< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمد یزدی

96/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فروعات طلاق رجعی

در سابق گفتیم طلاق اقسامی دارد مانند رجعی و باین و باین نیز تقسیم به خلع و مبارات می شود.

بحث در طلاق رجعی است و فروعاتی در مورد رجوع بیان می شود:

رجوع مُطَلِّق به مُطَلِّقه قبل از پایان عده هم با قول انجام می شود و هم با فعل. مثلا می تواند قولا بگوید: «رجعت» یا «راجعت» و یا فعلا به اقداماتی که زن و شوهر با هم دارند اقدام کند.

گاه بحث می کنند که قُبله یا لمس با شهوت می تواند به معنای رجوع باشد یا نه ولی مسلّم است که اگر با شهوت باشد رجوع تلقی می شود.

فرع بعدی این است که اگر زوج اصل طلاق را انکار کند ولی زن خودش را در عده ی طلاق بداند ولی مرد که اصل طلاق را انکار می کند قولا و فعلا هم کاری انجام ندهد که علامت طلاق ندادن باشد، بحث است که آیا نفس انکارِ طلاق، رجوع محسوب می شود یا نه. بسیاری از فقهاء قائل هستند که رجوع محسوب می شود زیرا طلاق به دست مرد است و مرد هم طلاق را انکار می کند بنا بر این حتی اگر طلاق هم داده بود این قول او نوعی رجوع قولی محسوب می شود.

نقول: به نظر ما جای تردید وجود دارد و مسلم نمی دانیم که انکارِ طلاق به منزله ی رجوع باشد. زیرا رجوع به معنای برگشت از طلاق است ولی انکار به معنای عدم تحقق طلاق می باشد. بنا بر این به سختی می توان صرف انکار، بدون اینکه فعلا و قولا کاری انجام دهد را مصداق رجوع دانست.

فرع بعدی این است که اگر زوج، زن را طلاق رجعی دهد و زن در حال عده مرتد شود چه باید کرد. می دانیم رجوع در حال ارتداد صحیح نیست زیرا ازدواج با مرتده باطل است و با مرتده نه ابتدائا می توان ازدواج کرد نه استدامة. ولی اگر زن بعدا اسلام آورَد می توان به او رجوع کرد.

شهید ثانی در اینجا بحث دقیقی را مطرح کرده است و آن اینکه باید دید آیا طلاق به معنای ازاله ی متزلزل نکاح است که با انقضاء عده مستقر می شود. (کما اینکه با عقد نکاح، ملکیت متلزل مهر حاصل می شود و با دخول مستقر می شود) یا اینکه طلاق جزء سبب برای انقطاع نکاح است و جزء دیگر آن انقطاء عده است بنا بر این سبب طلاق مرکب از صیغه ی طلاق و انقضاء عده می باشد.

اگر معنای اول مراد باشد یعنی نکاح بعد از طلاق باقی است ولی متزلزل است بنا بر این زنی که در عده است در واقع زوجه است و نکاح همچنان باقی است. سپس شهید برای آن مؤیداتی را ذکر می کند از جمله اینکه می گویند: المطلقة الرجعیة زوجة همین را تأیید می کند.

به هر حال، اکنون که طلاق رجعی داده شد و زن در ایام عده مرتد شده است اگر طلاق به معنای اول باشد و زوجه اسلام آورد رجوع او بدون اشکال است.

اما اگر طلاق سبب مرکب باشد و باید با انقضاء عده منظم شود تا تکمیل شود می گوییم که زوجه در حال ارتداد زوجه نیست.

نقول: ظاهرا طلاق موجب قطع نکاح می شود و حق رجوع امر جدیدی محسوب می شود و استدامة النکاح محسوب نمی شود. بنا بر این ما هیچ یک از دو احتمال شهید را صحیح نمی دانیم.

 

بحث اخلاقی:

سخن در کلام امام امیر مؤمنان ع به همّام است. امام علیه السلام ابتدا صفات متقین را در شب بیان فرمود و آن اینکه آنها در شب اهل قیام و عبادت و تهجد می باشند و در روزها علماء و حلماء هستند و در حالتی می باشند که خوف و رجاء در آنها به شکل متعادل وجود دارد. نه خوف باید سبب شود که امیدشان را از دست دهند و نه امید زیاد دارند که رحمان و رحیم بودن خداوند موجب جرأت آنها شود.

سپس امام در بیان علامت دیگر متقین می فرماید: اگر از او تعریف کردند او بینهُ و بین الله با خدا صحبت می کند که تو بهتر می دانی که من چه کاره هستم. اگر کلام تعریف کنندگان صحیح باشد به من توفیق بده که آن امتیاز را نگه دارم و آن را بیشتر کنم و اگر این گونه نیستم من را ببخش: إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا عْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي‌ أَفْضَلَ‌ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون‌[1]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo