< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد توکل

91/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: طهارت ، وضو ، مسح سر
 در رابطه با این موضوع روایت مرسله ای است از حماد بن عیسی: وَ عَنِ الْمُفِيدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي الرَّجُلِ يَتَوَضَّأُ وَ عَلَيْهِ الْعِمَامَةُ قَالَ يَرْفَعُ الْعِمَامَةَ بِقَدْرِ مَا يُدْخِلُ إِصْبَعَهُ فَيَمْسَحُ عَلَى مُقَدَّمِ رَأْسِهِ [1]
 این روایت گرچه مرسله است اما عمل اصحاب جابر ضعف آن است.
 محقق حکیم می فرماید: می توان با روایات اطلاق آیه را تقیید کنیم. انتهی کلام
 ولی بنابر قول مختار: همانا تقیید آیه شریفه بعد از اثبات وجود اطلاق در آیه است در حالی که بیان شد که اطلاق در آیه شریفه جدا محل تامل است.
 لذا بنابر قول مختار که آیه شریفه در مقام تشریع است، روایات مفسر مراد آیه شریفه هستند. ولی بنابر هر دو قول مسئله واضح است. و آن اینکه مسح جلو سر بر مکلف لازم است.
 لکن در مقام دو روایت است که مخالف این قولی است که بیان شده است.
 اول : وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَسْحِ عَلَى الرَّأْسِ فَقَالَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى عُكْنَةٍ فِي قَفَا أَبِي يُمِرُّ عَلَيْهَا يَدَهُ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْوُضُوءِ بِمَسْحِ الرَّأْسِ مُقَدَّمِهِ وَ مُؤَخَّرِهِ فَقَالَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى عُكْنَةٍ فِي رَقَبَةِ أَبِي يَمْسَحُ عَلَيْهَا [2]
 دوم : وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع امْسَحِ الرَّأْسَ عَلَى مُقَدَّمِهِ وَ مُؤَخَّرِه‌ [3]
 آنچه از این دو روایت استفاده می شود جایز بودن مسح بر غیر از جلو سر است و فرقی نمی کند که مسح بر آخر سر باشد یا جلوی آن همچنانکه روایت دوم بیان می کند و یا اینکه مسح بر گردن صورت بگیرد همچنانکه از روایت اول استفاده می شود.
 ولی جواب از این دو روایت: اولا : مفاد این دو روایت مخالف آن چیزی است که به ضرورت مذهب ثابت شده است. زیرا کسی از اصحاب و فقها به جواز و صحت آن فتوایی نداده است.
 ثانیا : آنچه دلالت می کند از اخباری که قبلا بیان شد، مخالفت دارد با مستفاد از این دو روایت، زیرا مفاد آنها لزوم مسح بر جلو سر بود.
 ثالثا : همانا احدی از علماء شیعه و سنی فتوی به جواز مسح بر گردن نداده است.
 رابعا : ظاهر از این دو روایت صدور حکم بر مبنای تقیه است از جهت دیگر. چراکه در روایت دوم قول امام که می فرماید: امسح علی مقدمه و موخره ، همانا کلمه واو در روایت همچنانکه از ظاهر روایت بر می آید به معنای جمع است نه به معنای او پس معنا می شود که مسح می کنم تمام سر را از عقب سر و جلو . و همچنین در روایت اول یمسح علیها هم از لزوم مسح تمام سر سخن می گوید. اما مسح به عقب سر بدون مسح بر جلو سر مطلقا از این دو روایت استفاده نمی شود. پس روایت ظاهر در تقیه است چون بنابر مذهب اهل سنت است.
 خامسا : اینکه اگر مسح بر عقب سر جایز باشد، لازم است حکم به صورت واضح بیان شود نه به تعبیری که در روایت وارد شده است به قول امام که کانی انظر انگار نگاه می کنم؛ زیرا اگر به عمل و فعل امام علیه السلام نگاه کند با این تعبیر بیان نمی کند.
 
 ( متن سید ) الاولی و الاحوط الناصیه و هی ما بین البیاضین من الجانبین فوق الجبهه.
  اصحاب و علماء قبول دارند وجوب مسح نمودن بر ربع جلو سر ، و اینکه مسح بر غیر آن کافی نیست. اما اختلافی که بین آنها وجود دارد در محل مسح است که آیا در خصوص جلو سر ( ناصیه ) یعنی ما بین دو گوشه جلوی سر یا اینکه جایز است مسح به غیر جلو سر ( ناصیه ) از اجزاء ربع جلو سر.
 صاحب جواهر قائل است اولا به تعیین جلوی سر( ناصیه ) به علت آنچه در روایت صحیحه زراره نقل شده است: وَ تَمْسَحُ بِبِلَّةِ يُمْنَاكَ نَاصِيَتَكَ‌ [4]
 این جمله گرچه جمله خبریه است اما در مقام انشاء استعمال شده است . پس دلالت می کند بر اینکه لازم است مسح بر ناصیه ( جلوی سر یا کاکل ) انجام شود. و همچنین آنچه وارد شده است در روایت عبدالله بن الحسین : وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَنْ أَبِيهِ‌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَمْسَحُ الْمَرْأَةُ بِالرَّأْسِ كَمَا يَمْسَحُ الرِّجَالُ إِنَّمَا الْمَرْأَةُ إِذَا أَصْبَحَتْ مَسَحَتْ رَأْسَهَا وَ تَضَعُ الْخِمَارَ عَنْهَا فَإِذَا كَانَ الظُّهْرُ وَ الْعَصْرُ وَ الْمَغْرِبُ وَ الْعِشَاءُ تَمْسَحُ بِنَاصِيَتِهَا [5]
 ( البته مفاد این دو روایت قید می زند آن روایاتی را که به نحو اطلاق بیان شده است که مسح بر جلو سر صورت بگیرد. )
 اما صاحب جواهر در آخر بحث از کلام خود عدول کرده و قائل به جواز مسح در هر جزئی از اجزاء ربع جلوی سر و مسح در خصوص ناصیه احوط و اولی شده است.
 اما قول مختار: چون درمعنای ناصیه در بین اهل لغت اختلاف است. و در قاموس در یکی از معانی آن حمل کرده مقدم سر را بر ناصیه و در مصباح آن را به موی جلوی سر معنا کرده است و در تذکره و غیره آن را به ما بین نزعتین ، یعنی موی بین دوگوشه سر معنا کرده است. و همچنین در قاموس آن را به موی فرق سر، همچنانکه در مجمع گذشت معنا کرده است.
 
 
 
 
 


[1] - وسائل‌الشيعة ج : 1 ص : 411 ( المدرک ح 3 )
[2] - وسائل‌الشيعة ج : 1 ص : 411 ( باب 22 من ابواب الوضوء ح 5 )
[3] - وسائل‌الشيعة ج : 1 ص : 412 ( المدرک ح 6 )
[4] - وسائل‌الشيعة ج : 1 ص : 436 ( باب 31 من ابواب الوضوء ح 2 )
[5] - وسائل‌الشيعة ج : 1 ص : 415 ( باب 23 من ابواب الوضوء ح 5 )

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo