< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

96/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حق سکنی

گفتیم مشهور فقهاء اعتقاد دارند حق سکنی در مطلقه ی رجعی یک حق الهی است و با حق سکنایی که زوجه در دوران ازدواج بر گردن زوج دارد فرق دارد.

در مقابل، بعضی قائل هستند که این حق سکنی ماهیة با هم فرقی ندارند و چون مطلقه ی رجعیه زوجه محسوب می شود از همان حق سکنی که در سابق داشت برخوردار است.

فرق عمده ای که بین این دو حق سکنی گفته شده است مسأله ی خروج زوجه است. در حق سکنای نفقه زن می تواند با اجازه ی شوهر از خانه خارج شود چه در مورد عقد شرط کند و یا اجازه ی کلی بگیرد و یا مانند آن. ولی گفته شده است که در حق سکنای مطلقه ی رجعیه چنین حقی نیست و حتی زوج نمی تواند به زوجه اجازه ی بیرون رفتن دهد و حتی اگر هر دو توافق کنند که زوجه خارج شود حاکم باید جلوی آنها را بگیرد.

بعضی نیز گفته اند که عدم خروج زوجه و عدم اخراج او در صورتی است که از زن ایذاء و مانند آن که از آن به فاحشه ی مبینه تعبیر می کنند دیده نشود.

البته مشهور قبول دارند که زوجه به هنگام ضرورت می تواند از خانه خارج شود. مثلا گاه زن بیمار می شود و یا ضرورت برای شوهر پیش می آید مثلا خانه، اجاره ای بوده و صاحب خانه تکلیف به خالی کردن خانه می کند. در اینجا بعضی نیز گفته اند که چون ماندن زن در خانه حق الهی است صاحب خانه نمی تواند آنها را بیرون کند و این مانند فروش خانه ای است که به اجاره ی دیگری است که فروش بیع موجب بطلان اجاره نمی شود در اینجا هم اگر صاحب خانه، خانه را بفروشد مالک جدید باید به مدت عده ی زن صبر کند و البته بعضی نیز گفته اند که فروش خانه در این مدت اشکال دارد.

نقول: زن همان گونه که حق نفقه دارد حق مسکن هم دارد و معنا ندارد خداوند بفرماید: ﴿لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ[1] و به عبارت دیگر، اگر مرد نمی بایست زوجه را از خانه بیرون کند دیگر معنا نداشت که بگوید زن هم از خانه بیرون نرود این علامت آن است که زوجه حتی با اجازه ی شوهر هم نمی تواند از خانه بیرون رود. به هر حال زن باید در این مدت کوتاه که مدت عده است صبر کند. این یک حق الله است و با حقی که زوج و زوجه و سایر حقوقی که دو نفر بر هم دارند مانند حق موجر و مستأجر فرق دارد. بنا بر این ما استظهار مشهور را قبول داریم.

مسأله ی بعدی در مورد ﴿إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ[2] است بعضی آن را مصداق «ما یوجب الحد» دانسته اند مانند زنا، مساحقه و قذف که برای حد زدن او را باید از خانه بیرون ببرند زیرا به عنوان نمونه در مورد حد زنا آمده است: ﴿وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ[3]

بعضی می گویند که مراد از فاحشه ی مبینه «ما یصدق علیه الفاحشة» است. مثلا زن، انسان فحاشی است و در خانه به دیگران فحش می دهد و بدگوئی می کند. که در این صورت می توان او را از خارج بیرون کرد. (البته به هر بدگوئیِ زبانی فحش نمی گویند باید فحش به گونه ای باشد که بر آن فحشاء صدق کند.)

ما قول اول را قبول داریم یعنی فاحشه ی مبینه مصداق «ما یوجب علیها الحد» می باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo