< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

98/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مبحث دوّم: احوال عامّ و خاصّ/ادامه قرائت دوّم: قرائت محقّق کاظمی «رحمة الله علیه» /ادامه نقد قرائت دوّم

 

     ادامه قرائت دوّم: قرائت محقّق کاظمی «رحمة الله علیه»

     ادامه نقد قرائت دوّم

 

ادامه قرائت دوّم: قرائت محقّق کاظمی «رحمة الله علیه»

بیان شد محقّق نائینی «رحمة الله علیه» علی ما فی أجود التقریرات و فوائد الاصول، اصل لزوم استخدام را در بحث ما نحن فیه انکار می نمایند و خلاصه فرمایش ایشان آن است که: «الاستخدام فی ناحیة الضمیر، انّما یلزم اذا قلنا بکون العامّ المخصَّص مجازاً، و امّا اذا قلنا بکونه حقیقةً و انّ التخصیص لا یستلزم کونه مجازاً کما هو الصحیح، فلا یلزم استخدامٌ اصلاً کی تجری اصالة عدم الاستخدام».

و همچنین بیان شد در باره مراد ایشان از این فرمایش، سه قرائت مختلف وجود دارد. بحث در قرائت دوّم یعنی قرائت محقّق کاظمی «رحمة الله علیه» در فوائد الاصول بود که در جلسات گذشته بیان گردید. بحث در نقد قرائت دوّم بود که در این زمینه در جلسه گذشته یک اشکال بیان گردید. در ادامه به بیان اشکال دوّم خواهیم پرداخت.

ادامه نقد قرائت دوّم

اشکال دوّم وارد بر این قرائت آن است که بر فرض پذیرفته شود عموم و شمول جمله عامّ، از قرائن حکمت استفاده شده و عموم و شمول «المطلّقات» در آیه شریفه، متّکی به امری خارج از مستعملٌ فیه آن می باشد، در این صورت گفته می شود مستعملٌ فیه «المطلّقات» در آیه شریفه و یا هر عامّ دیگری که مرجع ضمیر می باشد، از دو حال خارج نیست:

اوّل آنکه مستعملٌ فیه، همان موضوعٌ له لفظ عامّ باشد یعنی طبیعت مطلّقه، به گونه ای که خصوصیّات افراد، همانطور که داخل در موضوعٌ له آن نیست، داخل در مستعملٌ فیه آن نیز نباشد؛ در این صورت، این استعمال، استعمالی حقیقی بوده و به لحاظ قاعده تطابق مراد استعمالی با مراد جدّی، مراد جدّی از آن نیز طبیعت مطلّقه می باشد به گونه ای که اگرچه هم به لحاظ مراد استعمالی و هم به لحاظ مراد جدّی بر افراد خود یعنی بائنات و رجعیّات صادق می باشد، ولی در خصوصیّات افراد، استعمال نشده و خصوصیّات افراد مراد جدّی مولی نمی باشد، لذا اگر ضمیر در «بعولتهنّ» به مطلّقات رجعیّه باز گردیده و مستعملٌ فیه و مراد جدّی از آن، رجعیّات باشد، لا محاله هم به لحاظ مراد استعمالی، مغایر با مرجع خواهد بود و هم به لحاظ مراد جدّی و لذا چه ملاک در استخدام، تغایر در مراد استعمالی باشد و چه تغایر در مراد جدّی، استخدام لازم خواهد آمد.

دوّمین حالت اینکه مستعملٌ فیه، موضوعٌ له لفظ عامّ یعنی طبیعت مطلّقه نباشد، بلکه خصوص فردی از افراد آن یعنی خصوص رجعیّات بوده و از نوع استعمال کلّی در فرد با خصوصیّات فردیّه آن باشد؛ در این صورت این استعمال، استعمالی مجازی بوده و اینکه شما فرمودید استعمال «المطلقّات» در «رجعیّات»، موجب مجازیّت نمی شود، صحیح نخواهد بود، در نتیجه اگر ضمیر در «بعولتهنّ» نیز به خصوص مطلّقات رجعیّه باز گردد، این استعمال نیز استعمالی مجازی خواهد بود و اگر گفته شود مراد جدّی از ضمیر مثل مراد استعمالی از آن، خصوص رجعیّات است ولی مراد جدّی از «المطلّقات» بر خلاف مراد استعمالی از آن، طبیعت مطلّقه می باشد، چنانچه ملاک در استخدام، مغایرت در مراد جدّی دانسته شود کما هو مختار المحقّق الخویی «رحمة الله علیه»، استخدام لازم آمده و چنانچه ملاک در استخدام، مغایرت در مراد استعمالی دانسته شود کما هو مختار المحقّق النائینی «رحمة الله علیه»، استخدام لازم نخواهد آمد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo