< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

96/12/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ظهار

در بذل اگر زوجین در جنس متفق بودند و در مقدار اختلاف داشتند قول زن قبول می شود زیرا بذل به عهده ی زن است.

اما اگر در جنس اختلاف داشته باشند مثلا اگر زن بگوید: طلّقنی علی الف و مشخص نباشد که الف دینار است یا الف درهم در اینجا زوج باید بینه بیاورد و اگر بینه نداشت زن در مقابل، قسم می خورد.

 

ظهار:

یک نوع طلاق در جاهلیت معمول بوده است که از آن به ظهار تعبیر می شود. در اسلام این کار که در جاهلیت یک نوع طلاق بوده است را با شرایطی قبول کرده است و اگر کسی چنین کند و بعد بخواهد با زن مباشرت کند باید کفاره دهد و کفاره ی آن عبارت است از آزاد کردن بنده و اگر نشد، شصت روز روزه ی متوالی و اگر نشد اطعام شصت مسکین می باشد.

مدرک اصلی این حکم آیات سوره ی مجادله است. جریان از این قرار است که زنی نزد رسول خدا (ص) آمد و شکایت کرد که شوهر من چنین تعبیری به کار برده و گفته: «ظهرک علیّ کظهر امّی» (این قدر متیقن از صیغه ی ظهار است. از آنجا که در رکوب بر حیوان، بر پشت حیوان سوار می شوند و چون زوج مرکوب زوجه است این تعبیر استعمال می شود.) آیه ی ظهار چنین است: ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتي‌ تُجادِلُكَ‌ في‌ زَوْجِها وَ تَشْتَكي‌ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ[1]

این آیه ناظر به همان جریان شکایت زن از شوهرش است که نزد رسول خدا (ص) بیان کرده بود. این گفتگو را خداوند کاملا می شنید.

سپس می فرماید: ﴿الَّذينَ يُظاهِرُونَ‌ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلاَّ اللاَّئي‌ وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ[2]

کسانی که با زن هایشان مظاهره می کنند و از تعبیر «ظهرک کظهر امی» استفاده می کنند موجب نمی شود که زن بر او مانند مادر، بر او حرام شود. مادر فقط کسی است که انسان را به دنیا آورده است. این حرفی که می زنند که پشت زن مانند پشت مادر است قول زور و لَغوی است و خدا بخشنده و مهربان است.

در رحم های استیجاری اگر نطفه مال غیر زوج باشد وقتی زن بچه را به دنیا آورده است بحث است که آیا به این آیه می توان استدلال کرد یا نه. به هر حال مادر کسی است که فرزند را زاییده است.

سپس می فرماید: ﴿وَ الَّذينَ يُظاهِرُونَ‌ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ[3]

کسانی که این حرف ها را می زنند و می گویند: «ظهرک کظهر امی» دیگر نمی توانند با زن مباشرت کنند و زن بر او حرام می شود و قبل از تماس با زن باید برده ای را آزاد کند. در ضمن خداوند به گفتار و رفتار شما آگاه است یعنی وقتی این حرف را زدید و متوجه شدید که این حرف را نمی بایست می زدید و متوجه شدید که این لفظ موجب حرمت مانند مادر نمی شود هر چند در جاهلیت موجب می شد خدا همه را با خبر است.

سپس می فرماید: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ‌ مُتَتابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّينَ مِسْكيناً ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ أَليمٌ[4]

اگر کسی نتوانست برده ای را آزاد کند باید به جای آن دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد و این کار را باید قبل از مباشرت با زن انجام دهد. البته حکم این است که فقط 31 روز از آن باید پشت سر هم باشد. اگر این را هم نتوانست باید شصت مسکین را اطعام کند.

به هر حال بین این کفاره ها تخییر وجود ندارد بلکه اگر کسی اولی را نتوانست به سراغ دوم می آید و اگر نتوانست، به کفاره ی شصت مسکین عمل کند. بعد از کفاره اثر جمله ی «ظهرک کظهر امی» از بین می رود.

به حال معنای «ظهرک کظهر امی» این است که همان گونه که مباشرت با مادر حرام است مباشرت با تو نیز حرام است. این در جاهلیت در حکم طلاق بود ولی اسلام آن را در حکم طلاق و حرمت ابدی نمی داند و برای رفع مشکل کفاره قرار داده است.

در ذیل آیه ی شریفه آمده است:

كَانَ سَبَبُ نُزُولِ هَذِهِ السُّورَةِ أَنَّهُ أَوَّلُ‌ مَنْ‌ ظَاهَرَ فِي‌ الْإِسْلَامِ‌ كَانَ رَجُلًا يُقَالُ لَهُ أَوْسُ بْنُ الصَّامِتِ مِنَ الْأَنْصَارِ وَ كَانَ شَيْخاً كَبِيراً فَغَضِبَ عَلَى أَهْلِهِ يَوْماً فَقَالَ لَهَا أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّي ثُمَّ نَدِمَ عَلَى ذَلِكَ قَالَ وَ كَانَ الرَّجُلُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ إِذَا قَالَ لِأَهْلِهِ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّي حَرُمَتْ عَلَيْهِ آخِرَ الْأَبَدِ وَ قَالَ أَوْسٌ لِأَهْلِهِ يَا خَوْلَةُ إِنَّا كُنَّا نُحَرِّمُ هَذَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ قَدْ أَتَانَا اللَّهُ بِالْإِسْلَامِ فَاذْهَبِي إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَسَلِيهِ عَنْ ذَلِك...[5]

در اینجا این بحث مطرح شده است که آیا کلمه ی ظهار فقط همین است یا اگر مقداری آن را تغییر دهد هم همین حکم را دارد یا نه. مثلا اگر در آن از لفظ «علیّ» استفاده نکرد یا در ابتدای آن از لفظ «انت» استفاده کند آیا همان اثر را دارد؟

گفته اند که اثر در همه یکسان است زیرا اصل تشبیه که عبارت است از «ظهرک کظهر امی» در آن وجود دارد بنا بر این اگر بگوید: «انت منی کأمی» موجب ظهار نمی شود. بالاخره کلمه ی «ظهر» باید در آن باشد زیرا در آیه از لفظ «یظاهرون» استفاده شده است لذا باید در آن مشابهت ظهری به ظهر دیگر باید وجود داشته باشد.

مرحوم شهید در اینجا بحثی را مطرح می کند که هجده صورت پیدا می کند و آن اینکه اگر مجموع زوجه را به مجموع ام تشبیه کرده باشد بنا بر این کاری به ظَهر و مانند آن ندارد. در این صورت اگر بگوید: «انت کأمی» بحث است که چون تشبیه مجموع به مجموع است ظهار می آید و بعضی می گویند ظهار نیست.

اما اگر بعض را به بعض تشبیه کند مثلا بگوید که چشم تو مانند چشم مادر من است. در این صورت ظهار محقق نمی شود. زیرا بر خلاف قسم قبل که مجموع را به مجموع تشبیه کرده است ظهر هم در آن داخل است ولی در اینجا ظهر داخل نیست در نتیجه ظهار محقق نمی شود.

سپس شهید در اجزاء می گوید که اگر جزء «ما تحله الحیاة» باشد یا نباشد حکمش چیست.

به هر حال مشهور گفته اند که به جز کلمه ی «ظَهر» که متیقن است اگر داخل نباشد ظهار محقق نمی شود بنا بر این اگر بگوید: «بطنک کبطن امی» موجب کفاره نمی شود ولی بعضی گفته اند که این عبارت مانند «ظهرک کظهر امی» است زیرا در به کار بردن ظهر، مراد واقعا ظهر نیست بلکه ظهر کنایه از فرج است از این رو بطن هم اگر کنایه از فرج باشد ظهار محقق می شود.

به هر حال علماء در اینجا بحث های مفصلی در تشبیه کل به کل، کل به جزء، جزء به کل و در اجزاء هم ما تحلّه الحیاة و ما لا تحلّه الحیاة مطرح کرده اند و در کل حدود هیجده یا بیست صورت و یا بیشتر مطرح می شود. به هر حال مشهور همانی را که در متن آیه آمده است به عنوان قدر متیقن دانسته اند. در هر صورت این تشبیه باید کنایه از مواقعه باشد نه اینکه بگوید تو مانند مادر من هستی و مرادش از لحاظ اخلاق و یا قیافه باشد که در این صورت حرمتی وجود ندارد.

مسأله ی دیگر این است که آیا مادر شامل مادر رضاعی هم می شود. حال اگر او در تشبیه زوجه او را به مادر رضاعی اش تشبیه کند حکمش چیست. جمعی گفته اند که مادر رضاعی مانند مادر واقعی نیست زیرا اولا مادر انسان کسی است که او را به دنیا آورده است و همچنین قدر متیقن از حرمت ظهار، مادر واقعی انسان است

ولی از روایات برداشت می شود که هر چیزی که در مادر واقعی موجب حرمت است در مادر رضاعی هم موجب حرمت است.

جمعی از بزرگان از جمله شهید از آن پاسخ داده اند که روایات فقط ناظر به حرمت مصاهره و مسائل ازدواج است نه در سایر احکام از این رو کسی نگفته است که همان گونه که مادر واجب النفقه است یا انسان از او ارث می برد و او نیز از انسان ارث می برد مادر رضاعی نیز همین احکام را دارد. بنا بر این اگر کسی بگوید: «ظهرک کظهر خالتی» و مانند آن حرمت و کفاره به وجود نمی آید.

طبق مبنای ما، اصولا تجاوز از قدر متیقن باید با دلیل متقین و یقینی باشد و در ما نحن فیه آنچه متیقن است همان ام می باشد و نمی توانیم به غیر آن سرایت دهیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo