دارد که موافق با حرکت‌های خودش حرکت دارد. اینجاست که خیلی انسان باید مراقب باشد.

6- سیاست گام‌به‌گام شیطان

جانم به قربان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که فرمودند: «سیاست شیطان، گام‌به‌گام است». جمله‌ی عجیبی است. «عُقْدَةً عُقْدَةً».[5] انسان در مدار وجودی‌اش، نسبت‌های گوناگونی دارد. به عدد هر نسبتی، علاقه‌ای دارد. «نسبة الأبناء و الأولاد». این را مرحوم ملاهادی سبزوادی گفت که نسبت اب و اولاد نیست؛ بلکه هر وجودی بیاید، نسبت‌ها تعدد می‌یابد.

7- نیازمندی انسان به دو بال برای پرواز

انسان، علاقه‌های مختلف دارد. این علاقه‌ها، انسان را احاطه کرده است. این انسان در معرفت نفس، آرام‌آرام می‌خواهد این علقه‌ها را جدا کند، تا آماده‌ی پرواز شود. به جایی می‌رسد که نه بی‌بال می‌تواند پرواز کند و نه تک پال. سیمرغ بسیار بلندپرواز نفس انسانی، نیاز به دو بال دارد؛ بال علم و بال عمل.

8- نسبت علم و عمل در معرفت نفس در کلام علامه حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله)

حضرت علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله) در معرفت نفس می‌فرمودند: «علم، مُشَخِّص روح است و عمل، مُشَخِّص ابدان است».[6] هر دو با هم، نفس‌ساز است. ما دو تشخص داریم: علمی و عملی. ﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ﴾.[7] از عمل شروع می‌شود. علم، گزینه و گزیده‌ی عمل است.

9- ساخته‌شدن بدن برزخی و اخروی در همین دنیا

ما الآن در همین زمان در حال نقاشی بدن اخروی‌مان هستیم. اخلاق ما، اعمال ما و رفتار و افکار ما، تک‌تک بدن اخروی ما را می‌سازد. ما تا بدنی برای عزرائیل صاحب نفس‌مان و صاحب انسلاخ نفس و نزع نسازیم، عزرائیل جان را نمی‌گیرد. این، حرف جدید است. ما به تعداد آناتِ زندگی‌مان در حال بدن‌سازی هستیم. هر نقطه از افکار و گفتار و رفتار و کلمات ما، بدن آینده‌ی ما را می‌سازد. اگر مرگ زشت است، از خود ماست. ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾.[8]

10- لزوم قطع علاقه‌های نفسانی

شیطان، کارش این است که علاقه‌ی انسان را با کمالاتش قطع می‌کند. نفس، لحظه‌به‌لحظه این علاقه‌ها را بیشتر می‌کند. علاقه به مادون باید قطع شود. هرچه علاقه‌ی ما کم شود، سیر عکسی دارند. نقطه‌ی فراق و قرار، مقابل هم هستند. آن که فرار می‌کند، قرار ندارد و آن که قرار دارد، فرار نمی‌کند.

«غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است».[9]

11- روش وسوسه‌ی شیطان

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «اول شیطان، علاقه‌ی انسان را با مستحبات قطع می‌کند». ما با اضافه‌کاری‌ها پیوسته‌ایم، نه گسسته. شیطان می‌گوید مستحب است؛ انجام دادی و ندادی، مهم نیست. برای تحکیم جایگاه خود و اُفت انسانیت، [این‌طور وسوسه می‌کند]. می‌گوید «کُلُّ مَکروهٍ جائز». بعد انسان را آرام‌آرام به ترک واجب وادار می‌کند. ترک واجب هم که حرام است.

12- تفاوت احکام فقهی با احکام سلوکی

احکام فقهی، پنج مورد است: حرام و واجب و مکروه و مستحب و مباح؛ ولی در معرفت نفس، فقط وجوب و استحباب است. عارف هر کاری را به وجوب یا استحباب انجام می‌دهد. اگر بتواند وجوب را هم به استحباب انجام می‌دهد.

13- صله‌ی رَحِم نَسَبی و ولایی

علاقه‌های خود را نسبت به استحباب‌ها قوی کنید. نگذارید شیطان، این را قطع کند. صله‌ی ارحام را انجام دهید. یک رَحِم مادی داریم و یک رَحِم معنوی. از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد آیه‌ی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾،[10] نقل شده که منظور ارتباط با ائمه (علیهم‌السلام) است.[11]

سیر معرفت نفس در این آیه انجام شده است. طبق مبنای پیوستگی ‌آیات که مبنای حضرت علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله) است، هر آیه‌ای، گامی برای آیه‌ی بعدی است. برای آیه‌ی 200 سوره‌ی آل عمران، باید سوره‌ی بقره تمام شود. سوره‌ی بقره و آل عمران، زهراوان هستند.[12] زهراوان، یعنی نور سایه‌گستر در روز قیامت. در سوره‌ی بقره، 186 آیه است و مجموعاً 486 آیه گذشت، تا به «رابِطوا» به صورت اصلی برسد. «رابطوا»، یا از «ارتباط» و رفت و آمد است و یا از «رِباط» و حفظ مرزهای اسلام.[13] در روایت است که رابطه با امام (علیه‌السلام)، مد نظر است.[14] مأموم و امام، هر دو مقصد واحد دارند. «العِلمُ قائِدٌ وَ العَمَلُ سائِقٌ».[15] ما از عمل جدا نیستیم. ﴿جَزَاء وِفَاقًا﴾.[16]

14- معنای توفیق در روایات

کسی محضر امام صادق (علیه‌السلام) آمد و گفت که اینکه قرآن می‌فرماید: ﴿وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ﴾،[17] توفیق چیست؟ حضرت فرمودند: «إذا فَعَلَ العَبدُ ما أمَرَهُ اللهُ عزوجل به من الطاعة كان فعله وفقا لامر الله عزوجل وسمي العبد به موفقا».[18] خدا به عیدی و خیر فرمان می‌هد. چرا خانم‌ها شش سال زودتر از پسران ما بالغ می‌شوند؟ به دلیل اینکه این‌ها عامل خیر هستند. در حقوق متداول فرق دارند. در کمالات، فرقی بین زن و مرد نیست؛ لذا توصیه به صله‌ی رحم شده است. یک رحم واقعی هم داریم که ارتباط با معصومین (علیهم‌السلام) است. «أنا و عَلِیٌّ أبَوا هذه الأُمَّةِ».[19]

15- توصیه‌های استاد در سال جدید

15.1- ارتباط با اهل‌بیت (علیهم‌السلام)

در سال جدید، صله‌ی رحم با والدین حقیقی را فراموش نکنید.

15.2- انس با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و سوره‌ی توحید و واقعه و تأثیر سوره‌ی توحید در تجرد نفس

علامه حسن‌زاده (رحمه‌الله) فرمودند: «آقاجانِ من! تا می‌توانید تمسک و توسل به صاحبان ولایت داشته باشید که معرفت نفس، دست آنها است». پرسیدم: «چه توصیه‌ای دارید»؟ فرمودند: «تا می‌توانید سوره‌ی مبارکه‌ی توحید بخوانید؛ مخصوصا امشب [شب سال تحویل]». ایشان فرمودند: آقاجانِ من! انسلاخ روح از این بدن هم به خواندن سوره‌ی مبارکه‌ی توحید است». عدد خاصی دارد که توصیه کردند و بماند. فرمودند: «برای من به همین عدد که رسید، انسلاخ رخ داد»! ما هر روزی در روزی و روز جدید هستییم. امسال بهار در بهار است. بهار قرآن با بهار طبیعت، همراه شده است. تا می‌توانید قرائت داشته باشید. سوره‌ی مبارکه‌ی واقعه و قرائت سوره‌ی مبارکه‌ی توحید، توصیه‌ی استاد بود. انسان تا قدردان انسان نباشد، نمی‌تواند قدردان خداوند باشد.

15.3- خواندن دعای تحویل سال و دعای قنوت

«یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللیل و النهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا إلی أحسن الحال».[20]

هنگام قنوت، انسان پلی بین خود و خدا زده است. ﴿رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾.[21]

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از رکن یمانی - که جای شکافته شدن و ورود فاطمه‌ی بنت اسد در ولادت امام علی (علیه‌السلام) است - می‌بوسیدند و تا رکن حجرالأسود می‌رفتند و همین دعا را می‌خواندند.[22] در آخر برخی نسخه‌ها دارد: «یا جوادُ یا کریمُ».[23]

15.4- توصیه به خواندن قرآن و برخی از آیات و ادعیه

این سیر ادامه دارد، تا وقتی که به یوم القیامة‌ای برسیم که ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ﴾[24] است. هنگام تحویل سال، قرائت قرآن داشته باشید و به خصوص سوره‌ی توحید بخوانید.

توصیه می‌شود هنگام تحویل سال، دعای جوشن کبیر و دعای مجیر و آیات آخر سوره‌ی حشر خوانده شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo