< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری

98/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حج/استطاعت /پاسخ به اشکالات مطرح شده

 

پاسخ به اشکالات

اما وجه اول؛ انصراف مطلق به فردی از افرادش می‌توانند منشأهای مختلفی داشته باشد؛

     کثرت استعمال مطلق در فردی از افرادش باشد.

     انصراف کثرت وجود فردی از افرادش در خارج باشد.

     انصراف تناسب حکم و موضوع باشد.

در ما نحن فیه منشأ انصراف غلبه وجودی دخول در حرم در حالت احرام است چون غالب کسانی که وارد حرم می‌شوند با احرام و جهت انجام مناسک وارد می‌شوند و ورود به داخل حرم بدون احرام چه عمداً و چه سهواً و نسیاناً کمتر اتفاق می‌افتد و بر این اساس منشأ انصراف دخول فی الحرم به خصوص فردی که با احرام وارد حرم می‌شود غلبه وجودی است و در علم اصول مفصل بحث شده کما اینکه اکثر اندیشمندان اصولی هم می‌پذیرند انصراف ناشی از غلبه وجودی مانع از ظهور اطلاقی کلام نمی‌شود. اگر منشأ انصراف در موردی غلبه استعمالی باشد به دلیل اینکه استعمال در مقام تفهیم صورت می‌گیرد مانع ظهور اطلاقی کلام خواهد شد.

اما وجه دوم؛ در جمله «خَرَجَ حَاجّاً» دو احتمال متصور است؛

    1. لفظ «حاجّ» به معنای لغوی آن یعنی قاصد و قصدکننده باشد. در این صورت لفظ «حاجّ» صدق می‌کند بر شخص از زمانی که از شهر و بلد خود به قصد انجام حج خارج شود.در این حالت معنای «رَجُلٍ خَرَجَ حَاجّاً حَجَّةَ الْإِسْلَامِ فَمَاتَ فِي الطَّرِيقِ» می‌شود: شخصی از زادگاه و محل زندگی خود در حالی که قصد حجة الاسلام را دارد خارج شده و در مسیر از دنیا می‌رود. این عام است که شامل می‌شود؛

        2. فردی را که از شهر به قصد حجة الاسلام خارج شده اما نه مُحرِم شده و نه داخل در حرم.

        3. فردی را که از شهر و مکان خود جهت انجام حج خارج شده و داخل در احرام شده بدون اینکه وارد حرم شود.

        4. فردی را که وارد حرم شده و به هر دلیلی مُحرِم به احرام حج نشده است.

        5. فردی را که هم مُحرِم به احرام شده و هم داخل در حرم شده است.

    6. لفظ «حاجّ» به معنای شرعی آن باشد یعنی تلبس به عنوان «مَن یعطی بالمناسک الخاصه» و به این معنا صدق نمی‌کند مگر زمانی که مکلف به اول اجزای مناسک عمل کرده باشد یعنی مُحرِم شده باشد که در این صورت باید جمله «خَرَجَ حَاجّاً» لامحاله به معنای فردی باشد که مُحرِم شده و پس از آن در مسیر از دنیا رفته است که البته این صدق می‌کند هم بر فردی که از بلد و شهر خود و یا میقات مُحرِم شده و داخل در حرم نشده است و هم صدق می‌کند بر فردی که از بلد یا میقات مُحرِم شده و داخل در حرم هم شده و لذا امام در پاسخ می‌فرماید علاوه بر اینکه باید مُحرِم باشد دخول در حرم هم معتبر است.

نتیجه: صحیحه ضُرَیس بر اساس احتمال اول به اعتبار صدرش دلالت بر اعتبار احرام ندارد و بنابر احتمال دوم به اعتبار صدرش دلالت بر اعتبار احرام دارد و مرجحی برای حمل این روایت بر احتمال دوم نداریم بلکه چه بسا بگوییم کلمه «خرج» که یک معنای حدثی دارد به اراده قصد و قاصد از لفظ «حاجّ» نزدیکتر است کما اینکه لفظ «کان» به اراده مناسک و تلبس به مناسک از «حاجّ» نزدیکتر می‌باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo