< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

97/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: انتصاب رسول خدا (ص) از جانب خداوند

از مجموع آیاتی که در رابطه با اطاعت از رسول خدا (ص) وارد شده است چند مطلب استفاده می شود:

یکی این است که احکام شرعیه از طریق وحی به ایشان می رسید و او، هم موظف بود که آنها را به مردم ابلاغ کند و هم متصدی اجرای آن در جامعه باشد. از سنت و روش عملی حضرت در روایات هم استفاده می شود که حضرت مجری احکام نیز بوده است و به اصطلاح خاص، حضرت علاوه بر رسالت منصب امامت را هم دارا بودند.

البته باید توجه داشت که معنای ﴿النَّبِيُ‌ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[1] و اولویت رسول خدا (ص) در اجرا در طول اختیارات اشخاص هست نه در عرض آن به این معنا که مردم اختیارات طبیعی خود را در اموال خود دارند و اولویت رسول خدا (ص) موجب سلب اختیار از آنها نمی باشد. به همین دلیل در روایتی از رسول خدا (ص) می خوانیم که فرمود: أَنَا أَوْلَى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ‌ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَمَنْ تَرَكَ‌ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً فَعَلَي‌[2] به همین دلیل رسول خدا (ص) می فرماید: اگر کسی از دنیا رفت و مالی به جا گذاشت آن مال برای ورثه است ولی اگر دَینی به جا گذاشت و بدهکار است و از دنیا رفت من مسئول هستم که بدهی او را بدهم. ایشان نشان می دهد که اختیارات اشخاص در زندگی متعارف خود در برابر مجری حاکمیت در تعارض نیست بلکه در طول هم قرار دارند.

بر این اساس اگر استاندار حاکمیت دارد که برای جاده کشیدن، ملک مردم را تخریب کند ولی اجازه ندارد عوض ملک آنها را به مردم ندهد. رسول خدا (ص) نیز برای ساختن مسجد النبی ابتدا ملک آن را خریدند و بعد مسجد را در آنجا بنا کردند. البته حکام، آن را توسعه دادند که باید دید با اختیارات حکومتی خود آن را توسعه دادند و عوض ملک را به مردم دادند یا نه.

در روایت است که یکی از حکام مروانی یا عباسی می خواست مسجد الحرام را توسعه دهد و در نتیجه می بایست خانه های مردم را تخریب کند و مردم مخالفت کردند و به امام معصوم شکایت بردند و حضرت فرمود: آیا مکه ابتدا ساخته شد و بعد مردم در کنار آن خانه ساختند یا بر عکس. هر کدام که اول بوده است حق آنها تقدم دارد. بنا بر این جواز توسعه را صادر کردند و در نامه ی بعد اضافه فرمودند که باید هزینه ی ملک را به مالکان آنها داد.

اینها نشان می دهد که دین علاوه بر احکام شرعی دارای احکام حکومتی نیز هست.

نکته ی دیگر مسأله ی استفاده ی عصمت از مقام نبوت است زیرا وقتی خداوند بدون هیچ قید و شرطی و به صورت مطلق دستور به اطاعت از رسول خدا (ص) می دهد این علامت آن است که او اهل خلاف نیست و الا دستور به اطاعت مطلق ایشان نمی داد زیرا خداوند می فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‌ وَ الْإِحْسانِ‌ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌ وَ يَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ[3]

دیگر اینکه رسول خدا (ص) از جانب خداوند منصوب است و مردم در انتصاب ایشان هیچ نقشی ندارند. بنا بر این مقام ایشان انتصابی است نه انتخابی. البته ممکن است در خارج مشکلی وجود داشته باشد که نبی نتواند از مقام حاکمیتی خود استفاده کند ولی این منافاتی با انتصاب او از جانب خداوند ندارد. به همین دلیل امیر مؤمنان ع بعد از وفات رسول خدا (ص) تا 25 سال نتوانست از حاکمیت خود استفاده نماید.

وقتی رسول خدا (ص) می خواست از دنیا برود امکان ندارد برای بعد از خودش برنامه ریزی نکرده باشد. آیا امکان دارد کسی بیش از بیست سال زحمت کشیده باشد و مردم را از جهالت و شرایط بد زندگی در زمینه ی خوراک و فرهنگ و تجارت و غیره و از آلودگی به انواع گناهان نجات دهد و مردم زیادی متنبه شده و امتی را تشکیل داده باشند سپس همه را رها کند و اجازه دهد تمام این زحمات بعد از او هدر رود؟

اینجا بود که رسول خدا (ص) در ضمن احادیث عدیده ای از همان ابتدا برای بعد از خودش نسبت به جانشینی امیر مؤمنان سخنان مختلفی را بیان فرمود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo