< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

97/02/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مجسمه سازی

سخن در ادله ی حرمت ساختن مجسمه های ذی روح است. روایاتی در این باب ذکر شده که آن را دلیل بر حرمت گرفته اند. تعدادی از این روایات را در جلسات گذشته بررسی کردیم و اکنون به سراغ ما بقی روایات می رویم.

عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ: مَنْ جَدَّدَ قَبْراً أَوْ مَثَّلَ‌ مِثَالًا فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ.[1]

سند این روایت به ابی الجارود ضعیف است.

امام علیه السلام در این روایت می فرماید: کسی که قبری را «که بر اثر مرور زمان خراب شده است» تجدید بنا کند و یا تمثالی را ایجاد کند از اسلام خارج شده است.

تقریب استدلال به این است که چیزی که سبب خروج از اسلام می شود گناه است و حرام می باشد.

البته حلال، حرام، صحیح، باطل و واجب و حرام عناوینی شرعیه هستند و این گونه نیست که هر چیزی که واجب است ترکش حرام باشد و هرچیزی که حرام است است ترکش واجب باشد. البته از نظر عقلی و بحث فلسفی این حرف صحیح است ولی عناوین مزبور هر یک مجعولات شرعیه ی مستقل هستند. این عناوین جزء اعتباریاتی هستند که امر آنها به دست خداوند است. بنا بر این اگر چیزی مانند نماز، واجب باشد نمی توان گفت ترک آن شرعا حرام است بلکه ترک آن عقلا حرام می باشد. به عبارت دیگر یک واجب دو حکم ندارد که هم واجب باشد و هم ترکش حرام. بنا بر این امام علیه السلام فقط فرموده است که موجب خروج از اسلام است و از آن استفاده نمی شود که انجامش نیز شرعا حرام است. (هرچند ممکن است عقلا حرام باشد.)

اضافه بر آن امام علیه السلام ساختن تمثال را در کنار تجدید قبور آورده است و می دانیم تجدید قبور موجب خروج از اسلام نیست. حتی اگر انجام این دو مورد حرام باشد دلیل نمی شود که فرد از اسلام خارج شود. او صرفا مسلمان گنهکار است ولی چرا از اسلام خارج شده باشد؟

حتی گفته می شود که انکار ضروریات موجب خروج از اسلام است ولی ما این را قبول نداریم مگر در جایی که انکار ضروریات به انکار اصولی از اصول دین اسلام بر گردد. مثلا به کسی که بد حجاب است اگر بگویند حجاب واجب است ممکن است قبول نکند ولی اگر بداند که حکم حجاب در قرآن آمده است و در عین حال، آن را انکار کند، این انکار به انکار قرآن بر می گردد و انکار قرآن مساوی با انکار رسالت است و در نتیجه از اسلام خارج می شود. از آن طرف انسان با شهادتین وارد اسلام می شود هرچند هنوز نماز و روزه را انجام نداده باشد.

از آن طرف در روایات ما آمده است که قبر را از چهار انگشت بیشتر نکنند. از طرفی وجهی ندارد که قبرها را تجدید کنند مگر در موارد استثنائی مانند قبور امامزادگان و علماء و امثال ایشان. به عنوان مثال در اصفهان قبل از قبرستانِ تخته فولاد، قبرستان دیگری در آنجا بود که الآن از بین رفته است و فقط قبور علماء بزرگ و امامزاده ها و غیره سالم مانده است و بخشی از آن قبرستان زیر ساختمان و جاده و غیره رفته است. بنا بر این تجدید قبر کار خوبی نیست و الا همه جا مملو از قبر می شود مگر در جایی که عنوانی ثانوی وجود داشته باشد. مجسمه سازی هم اصالتا کار خوبی نیست مگر اینکه مصلحتی ثانویه وجود داشته باشد.

در قرآن هم مکررا این نکته یادآور شده است که بسیار شهرهایی بود که از شما متمدن تر بودند و افرادی که از شما قدرتمندتر و ثروتمندتر بودند ولی همه از بین رفتند و بعدی ها جای آنها را گرفتند.

به هر حال روایت فوق دلالت بر حرمت مجسمه سازی ندارد.

 

عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‌ بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الْمَدِينَةِ فَقَالَ لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا قَبْراً إِلَّا سَوَّيْتَهُ وَ لَا كَلْباً إِلَّا قَتَلْتَهُ.[2]

سند این روایت مشکلی ندارد.

اطلاق عبارت لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا هم نقاشی را می گیرد و هم مجسمه را.

به هر حال آن سه مورد در شهر مدینه ممنوع شده است. حضرت، هم می بایست تمامی تصاویر و مجسمه ها را از بین ببرد و هم هر قبری که از زمین ارتفاع داشت را همسطح زمین کند مگر تا چهار انگشت و همچنین سگ ها را به قتل برساند.

این روایت حد اکثر دلالت می کند به شرافت شهر مدینه که این سه امر نباید در آن باشد و دلالتی بر حرمت ندارد. مخصوصا که کسی تصاویر را حرام نمی داند و فقط اهل سنت آن را حرام می دانند.

 

یک سری روایات هم وارد شده از نهی از نماز در جایی که تصویر و یا تمثالی باشد که ان شاء الله در جلسه ی آینده به آنها خواهیم پرداخت.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo