< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

97/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (بحث ولایت تشریعی)

گفتیم ولایت گاه تکوینی است و گاه تشریعی و اکنون به ولایت تشریعی رسیده ایم. گاه سخن از تشریع است و گاه سخن از تقنین و سخن از مقررات است و گاه سخن از مجری آنها.

تقنین در اصطلاح به مجعولات بشری گفته می شود یعنی قوانینی که انسان ها برای ایجاد نظم در جامعه قرار می دهند. مجالس شوراها در کشورهای مختلف این کار را به عهده گرفته اند و در اصطلاح به آنها قوه ی مقننه می گویند. قانون به معنای ضابطه و محدود کردن کسانی است که تحت آن قانون می باشند. قانون در اصطلاح، با مقررات و آئین نامه ها تفاوت دارد. قانون اساسی نیز مفهوما با قانون عادی فرق دارد.

قانون اساسی به معنای قانونی است که یک نظام حکومتی بر آن پایه گذاری شده است و به راحتی نمی توان آن را کم و زیاد کرد و یا در آن تغییر ایجاد نمود ولی در قوانین عادی این مسأله امکان دارد و از این رو گاه به آن الحاقیه و یا تبصره و مانند آن اضافه می کنند. مثلا امروزه در شورای نگهبان می گویند که قوانین قبل از انقلاب تا ناسخ پیدا نکنند حاکم هستند. آئین نامه نیز نحوه ی اجرای قانون است مثلا برای کارگر و کارگاه ها و مخصوصا برای کارگاه های فنی و صنعتی مقرراتی وجود دارد که در قوه ی مقننه تصویب شده است.

اما فرق تشریع با تقنین در این است که تشریع از ناحیه ی خداوند است و مربوط به ملیت می باشد یعنی بعد از آنکه دینی را قبول کردیم به احکام آن دین، مشروعات، احکام و یا حقوق شرعی می گویند. تشریع کار مردم نیست ولی تقنین کار انسان ها می باشد که بر اساس مصالح و شرایع زندگی قوانینی را وضع می کنند.

از آنجا که بشر در اجتماع زندگی می کند و فطرتا نمی تواند تنها زندگی کند (زیرا نیاز جنسی دارد و زن و مرد به هم احتیاج دارند و بالتبع خانواده و عشیره و جامعه شکل پیدا می کند) نیاز به قانون دارد و بی قانونی همان زندگی جنگلی و هرج و مرج است.

احکام تشریع همان احکام خمسه است که بر اساس ملاکات و مصالح و مفاسد وضع شده است. این احکام همان احکام اولیه اند و در مقابل آنها احکام ثانویه قرار دارد مانند اضطرار و اجبار و اینکه قانون اهم بر قانون مهم حاکم است و قانون مهم را کنار می زند. البته مبنای امام قدس سره در این موارد این است که اگر کسی در حال نماز است و فرزندش در حال غرق شدن است شکستن نماز در این حالت نیز حرام است ولی فرد در شکستن نماز معذور می باشد بنا بر این حرام و حلال تا ابد به حرمت و حلیت خود باقی می باشند ولی دیگران قائل هستند که حکم الهی در این مورد تغییر می یابد و شکستن نماز حرام نمی باشد.

علت نیاز به شرع و قوانین شرعی این است که ما اجتماعی هستیم و هر کسی می خواهد به نفع خود عمل کند بنا بر این برای جلوگیری از هرج و مرج باید قوانینی وجود داشته باشد. عقلاء بر اساس مصالح زندگی قوانینی را وضع می کنند ولی در عین حال به قوانین شرعی نیاز داریم زیرا غیر از جسم، روح هم داریم و روح بعد از مرگ انسان باقی می ماند و باید حساب و کتاب پس دهد. اعتقادات را نمی توان با تقلید انجام داد بلکه باید هر کسی در مورد اعتقادات با تحقیق وارد شود.

به هر حال قوانین شرع برای ملت ها و کسانی است که به آئینی اعتقاد دارند ولی قانون مورد نیاز همه ی انسان ها است. احکام شرع را کسی نمی تواند جابجا کند ولی قوانین را می توان جابجا کرد. همچنین باید متصدی اجرای قانون با متصدی اجرای شرع را مشخص کنیم. ولیّ فقیه مجری شرع است.

اگر قانون بسیاری خوب باشد ولی مجری نداشته باشد زورگویان قانون را به راحتی کنار می گذارند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo