درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی سبزواری
98/07/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حج/استطاعت /نقد دلیل چهارم یعنی قاعده لاحرج
اشکال: این استدلال قابل نقد و مناقشه است با این توضیح که؛ نهایت چیزی که از قاعده لاحرج استفاده میشود عبارت است از رفع وجوب در صورتی که انجام عمل مشقت شدیده داشته باشد ولی بحث در مانحن فیه درباره رفع وجوب بعد از تعلق آن به عمل و توجه آن به مکلف نیست بلکه درباره شرائطی است که در اصل تعلق وجوب و توجه آن به مکلف معتبر است و این مطلب از قاعده لاحرج استفاده نمیشود چون لسان قاعده لاحرج یک قضیه سلبیه و تنها دلالت دارد بر نفی وجوب عملی بعد از آنکه وجوب و تکلیف متوجه آن عمل شده باشد نه اینکه وجوب تعلق به عمل نمیگیرد مگر اینکه برخوردار از بدن سالمی باشد. لذا اگر فرض شود که تکلیف - حتی در صورت عدم سلامت بدن - متوجه مکلف میشود و از طرفی دیگر فرض شود که قاعده لاحرج مجمل است و قابلیت استناد برای رفع تکلیف را در صورتی که عمل حرجی باشد ندارد - همانطوری که شیخ حر عاملی معتقد به اجمال قاعده لاحرج است[1] [2] - در این صورت وجوب حج بر مکلف ثابت میشود حتی اگر انجام آن مشقت داشته باشد.
اما اگر قائل به عدم توجه تکلیف به مکلف در صورت فقدان صحت شدیم از آن حیث که صحت بدن در اصل تعلق وجوب انشائاً معتبر است در فرض فقدان صحت، اصل استطاعت صدق نمیکند و وقتی اصل استطاعت صدق نکرد تکلیف به حج و وجوب به آن از اساس متوجه مکلف نمیشود.
نتیجه: استدلال به این قاعده؛ اولاً برای نفی وجوب حج در صورت فقدان صحت، تام نیست. ثانیاً نیازی به آن نداریم.
مهمترین دلیل برای اثبات اعتبار استطاعت بدنی در وجوب حجت الاسلام عبارت است از اخبار و روایات در صورتی که قائل به اعتبار استطاعت شرعیّه در وجوب حج شویم و مهمترین دلیل بر این مطلب عبارت است از عدم صدق استطاعت در صورت فقدان صحت بنابر قول به استطاعت عرفیّه.
در هر صورت، نتیجه آنچه میشود که حضرت امام و سید محقق یزدی0 مطرح میکنند «يشترط في وجوب الحج الاستطاعة البدنية، فلا يجب على مريض لا يقدر على الركوب أو كان حرجا عليه و لو على المحمل و السيارة و الطيارة»[3]
سید محقق یزدی الحاقیهای بر این فرع – نسبت به حضرت امام - اضافه دارند که به دلیل نامعلومی در بیان حضرت امام در کتاب تحریرالوسیله نیامده است. الحاقیه به این صورت است که: «و كذا لو تمكن من الركوب على المحمل لكن لم يكن عنده مئونته و كذا لو احتاج إلى خادم و لم يكن عنده مئونته.»[4] یعنی حج واجب نیست حتی بر شخصی که تمکن از رفتن به حج در صورت سوار شدن بر محمل و سیاره و طیاره داشته باشد ولی مخارج لازم برای سوار شدن بر محمل و امثال آن را ندارد و یا در صورتی که خادم یا کمک کنندهای همراه او شود متمکن بدنی جهت رفتن به حج هست ولی پول لازم برای پرداخت به مساعد را ندارد.
شکی نیست در اینکه در صورتی که شخص تمکن بدنی دارد به حدی که با استفاده از وسائل نقلیه میتواند مناسک حج را انجام دهد ولی مخارج لازم برای کرایه وسائل نقلیه را ندارد حج بر او واجب نیست. دلیلش این است که شرط وجوب حج، استطاعت برای رفتن به حج عندالعرف است و عرفاً بر این شخص، مستطیع صدق نمیکند.