< فهرست دروس

درس طب استاد ضیائی

93/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عطریات
بحث ما در عطریات طبی غیر سمی طبیعی است که از شهد و گلبرگ های گل های گیاهی گرفته شده که عاری از آفات و سموم شیمیایی هستند و گیاهانی که دور از حشرات و مانند آن است تا در نتیجه در گرفتن عرق و عطر تأثیر نگذارند.
قرب الإسناد عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ الرِّيحُ الطَّيِّبَةُ تَشُدُّ الْقَلْبَ‌ وَ تَزِيدُ فِي الْجِمَاعِ.[1]
بوی خوش عملکرد قلب را استحکام می بخشد.

الخصال عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَطَّانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُصْعَبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ يَسَارٍ مَوْلَى أَنَسٍ عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: حُبِّبَ‌ إِلَيَ‌ مِنْ‌ دُنْيَاكُمُ‌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ جُعِلَ‌ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة[2]
از دنیای شما مردم آنچه نزد من دوست داشتنی است سه چیز است:
یکی زنان است مانند همسر شرعی داشتن همچنین اینکه نگاه به همسر دختری، عمه، خاله، مادربزرگ و نوامیس نگاهی مانند کالا و کلفت نباشد.
این بر خلاف غرب است که نگاه آنها به زنان مانند جاهلیت اولی مانند نگاه به کالا است کما اینکه در تبلیغات آنها منعکس است ولی نگاه رسول خدا (ص) به زنان نگاه به انسانیت زن و در مسیر حفظ عفت و شرافت زن است و نگاه به بهترین کارخانه ی صنع الهی است زیرا خداوند رحم زن را محل برای تولید انسان و انسانیت قرار داده است.
نگاه غرب و شرق به تولید صنعت است و نه تولید انسان. ولی رسول خدا (ص) می فرماید: آنچه نزد من محبوب است انسانیت هر فرد است که از جمله آنها زنان می باشند. بر خلاف غرب و شرق که نگاه آنها به زن نگاه جنسی افسار گسیخته است که با این کار زن را به کمال سقوط می کشانند.
حلیمه ی سعدیه که مادر مرضعه ی رسول خدا (ص) بود بسیار مورد احسان رسول خدا (ص) قرار می گرفت.
نکته ی دیگر در کلام رسول خدا (ص) طیب است. مراد عطرهای طبیعی است نه ادکلن ها شیمیایی که هم برای چشم ضرر دارد و موجب آب آوردن چشم می شود و هم برای سینوس ها و تارهای صوتی و ریه ها مضر است و موجب آسم و سایر امراض می شود. عطر باید بدون اسانس شیمیایی باشد.
بعد حضرت اضافه می فرماید: نور چشم من در نماز است. یعنی هم نور چشم بصری و هم چشم بصیرتی من در انجام نمازی است که به نحو احسن اقامه شود. نماز باید به نحو شرعی، عرفی و اخلاقی و عرفانی باشد یعنی انسان نباید همراه نماز، لقمه ی حرام بخورد و در نماز حدیث نفس کند و خودستایی نماید. انسان در نماز باید حضور قلب داشته باشد. اینها از موانع قبولی نماز می باشد و نمی گذارد که نماز به نوع صلاة الخاشعین باشد.
اگر کسی می خواهد که نمازش مصداق تنهی عن الفحشاء و منکر باشد یعنی موجب شود که انسان از گناه های زشت مانند غیبت، زنا و مانند آن دوری کند باید توجه داشته باشد که نمازش باید مصداق ذکر الله باشد که مراد ذکر همراه با توجه است. آنچه مهم است اقامه ی نماز است نه قرائت نماز یعنی انسان باید توجه داشته باشد که چه چیزی می خواند و آنچه را می خواند را در زندگی شخصی و اجتماعی اش عملی کند.
کسی که می خواهد به خدا و معصومین و به خوبی ها قرب و نزدیکی پیدا کند باید نمازی که تام الاجزاء و الشرایط است به جا آورد تا نمازش قربان کل تقیّ و معراج المومن شود. نمازی موجب رشد می شود که حضور قلب باشد. چنین نمازی انسان را کمک می کند تا بر سختی ها و مشکلات غلبه یابد و در سختی ها کم نیاورد.
نمازی می تواند قربان کل تقی شود که همراه با ولایت باشد. انسان بدون ولایت متقی نیست و نمازش به کارش نمی آید. کسی که متقی نیست یا فرضیه بافی می کند یا حساب احتمالات بی ارزش را لحاظ می کند یا سطحی نگری می کند و یا جاهلانه و غافلانه عمل می کند و یا از این و آن کورکورانه تقلید می کند.
اگر کسی تمامی شرایط را رعایت کند، نمازش مقبول است و چنین نمازی نور چشم رسول خدا (ص) است. اگر امت رسول خدا (ص) می خواهد امت مرحومه باشد و در این حالت باقی بماند باید مانند رسول خدا (ص) وضو گرفته و مانند او نماز بخواند.
روایت فوق در منابع اهل سنت نیز آمده است مانند کتاب الطب النبوی، تألیف ابن قیم جوزی ص 260 و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 19 ص 341.

در روایت مشابه دیگری از امیر مؤمنان علی علیه السلام می خوانیم:
الشَّيْخُ أَبُو الْفُتُوحِ فِي تَفْسِيرِهِ، عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ: حُبِّبَ إِلَيَّ مِنْ دُنْيَاكُمْ ثَلَاثٌ إِطْعَامُ الضَّيْفِ وَ الصَّوْمُ‌ بِالصَّيْفِ‌ وَ الضَّرْبُ بِالسَّيْف‌[3]
امام علیه السلام در این روایت به چند مصداق توجه می دهد که یکی از آنها این است که مهمان را نه تنها باید گرامی داشت بلکه باید او را اطعام نیز کرد. این باید به گونه ای باشد که غذای مزبور سالم، خارج از اسراف و تبذیر و مقوی و مغذی و مطابق جنسیت مهمان و غذایی طاهر (نه نجس) و حلال (نه حرام و شبهه ناک) و طیب باشد.
به همین دلیل در روایت است:
المحاسن مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يُوسُفَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ فَيْضِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُنْجِيَاتُ إِطْعَامُ‌ الطَّعَامِ‌ وَ إِفْشَاءُ السَّلَامِ وَ الصَّلَاةُ بِاللَّيْلِ وَ النَّاسُ نِيَامٌ.[4]
چنین اطعامی است که موجب نجات است نه غذاهایی که حاوی انواع غذاهای مضر مانند خامه و میوه نارس و پرچرب و مانند آن باشد که موجب ابتلاء مهمان به بیماری های مختلف می شود.
گاه انسان به فرزندش چربی و با موارد دارای ترانس بالا می دهد بعد شکایت می کند که چرا کبد بچه چرب شده یا لکنت زبان گرفته یا بدنش لمس است. نباید تا قبل از یک سالگی به بچه زرده ی تخم مرغ داد و حال آنکه در سابق می گفتند که باید بچه را چند ماهگی کم کم به زرده ی تخم مرغ آشنا کرد.
انسان نباید از ماهی دودی استفاده کند که صد در صد سرطان زا است و موجب سرطان گوارش می شود و یا موجب فلجی ها و شبه فلجی ها می شود.
اگر بچه ماهی بخورد و بعد بدون خرما و عسل بخوابد ضریب فلجی و لمسی در او زیاد می شود.
یا اینکه می گویند برای خوشمزه شدن غذا باید کمی خامه به آن ضمیمه کرد و حال آنکه این دستور بسیار غلط است.
کسی که محتلم شده است نباید با شکم گرسنه سر کار رود. نباید از شکر و قند که دستاورد غرب است استفاده کرد بلکه باید از شکر طبیعی مانند شکر زرد خوزستان و شکر سرخ مازندران استفاده کرد. حتی اگر کسی دیابت دارد می تواند یک قاشق چایخوری در بیست و چهار ساعت قند بخورد زیرا این مقدار، طبق نیاز بدنش است. اگر انسان دیابت هم ندارد نباید در مصرف قندهای طبیعی مانند خرما و عسل زیاده روی کند این کار آثار سویی دارد مثلا برای کبد ضرر دارد و یا بدنش جوش می زند.
انسان باید خوردنش را طبق نیاز و با در نظر گرفتن شرایط و احوال تنظیم کند.

در نهج البلاغه از امیر مؤمنان علی علیه السلام روایت است که می فرماید: نِعْمَ الطِّيبُ‌ الْمِسْكُ‌ خَفِيفٌ‌ مَحْمِلُهُ عَطِرٌ رِيحُه.‌[5]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo