1404/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الديات/فصل سوّم: دیه منافع /مسأله دوّم: دیه شنوایی «7»
بیان مطلب پنجم: حکم از بین رفتن منفعت دیگر به همراه از بین بردن شنوایی
بحث در مورد این است که اگر بر اثر جنایت علاوه بر شنوایی، منفعتی دیگر مثل گویایی نیز از بین برود دو دیه یا یک دیه و ارش ثابت میگردد و تداخل نمیکنند یا تداخل نموده و تنها یک دیه به جهت از بین بردن شنوایی ثابت خواهد شد؟
همانطور که در گذشته بیان شد، در جنایات متعدّدی که عرفا هیچ تلازمی بین آنها وجود ندارد حکم به عدم تداخل میشود و اصل هم عدم تداخل میباشد لذا مطابق قاعده دو دیه یا یک دیه و ارش ثابت خواهد شد؛ به همین جهت قانونگذار نیز در ما نحن فیه در قالب مادّه ۶۸۸ میفرماید: «هرگاه در اثر جنایتی حس شنوایی و گویایی - هر دو - از بین برود، هر کدام یک دیهی کامل دارد».
فائدة
در ما نحن فیه فرعی مطرح میباشد و آن اینکه اگر بر اثر از بین بردن شنوایی صبیّ، نطق او تعطیل شود، دیه ثابت میگردد یا ارش؟
صاحب جواهر در این زمینه میفرمایند: «و إذا ذهب سمع الصبيّ فتعطّل نطقه فدیتان، بناء علی أنّ التعطیل کالزوال و إلّا فالحکومة في النطق».[1]
توضیح مطلب این است که اگر در موردی حسّ گویایی در کنار حسّ شنوایی از بین برود، قطعا دو دیه ثابت میشود ولی اگر در موردی حسّ گویایی و قوّه تکلّم از بین نرود و تنها بر اثر مانعی قدرت تکلّم و نطق از بین برود، دو احتمال وجود دارد:
احتمال اوّل این است که گفته شود: ملاک و مناط در ثبوت دیه، از بین رفتن نطق و تکلّم است؛ در فرض مذکور دیه ثابت خواهد شد لذا صاحب جواهر دیه را در فرضی ثابت میدانند که تعطیلی نطق مانند زوال حسّ گویایی دیده شود.
احتمال دیگر این است که ملاک و مناط در ثبوت دیه، از بین رفتن قوّه گویایی میباشد و در غیر این صورت و لو اینکه قدرت بر نطق و تکلّم از بین برود، دیه ثابت نمیشود؛ در فرض مذکور از بین رفتن نطق و تعطیلی آن از مصادیق «ممّا لا تقدیر فیه» به حساب آمده و ارش ثابت خواهد شد لذا صاحب جواهر میفرمایند: اگر از بین رفتن نطق در حکم از بین رفتن حسّ گویایی و قوّه نطق نباشد، ارش ثابت خواهد شد.