< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت‌الله مجتبی تهرانی

مقدمات- فی الوضع

89/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بسم الله الرحمن الرحیم؛ والحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین».
 بحث درباره حقیقت شرعیّه و راجع به این مطلب بود که آیا شارع مقدّس در باب الفاظ عبادات و معاملات وضعی دارد یا خیر؟
 بحث از حقیقت شرعیّه دارای ثمره چندانی نیست
 بعضی از مطالبی که آقایان در این باره فرموده بودند نقل کردیم؛ عرض کردیم مطلب عمدهای که در این باب وجود دارد این است که ما قطع داریم مراد از الفاظ عبادات و معاملات که در مدارک فقهی ما وارد شده، همین معانی است که نزد ما وجود دارد و از طرق ائمّه(علیهمالسّلام) به دست ما رسیده؛ یعنی مراد شارع از الفاظ صلاة، زکات و حجّ و کلّاً الفاظ عبادات را می‌دانیم؛ همچنین مراد شارع از استعمال الفاظ وارده در باب معاملات را هم میدانیم؛ حالا می‌خواهد علم ما به این معانی بر اثر کثرت استعمال باشد یا امور دیگر. مطلب عمده این است که ما به دنبال کشف مراد شارع هستیم و مراد شارع از این الفاظ را هم میدانیم.
 لذا میتوان گفت که اصلاً این بحث که آیا شارع برای عبادات و معاملات الفاظی وضع کرده یا نه ثمرهای ندارد یا ثمره‌اش خیلی کم است؛ زیرا تمام این بحث‌هایی که ما می‌کنیم برای کشف مراد شارع مقدّس است و وقتی ما می‌دانیم که مراد شارع از این الفاظ چیست، دیگر ثمرهای ندارد که بحث کنیم آیا شارع الفاظی وضع کرده است یا خیر. وقتی ما فرض کردیم که مراد شارع را می‌دانیم و گفتیم مراد او همین معانی است که در دست ما میباشد و خود ما میفهمیم، فرقی ندارد که شارع الفاظی وضع کرده باشد و یا نکرده باشد. بنا‌بر‌این میتوان گفت که بحث در باب حقیقت شرعیّه مثمر ثمر چندانی نیست؛ لذا ما از این بحث می‌گذریم.
 امر عاشر: صحیح و اعمّ
 مرحوم آقای آخوند(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در امر عاشر از اموری که مطرح می‌فرمایند، بحث صحیح و اعم را مطرح میکنند؛ اصولییّین عنوان این بحث را با تعبیرات مختلفی بیان کردهاند؛ مثلاً مرحوم آقای حاج شیخ در کتاب «دررالفوائد»، عنوان بحث را این‌طور مطرح می‌کند که آیا الفاظ عبادات، به ازاء‌ خصوص عبادات صحیح وضع شده‌اند یا اعمّ از عبادات صحیح و فاسد؟ [1]
 مرحوم آقای آخوند(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در کفایه [2] و مرحوم آقا ضیاء [3] هم عنوان بحث را این‌طور مطرح می‌کنند که آیا الفاظ عبادات اسامی برای خصوص صحیح هستند یا اعم از صحیح و فاسد؟
 این دو بزرگوار اصلاً دیگر مسأله وضع را کنار می‌گذارند. بلکه میگویند آیا اینها اسم هستند برای خصوص صحیح یا اعم؟ مثلاً لفظ صلاة اسم است برای صلاة صحیحه یا اعمّ از صحیحه و فاسده؟ بنابراین اینطور تعبیر می‌فرمایند که این الفاظ اسامی برای صحیح هستند یا اعم؟
 البتّه آقای آخوند این بحث را فقط درباره عبادات مطرح میکنند و می‌فرماید الفاظ عبادات، اسامی برای خصوص صحیحه هستند یا اعم؟
 استاد ما(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) اشکالاتی به این تعبیرات آقایان وارد می‌کند و بعد هم آخر سر می‌فرماید این تعبیرات برای سهولت امر است؛
 بنا‌بر‌این ما هم مقداری از اشکالاتی که به این عناوین وارد شده است را مطرح کرده و فرمایشی که خود ایشان در این باره دارند را بیان میکنیم.
 ایشان می‌فرماید باید ببینیم در استعمالات شارع اصل در الفاظ عبادات و معاملات چیست؟ اصل این است که این الفاظ مخصوص عبادات و معاملات صحیح است یا اعم؟ [4] اصل در استعمال شارع چیست؟ یعنی شارع که لفظ صلاة را استعمال کرده، اصل این است که این لفظ، در خصوص صلاة صحیحه استعمال شده یا اعمّ از صحیحه و فاسده؟ لذا ایشان عنوان بحث را این‌طور مطرح می‌کند.
 ما در اینجا چند مطلب را مورد بحث قرار می‌دهیم:
 جست و جوی اصل در استعمالات شارع
 مطلب اوّل: مطلبی که اساس بحث در صحیح و اعم میباشد این است که ما باید ببینیم شارع الفاظ عبادات و معاملات را در چه چیز استعمال کرده است؛ یعنی به تعبیر استاد ما(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) و به تعبیر بعضی دیگر از آقایان باید ببینیم آیا شارع این الفاظ را در صحیح استعمال کرده است یا در اعم از صحیح و فاسد. حالا ممکن است کسی سؤال کند ثمره اینکه ما بدانیم شارع این الفاظ را در صحیح استعمال می‌کند یا در اعمّ از صحیح یا فاسد چیست.
 ثمره بحث از کیفیّت استعمالات شارع
 مطلب اساسی این است که ما باید بدانیم ثمره مهمّی بر این بحث صحیح و اعم مترتّب است و آن ثمره این است که اگر ما قائل شویم که اصل در استعمالات شارع، معاملات و عبادات صحیح است، یعنی وقتی شارع کلمه صلاة را استعمال میکند، مراد از این استعمال عبادت و صلاة صحیحه است، دیگر نمی‌توانیم در صورت شک در جزئیّت یا شرطیّت یک شیئ در عبادتی مثل صلاة، به اطلاقات تمسّک کنیم؛ مثلاً فرض کنید اگر ما شک کردیم که آیا جلسه استراحت جزئی از صلاة است یا خیر، دیگر نمی‌توانیم به اطلاقاتی که در باب صلاة وارد شده است تمسّک کنیم؛ مثلاً نمیتوانیم به اطلاق «اقیموا الصّلوة» تمسّک کنیم؛ چون شارع کلمه صلاة را در صلاة صحیحه استعمال کرده است؛
 ولی اگر قائل شدیم که اصل در استعمالات شارع اعم از صحیح و فاسد است، می‌توانیم به اطلاقات ادلّه تمسّک کرده و با آن رفع شک کنیم.
 بنابراین بر بحث صحیح و اعم این ثمره مترتّب است که کسانی که قائل هستند شارع الفاظ عبادات و معاملات را در صحیح استعمال کرده است، نمیتوانند در موارد شکِّ در جزئیّت یا شرطیّت شیئای در عبادات، به اطلاقات ادلّه تمسّک کنند؛ ولی کسانی که قائلند شارع این الفاظ را در اعم از صحیح و فاسد استعمال کرده است، میتوانند به اطلاقات ادلّه تمسّک کنند.
 ارتباط بحث صحیح و اعم و بحث حقیقت شرعیّه
 در اینجا یک بحث باقی میماند و آن بحث که در ارتباط با مطلب قبلی به وجود میآید این است که کسانی که قائل به حقیقت شرعیّه شدند و گفتند شارع الفاظ را برای معانی وضع کرده است، چه وضع به صورت لفظی باشد و چه به صورت عملی، باید اثبات کنند که شارع این الفاظ را برای معانی صحیحه وضع کرده است یا برای اعم از صحیحه و فاسده. باید اثبات کنند که در نزد شارع، موضوعٌ‌له این الفاظ صحیحه است یا اعمِّ از صحیحه و فاسده و شارع برای چه ماهیّتی این الفاظ را وضع کرده است.
 مثلاً آقا ‌ضیاء که محکم میگفت شارع الفاظ را برای معانی وضع کرده است، از کسانی است که معتقد است شارع این الفاظ را برای معانی صحیحه وضع کرده است.
 ولی کسانی که قائل به حقیقت شرعیّه نشده و میگویند شارع وضعی ـ به معنای اصطلاحی که توضیح دادیم ـ نداشته است، باید یکی از این سه مطلب را بپذیرند:
 اوّل: چون قائل به وضع اصطلاحی نبوده و معتقدند شارع الفاظ را برای معانی وضع نکرده است، به تعبیر مرحوم آقای آخوند باید قائل به وضع تعیّنی بشوند؛ یعنی باید قائل به کثرت استعمال این الفاظ برای معانی معهود باشند.
 دوم: وقتی شارع این الفاظ را در معانی معهود استعمال میکند، آنها را در معنای مجازی استعمال کرده است و نه در معنای حقیقی؛ یعنی باید قائل به مجازیّت استعمال شوند.
 سوم: یا اینکه باید بگویند این الفاظ اساساً در همان معانی لغویّه استعمال شده است و نه در معانی مجازی.
 لزوم اعتقاد به علاقه میان معنای حقیقی و مجازی
 از طرفی باید به این نکته توجّه کرد که بنا بر نظر مشهور، در استعمالات مجازیّه باید علاقه‌ای بین معنای مجازی و حقیقی وجود داشته باشد و در هر جایی نمیتوان قائل به وجود معنای مجازی شد؛ لذا کسانی که قائل به مجازیّت می‌شوند و می‌گویند استعمال شارع در این ماهیّات مخترعه مثل صلاة، مجازی بوده است، باید بیان کنند که وقتی شارع این الفاظ را در معانی مجازی استعمال کرده است، آیا در اصل، علاقه و ارتباطی بین این عبادات صحیحه و معنای حقیقی و لغوی برقرار کرده و این نحوه از علاقه را در نظر داشته و این الفاظ را استعمال کرده یا در اصل و ابتداءً، علاقهای بین معانی اعمّ از عبادات صحیحه و فاسده و معنای حقیقی و لغوی در نظر گرفته است؟ آیا در این استعمالات مجازی، آن علاقهای که شارع در نظر گرفته است، بین عبادات صحیحه و آن معنای حقیقی است یا بین معنای مجازی اعمّ از صحیح و فاسد و معنای حقیقی در نظر داشته است؟ کدام علاقه را در نظر گرفته؟
 اگر قائل به مجازیّت استعمال شده و همچنین قائل شدیم که شارع علاقه و ارتباط میان معنای صحیحه و حقیقی را در نظر گرفته است، باید قرینه نوعیّهای وجود داشته باشد تا ما بتوانیم کلام شارع را حمل بر معنا مجازی کنیم؛ یعنی هر وقت که قرینه صارفه از معنای لغوی حقیقی در کار بود و قرینه دیگری در مقام وجود نداشت، میتوان کلام شارع را بر آن معنای صحیحه مجازی حمل کرد.
 مرحوم آقای آخوند(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در اینجا می‌فرماید اگر لفظی به تبع استعمال در یک معنای غیر حقیقی و مجازی، در معنای مجازی دیگری استعمال شود، اين را در اصطلاح علم بيان سبك مجاز از مجاز گويند. مراد ایشان این است که اگر ما گفتیم استعمال الفاظ عبادات در این ماهیّات مخترعه مجازی است، و علاقه را هم بین معنای حقیقی و صحیحه درست کردیم، اگر بخواهیم این لفظ را دو مرتبه در معنای مجازی اعمّ از صحیح و فاسد استفاده کنیم، باید علاقه‌ای بین استعمال مجازی اوّل و استعمال مجازی دوم در نظر بگیریم؛ چون استعمال مجازی دوم به تبع استعمال مجازی اوّل انجام شده است؛ یعنی اگر مثلاً قائل شدیم که شارع لفظ صلاة را مجازاً در صلاة صحیحه به کار برده است و بعدها در اعمّ از صحيح و فاسد هم استعمال كرده، در اين استعمال مجازى دوم، مناسبت ميان معناى لغوى و اين معنای مجازی جدید در نظر گرفته نشده، بلكه مناسبت با مجاز اوّلى که خصوص همان صلاة صحيحه است را لحاظ كرده‌ و این سبک از استعمال مجازی را سبک مجاز از مجاز میگویند.
 امّا اگر قائل به مجازیّت استعمال شدیم، ولی گفتیم که شارع این الفاظ را در معنای مجازی اعمّ از صحیحه و فاسده استعمال کرده است و علاقه را میان معنای لغوی حقیقی و مجازی اعم در نظر گرفته است، دیگر سبک مجاز از مجاز لازم نمیآید. لذا مجاز از مجاز در جایی لازم میآید که علاقه بین معنای حقیقی و لغوی منحصر در معنای حقیقی لغوی و مجازی شرعی صحیح باشد. لذا اگر شارع اصالتاً لفظ صلاة را مجازاً در صلاة فاسده هم استعمال کند، سبک مجاز از مجاز لازم نمیآید.
 مرحوم آقای آخوند میفرماید اصل این تصویر درست است، ولی باید ببینیم که می‌توانیم در عالم اثبات، این تصویر را اثبات هم بکنیم یا خیر. ایشان میفرماید اثبات این مطالب نیاز به دلیل دارد؛ یعنی باید دلیل داشته باشیم بر اینکه استعمالات شارع، استعمال مجازی است؛ همچنین باید دلیل داشته باشیم بر اینکه بین معنال لغوی و عبادات صحیحه علاقه برقرار کنیم و یا بین معنای لغوی و عبادات اعم از صحیحه و فاسده.
 ایشان می‌فرماید اصل این صورت چیز خوبی است، امّا اثبات کردن آن، یک مقدار مشکل است.
 ثمره قول به حقیقت ادعائیّه در مقام
 امّا استاد ما، به طور کلّی در باب مسأله مَجازات، مطلبی را از مرحوم آقا شیخ محمّد رضا اصفهانی صاحب «وقایةالأذهان» اخذ کرده و قائل به «حقیقت ادعائیّه» شدند. ایشان قائل است که هیچیک از این استعمالات مجازی نیست؛ یعنی استعمال لفظ صلاة در این ماهیّت مخترعه شرعیّه، چه استعمال در صلاة صحیحه باشد و چه استعمال در اعمّ از صحیح و فاسد، استعمالات مجازیّه نیست؛ بلکه اینها همه در معنای حقیقی خود استعمال شده است.
 دلیل مرحوم آقای شیخ محمّد رضا این است که گفتهاند در استعمالاتی که مشهور آن را مجازی میدانند، مستعمِل لفظ را در همان معنای ماوُضِع‌له و در همان طبیعت استعمال ‌کرده است؛ لکن بعد ادّعا می‌کند و می‌گوید این فردی که لفظ برای آن استعمال شده است، فرد همان طبیعت است؛ به بیان دیگر، مستعمِل ابتداءً لفظ را در معنای حقیقی استعمال می‌کند و از معنای حقیقی هم تجاوز نمی‌کند، بعد ادّعا میکند که این فرد آن طبیعت است. لذا از آن به «حقیقةادّعائیّة» تعبیر کردهاند.
 بنا‌بر‌این ایشان از این جهت در فسحه قرار می‌گیرند؛ چون اصلاً قائل به استعمال مجازی نیستند که سبک مجاز از مجاز درست کنند یا بخواهند مشخّص کنند که شارع علاقه میان معنای لغوی و معنای صحیح را در نظر گرفته یا بین معنای لغوی و معنای اعم از صحیح و فاسد. ایشان مبتلا ‌به این حرف‌ها نمی‌شود؛ چون تمام این استعمالات مجازی را مجازی ندانسته و حقیقی میداند.
 حرف دیگری که غیر از حرف «سکاکی» در باب مسأله مجاز میباشد این است که ایشان بعد از مرحله استعمال میگوید مستعمِل ادّعا میکند که این فرد مورد استعمال، فرد همان طبیعت است.
 بنا‌بر‌این ایشان این مشکل را ندارد که در اینجا بخواهد اثبات علاقه میان معنای مجازی و حقیقی کند. لذا تفاوت و ثمره مبنای ایشان با مبنای دیگران در اینجا مشخّص میشود.
  چون آقای آخوند گفت این تصویر‌ها خوب است، امّا مهم اثبات کردن آن است.
 کیفیّت اخذ و استعمال خصوصیّات زائد بر معنای لغوی
 در این باره از «قاضی ابوبکر باقلانی» مطلبی را نقل می‌کنند که ایشان هم دراینجا نظری را مطرح میکند.
 ایشان میگوید این الفاظ در همان معانی حقیقیّه لغویّه‌شان استعمال شده است؛ ولی قائل است که شارع این خصوصیّات زائده بر معنای لغوی را در متعلّق امر آن معتبر کرده و نه در مستعملٌ‌فیه. یک‌ وقت می‌گویید شارع این خصوصیّات زائده بر معنال لغوی را در مستعملٌ‌فیهِ لفظ اخذ کرده که در این صورت این بحث پیش می‌آید که این استعمال، مجازی است. امّا یک وقت میگویید شارع این خصوصیّات را در مستعملٌ‌فیه اخذ نکرده، بلکه در متعلّق امر اخذ کرده که دیگر بحث مجازیّت مطرح نمیشود که در جلسه بعد توضیح می‌دهم.


[1] . «و منها قد اختلفوا في ان ألفاظ العبادات هل هي موضوعة بإزاء خصوص الصحيحة أو الأعم منها و من الفاسدة». دررالفوائد؛ ج: 1، ص: 18
[2] . «أنه وقع الخلاف في أن ألفاظ العبادات أسام لخصوص الصحيحة أو للأعم منها». كفايةالأصول؛ ص: 23
[3] . «قد وقع التشاجر و الخلاف بين الاعلام في انّ الألفاظ أسام للمعاني الصحيحة أو لأعم منها و الفاسدة»؛ نهايةالأفكار؛ ج: 1، ص: 72
[4] . «و يمكن أن يعبّر عنه بأنّ الأصل في استعمال الشارع ما ذا؟» مناهج‌الوصول؛ ج: 1، ص: 141

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo