درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری
98/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حج/استطاعت
دلیل اول: اطلاق ادلهای که دلالت بر وجوب حج بر مستطیع دارد اقتضا وجوب حج را میکند حتی اگر اقدام به انجام حجی نموده باشد که بعضی از اعمال آن در حالت استطاعت و بعضی دیگر در حالت عدم استطاعت انجام گرفته باشد.
دلیل دوم: آنچه را که این شخص بعد از احرام انجام داده و قبل از حصول استطاعت مالیه بوده معنون به عنوان حج استحبابی است و قاعده عدم اجزا عمل مستحب از عمل واجب حکم میکند که احرام، طواف، نماز طواف، سعی بین صفا و مروه و امثال آن که بعنوان اعمال حج ندبی انجام گرفته مجزی از حجۀ الاسلام نباشد.
اشکال: حج ندبی و حج واجب اساساً دو عمل متفاوت و متغایر نیستند بلکه یک عمل واحدی هستند که تارۀً به عنوان واجب انجام میگیرد و تارۀً اخری به عنوان مستحب انجام میگیرد و چون ماهیۀً هر دو یکی میباشند طبعاً باید احدهما مجزی از دیگری باشد.
پاسخ: جواب این اشکال در مباحث گذشته روشن شد که؛ وحدت موضوعات به لحاظ اجزاء و شرائط موجب نمیشود که این موضوعات حقیقۀً و ماهیۀً و هویّۀً یکی شوند بلکه زمانی دو موضوع خارجی وحدت ماهوی و حقیقی پیدا میکند که علاوه بر وحدت در اجزاء و شرائط، وحدت در ملاک و وحدت در عنوان هم داشته باشند مثل نماز ظهر که فردی بخواهد دو بار آن را انجام دهد شکی نیست در اینکه نماز ظهر دوم که با عنوان ظهر انجام میگیرد ملاک و مصلحتی مازاد بر نماز ظهر اولی که شخص انجام داده ندارد و در این مورد وحدت حقیقی وجود دارد اما در مانحن فیه حج ندبی و واجب اگر چه از حیث اجزاء و شرائط متفاوت از همدیگر نمیباشند لکن از دو جهت با همدیگر تفاوت دارند:
1. ملاک. ملاک در حج استحبابی، مصلحت غیر ملزمه است اما در حج واجب، مصلحت ملزمۀ التحصیل است.
2. عنوان. حج استحبابی معنون به عنوان حج مندوب است و حج واجب معنون به حج واجب میباشد لذا در هنگام انجام هر کدام از آنها قصد عنوان آنها واجب است و در صورتی که قصد عنوان نشود قاعده «لاعمل إلا بالنیۀ» حکم به عدم آنها میکند بلکه اگر کسی عمل را انجام دهد و قصد امری را نماید که فی الواقع به این عمل تعلق گرفته ولی آن امر را معنون به وجوب و ندب نکند این عمل مجزی از امر خواهد بود به دلیل اینکه قصد وجه معتبر نیست.