< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

99/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد عامه/قاعده تقیه /تنبیه ششم (عدم اجزاء الباطل عند المتّقی منه)

 

تنبیه ششم از تنبیهاتی که در قاعده فقهیه تقیه نیاز به ذکر و بررسی دارد، در خصوص عدم اجزای عمل تقیه‌ای باطل از نگاه کسی است که از او تقیه می‌شود

با این توضیح که عمل تقیه‌ای که از نگاه تقیه کننده یک عمل ناقص و غیر مطابق با واقع هست از سه حالت خارج نیست

حالت اول اینکه شخص تقیه کننده علم دارد به اینکه این عمل ناقص از نگاه شخصی که از او تقیه می‌شود یک عمل کامل و صحیحی است به تعبیری اگرچه از نگاه خودش این عمل عمل ناقص است ولی می‌داند که از نگاه شخصی یا گروهی که از آن‌ها تقیه می‌شود و به لحاظ خوف و ترس از آن‌ها این عمل تقیه‌ای انجام گیرد یک عمل درست و کاملی است.

حالت دوم اینکه شخص تقیه کننده شک دارد که آیا این عملی که به‌طور ناقص انجام می‌دهد و به خاطر خوف از غیر و مخالف تقیه می‌کند، از نگاه فرد مخالف یک عمل صحیح و تامی هست و یا یک عمل صحیح و تامی نیست؟

حالت سوم این است که شخص تقیه کننده می‌داند این عمل تقیه که به خاطر خوف از مخالف به این کیفیت ناقص انجام می‌گیرد عملی هست که نزد خودآن مخالف باطل هست.

بحث در این است که آیا این عمل تقیه‌ای در تمام این سه حالت مجزی از عمل واقعی است؟ لذا اعاده در خارج از تقیه و یا قضای واجب نیست یا در بعضی موارد مجزی و بعضی مجزی نیست؟

عرض می‌کنیم در حالت اول این عمل تقیه‌ای قطعاً مجزی از عمل واقعی است، به دلیل اینکه ملاک اجزا آن است که این عمل قابل انتصاب به شارع باشد و دین الله محفوظ شود و وقتی‌که عمل نزد مخالف عمل مطابق به شرع شناخته می‌شود این عمل عملی است جز دین الله نزد مخالف است، درنتیجه این عملی که نزد او دین الله شناخته می‌شود با استفاده از ادله تقیه در حال تقیه دین الله می‌شود و نازل منزله عملی می‌شود نزد تقیه کننده دین الله است و تبعا مجزی هست.

در حالت دوم (یعنی در حالت شک) هم به نظر این عمل تقیه مجزی از واقع است چون شک برگشت دارد آیا این عملی که شخص مخالف با ما انجام می‌دهد یک عمل صحیح است نزد خودش یا عمل صحیح نزد خودش نیست،

قاعده حمل فعل مسلمان بر صحت حکم می‌کند به اینکه عملی را که او انجام می‌دهد و ما را وادار به انجام می‌نماید عمل صحیحی باشد، درنتیجه موضوع تقیه تحقق پیدا می‌کند و اجزا مانعی ندارد

و اما در حالت سوم (که عمل به بطلان به این عمل تقیه حتی نزد متقی منه داریم) علی‌الظاهر در این صورت این عمل تقیه‌ای مجزی از عمل واقعی نیست به دلیل اینکه اطلاق ادله تقیه نمی‌تواند شامل اینجا شود، چون بر این عمل تقیه که فرد مخالف انجام میده و ما را نیز به انجام این عمل نموده صدق دین الله نزد مخالف نمیکند، نمی‌تواند نازل منزله آن شود که در نزد ما دین الله شمرده می‌شود، لذا این هم مجزی نیست

البته شکی نیست که انجام این عمل تقیه‌ای از نگاه تکلیفی جائز و در برخی موارد واجب است.

تنبیه هفتم در خصوص متقی منه است (فی من یتقی منه)

متقی تقیه کننده متقی به یعنی عملی که تقیه می‌کنیم و متقی منه اشخاصی که از دید آن‌ها انجام می‌دهیم

عرض می‌کنیم در جواز تقیه تکلیفا و وضعا تفاوتی نیست، بین اینکه متقی منه از مسلمانان مخالف مذهب باشد یا از کفار و مشرکین باشد.

درواقع برای جواز تکلیفی و وضعی تقیه کافی است، که عمل تقیه‌ای عملی باشد که اگر شخص تقیه آن را انجام دهد ترک واقع و عمل به نحو کلی بر او صدق نمی‌کند، نهایتاً ترک عمل کامل از نگاه خود صدق می‌کند.

تقیه در هر موردی که شخص از غیر بترسد یا الفت و مدارات نتیجه این تقیه باشد جائز است

 

دلیل این مطلب علاوه بر اطلاقات و عمومات ادله تقیه این است که در بسیاری از نصوص و روایات تقیه از غیرمسلمان واردشده است به‌عنوان نمونه در موثقه ابی بصیر عن أبي بصير قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: التقية من دين الله قلت: من دين الله؟ قال: اي والله من دين الله، ولقد قال يوسف " أيتها العير إنكم لسارقون " والله ما كانوا سرقوا شيئا، ولقد قال إبراهيم: " إني سقيم " والله ما كان سقيما.[1]

امام علیه السلام در اینجا تقیه من دین الله را بر گفتار حضرت یوسف و ابراهیم تطبیق می‌دهد و حال اینکه متقی به در هر دو کافر بودند و این دلالت دارد بر اینکه تقیه من دین الله اختصاص به تقیه از عامه نیست بلکه اصل جواز تقیه از غیرمسلمانان است.کلام در این است که از نگاه وضعی آن صحت و اجزایی که از تقیه مسلمانان آثار تقیه محسوب می‌شد، از غیرمسلمانان هم وجود دارد یا نه؟

تحقیق این است که مجزی است و دلیل اطلاق ادله لفظیه تقیه اقتضا دارد صحت و اجزا را در هر عملی که تقیه محسوب شود، سوا کان مسلمان باشد و یا غیر مسلمان باشد.

اما اگر ما اطلاقات ادله لفظیه را تمام ندانیم و قائل شدیم دلیل اجزا در عمل تقیه سیره متشرعه است ،کما اینک نظر محقق خوی هم همین است. در این صورت نمی‌تواند حکم عمل در مقام خوف از غیرمسلمان حکم کنیم چون دلیل سیره متشرعه‌ی است و این دلیل، دلیل لبی است که باید اکتفا به قدر متیقن شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo