< فهرست دروس

درس طب استاد تبریزیان

95/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : ادامه داروی شافیه موسی بن عمران ع

صحبت راجع به مرکب هفتم یعنی داروی شافیه موسی بن عمران ع است. در روایت می‌فرماید سیر پوست گرفته شده یک مقداری. مراد از "یک مقداری" چیست؟

جزء (تَأْخُذُ جُزْءاً[1] ) می‌تواند یک کیلو باشد و نیز می‌تواند صد کیلو باشد اما در آخر روایت می فرماید سیاهدانه ده درهم و مرزنجوش و فلفل پنج درهم بنابراین باید سیر مقدار معینی داشته باشد. این اندازه از سیاهدانه و مرزنجوش و فلفل برای چه مقدار سیر است؟

کلمه جزء وقتی در روایات وارد می‌شود همان اندازه ای است که در داروی پیامبر ص آمده است در آنجا آمده سیر یک کیلو و هفتصد گرم است بنابراین در مورد داروی شافیه برای هر ده درهم سیاهدانه و پنج گرم فلفل و مرزنجوش یک کیلو و هفتصد گرم سیر لازم است. این نسبت باید در هر میزان دارو حفظ شود. مثلا برای هفده کیلو سیر سیصدو بیست و پنج گرم سیاهدانه و صدو هفتادگرم فلفل و مرزنجوش نیاز است.

جزء در عربی مانند کلمه‌ی عندی اندازه مشخصی دارد ممکن است این اندازه در کتاب‌ها ذکر شده باشد اما در روایات یک اندازه‌ای دارد و آن اندازه‌ای است که در روایت داروی پیامبر ص آمده است.

بهترین سیر سیرهمدان است واگر سیرکوهی باشد خیلی بهتر است اما خیلی ریز است و پوست کندن آن خیلی سخت است و دست را اذیت میکند.

روش استفاده از داروی شافیه

بحث بعدی روش استفاده از داروی شافیه است. اگر کسی مسلط باشد به روش استفاده از داروی شافیه، طبیبِ اسلامیِ خوبی است چون بقیه داروها این پیچیدگی را ندارند کسی که در این دارو مهارت داشته باشد در داروهای دیگر نیز مهارت دارد. این مهارت با ممارست در درمان بدست می‌آید.

[نُسْخَةُ الدَّوَاءِ هَذِهِ‌] تَأْخُذُ جُزْءاً مِنْ ثُومٍ مُقَشَّرٍ ثُمَّ تَشْدَخُهُ وَ لَا تُنْعِمُ دَقَّهُ وَ تَضَعُهُ فِي طِنْجِيرٍ أَوْ فِي قِدْرٍ عَلَى قَدْرِ مَا يَحْضُرُكَ ثُمَّ تُوقِدُ تَحْتَهُ بِنَارٍ لَيِّنَةٍ ثُمَّ تَصُبُّ عَلَيْهِ مِنْ سَمْنِ الْبَقَرِ قَدْرَ مَا يَغْمُرُهُ وَ تَطْبُخُهُ بِنَارٍ لَيِّنَةٍ حَتَّى يَشْرَبَ ذَلِكَ السَّمْنَ ثُمَّ تَسْقِيهِ مَرَّةً بَعْدَ أُخْرَى حَتَّى لَا يَقْبَلَ الثُّومُ شَيْئاً ثُمَّ تَصُبُّ عَلَيْهِ اللَّبَنَ الْحَلِيبَ فَتُوقِدُ تَحْتَهُ بِنَارٍ لَيِّنَةٍ وَ تَفْعَلُ ذَلِكَ مَا فَعَلْتَ بِالسَّمْنِ وَ لْيَكُنِ اللَّبَنُ أَيْضاً لَبَنَ بَقَرَةٍ حَدِيثَةِ الْوِلَادَةِ حَتَّى لَا يَقْبَلَ شَيْئاً وَ لَا يَشْرَبَ ثُمَّ تَعْمِدُ إِلَى عَسَلِ الشَّهْدِ فَتَعْصِرُهُ مِنْ شَهْدِهِ وَ تُغْلِيهِ عَلَى النَّارِ عَلَى حِدَةٍ وَ لَا يَكُونُ فِيهِ مِنَ الشَّهْدِ شَيْ‌ءٌ ثُمَّ تَصُبُّهُ عَلَى الثُّومِ وَ تُوقِدُ تَحْتَهُ بِنَارٍ لَيِّنَةٍ كَمَا صَنَعْتَ بِالسَّمْنِ وَ اللَّبَنِ ثُمَّ تَعْمِدُ إِلَى عَشَرَةِ دَرَاهِمَ مِنَ الشُّونِيزِ وَ تَدُقُّهُ دَقّاً نَاعِماً وَ تُنَظِّفُ الشُّونِيزَ وَ لَا تَنْخَلُهُ وَ تَأْخُذُ خَمْسَةَ دَرَاهِمَ فُلْفُلٍ وَ مَرْزَنْجُوشٍ وَ تَدُقُّهُ ثُمَّ تَرْمِي فِيهِ وَ تُصَيِّرُهُ مِثْلَ خَبِيصَةٍ عَلَى النَّارِ ثُمَّ تَجْعَلُهُ فِي إِنَاءٍ لَا يُصِيبُهُ الْغُبَارُ وَ لَا شَيْ‌ءٌ وَ لَا رِيحٌ وَ يُجْعَلُ فِي الْإِنَاءِ شَيْ‌ءٌ مِنْ سَمْنِ بَقَرٍ وَ تَدْهُنُ بِهِ الْإِنَاءَ ثُمَّ يُدْفَنُ فِي شَعِيرٍ أَوْ رَمَادٍ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ كُلَّمَا عُتِقَ فَهُوَ أَجْوَدُ وَ يَأْخُذُ صَاحِبُ الْعِلَّةِ فِي السَّاعَةِ الَّتِي يُصِيبُهُ فِيهِ الْأَذَى الشَّدِيدُ مِقْدَارَ حِمَّصَةٍ قَالَ فَإِذَا أَتَى عَلَى هَذَا الدَّوَاءِ شَهْرٌ فَهُوَ يَنْفَعُ مِنْ ضَرَبَانِ الضِّرْسِ وَ جَمِيعِ مَا يَثُورُ مِنَ الْبَلْغَمِ بَعْدَ أَنْ يَأْخُذَهُ عَلَى الرِّيقِ مِقْدَارَ نِصْفِ جَوْزَةٍ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ شَهْرَانِ فَهُوَ جَيِّدٌ لِلْحُمَّى النَّافِضِ يَأْخُذُ مِنْهُ عِنْدَ مَنَامِهِ مِقْدَارَ نِصْفِ جَوْزَةٍ وَ هُوَ غَايَةٌ لِهَضْمِ الطَّعَامِ وَ كُلِّ دَاءٍ فِي الْعَيْنِ فَإِذَا أَتَى عَلَيْهِ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ فَهُوَ جَيِّدٌ مِنَ الْمِرَّةِ الصَّفْرَاءِ وَ الْبَلْغَمِ الْمُحْتَرِقِ وَ هَيَجَانِ كُلِّ دَاءٍ يَكُونُ مِنَ الصَّفْرَاءِ يَأْخُذُهُ عَلَى الرِّيقِ فَإِذَا أَتَى عَلَيْهِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ فَهُوَ جَيِّدٌ مِنَ الظُّلْمَةِ يَكُونُ فِي الْعَيْنِ وَ النَّفَسِ الَّذِي يَأْخُذُ الرَّجُلَ إِذَا مَشَى يَأْخُذُهُ بِاللَّيْلِ إِذَا نَامَ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ خَمْسَةُ أَشْهُرٍ يُؤْخَذُ دُهْنُ بَنَفْسَجٍ أَوْ دُهْنُ خَلٍّ وَ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا الدَّوَاءِ نِصْفُ عَدَسَةٍ تُدَافُ بِالدُّهْنِ وَ يَسْعُطُ بِهِ صَاحِبُ الصُّدَاعِ الْمُطْبِقِ فَإِذَا أَتَى عَلَيْهِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُؤْخَذُ مِنْهُ قَدْرُ عَدَسَةٍ يَسْعُطُ بِهِ صَاحِبُ الشَّقِيقَةِ بِالْبَنَفْسَجِ فِي الْجَانِبِ الَّذِي فِيهِ الْعِلَّةُ وَ ذَلِكَ عَلَى الرِّيقِ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ يَنْفَعُ مِنَ الرِّيحِ الَّذِي يَكُونُ فِي الْأُذُنِ يُقَطَّرُ فِيهَا بِدُهْنِ وَرْدٍ مِثْلَ الْعَدَسَةِ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ إِذَا نَامَ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ ثَمَانِيَةُ أَشْهُرٍ يَنْفَعُ مِنَ‌ الْمِرَّةِ الصَّفْرَاءِ وَ الدَّاءِ الَّذِي يُخَافُ مِنْهُ الْآكِلَةُ يُشْرَبُ بِمَاءٍ وَ تَدَّهِنُ بِأَيِّ دُهْنٍ شِئْتَ وَ تَصْنَعُ الدَّوَاءَ وَ ذَلِكَ عَلَى الرِّيقِ مَعَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ يَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ مِنَ السَّدَرِ وَ كَثْرَةِ النَّوْمِ وَ الْهَذَيَانِ فِي الْمَنَامِ وَ الْوَجَلِ وَ الْفَزَعِ يُؤْخَذُ بِدُهْنِ بِزْرِ الْفُجْلِ عَلَى الرِّيقِ بِالْبَلْبَلَةِ وَ الْحُمَّى الْبَاطِنَةِ وَ اخْتِلَاطِ الْعَقْلِ يُؤْخَذُ مِنْهُ مِثْلُ الْعَدَسَةِ بِخَلٍّ وَ بَيَاضِ العين [الْبَيْضِ‌] تَشْرَبُهُ عَلَى الرِّيقِ بِأَيِّ وَجْهٍ شِئْتَ عِنْدَ مَنَامِكَ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ أَحَدَ عَشَرَ شَهْراً فَإِنَّهُ يَنْفَعُ مِنَ الْمِرَّةِ السَّوْدَاءِ الَّتِي أَخَذَ صَاحِبَهَا بِالْفَزِعِ وَ الْوَسْوَاسِ قَدْرَ الْحِمَّصَةِ بِدُهْنِ الْوَرْدِ وَ يَشْرَبُهُ عَلَى الرِّيقِ بِقَدْرِ الْحِمَّصَةِ يَشْرَبُهُ عِنْدَ مَنَامِهِ بِغَيْرِ دُهْنٍ وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً يَنْفَعُ مِنَ الْفَالِجِ الْحَدِيثِ وَ الْعَتِيقِ بِمَاءِ الْمَرْزَنْجُوشِ يَأْخُذُ مِنْهُ قَدْرَ حِمَّصَةٍ وَ يَدْهُنُ رِجْلَيْهِ بِالزَّيْتِ وَ الْمِلْحِ عِنْدَ مَنَامِهِ وَ مِنَ الْقَابِلَةِ مِثْلَ ذَلِكَ وَ يَحْتَمِي مِنَ الْخَلِّ وَ اللَّبَنِ وَ الْبَقْلِ وَ السَّمَكِ وَ يَطْعَمُ بِذَلِكَ مَا يَشَاءُ [2]

اول میفرماید این دارو را چهل روز دفن کنید در جو یا خاکستر تا اینکه بتوان از این دارو استفاده کرد. ظاهر این است که اگر قبل از چهل روز از دفن خارج شود اثری ندارد و هرچه کهنه‌تر بشود (یعنی از زمان دفن آن بیشتر بگذرد) بهتر است.

قانون کلی بیان می کند که مقدار مصرف داروی شافیه اندازه‌ی یک نخود است بنابراین جایی که روایت به مقدار مصرف تصریح نکرده باشد مقدار مصرف یک نخود است ولی خواهیم خواند در موارد مختلف کم و زیاد می‌شود ولی برای امراضی که تا بحال در روایت ذکر شده است به مقدار یک نخود است.

شافیه یک ماهه

اگر بعد از چهل روز یک ماه دیگر از دفن دارو بگذرد برای دندان دردی که همراه با ضربان و زدن رگ است مفید است. شامل هر دندان دردی نمی‌شود. و نیز برای کل بیماریهایی که مترتب است بر غلبه بلغم مانند فراموشی، کند ذهنی، بیخیالی، بیحالی و امثال اینها مفید است. مقدار مصرف آن نصف گردو صبح ناشتا است.

شافیه دوماهه

اگر دو ماه از دفن دارو بگذرد برای تب و لرز مفید است (مرکب یک هم برای تب و لرز خوب است) موقع خواب اندازه نصف گردو مصرف کند. شافیه دو ماهه بهترین دارو برای هضم غذا است و برای هر بیماری که در چشم است برای بهجتی که در چشم به وجود می‌آید مفید است. (برای افرادی که شبکیه چشمشان نازک یا پاره می‌شود قوز قرنیه دارند مفید است و نیازی به پیوند نیست)

شافیه سه ماهه

اگر سه ماه از دفن شافیه بگذرد برای غلبه صفرا مفید است و برای بلغم سوخته یعنی بلغم سبز رنگ و تمامی بیماری‌هایی که مترتب بر صفرا هستند مفید است. موقع ناشتا خورده شود. و چون مقداری معین نکرده است همان اندازه پایه یعنی یک نخود است.

شافیه چهارماهه

اگر چهار ماه از دفن شافیه بگذرد برای تاری چشم خوب است و برای تنگی نفس موقع راه رفتن (این نشانه‌ی گرفتگی کرونر قلب است) مفید است. چون مقدار مصرف معین نشده است به اندازه یک نخود در شب استفاده کند (هرماه که بگذرد بیماریهای ماههای قبلی رانیز درمان میکند چون میفرماید هرچه کهنه تر شود بهتر است بهتر بودن به این است که بیماریهای بیشتری درمان کند علاوه برآنچه قبلا درمان میکرده است.)

شافیه پنج ماهه

اگر پنج ماه از دفن شافیه بگذرد اندازه نصف عدس از دارو با روغن بنفشه یا با روغن گل مصرف بشود. برای کسی که میگرن دارد میگیرنی که خوب نمی‌شود مفید است.

جل معرب گل است. اگر در روایت نسخه‌ی خِل باشد روغن سرکه میشود ندیدم جایی روغن سرکه بگویند احتمال تصحیف دارد. راجع به بیماری پروستات روغن جل آمده بود. کلینی میگوید جل مخفف جلجلان یعنی کنجد است. مراد از گل هم گل سرخ است. بعد از حل شدن در روغن، خورده شود. برای هربار مصرف داروی شافیه‌ی پنج ماهه به اندازه نصف عدس در دو یا سه قطره روغن بنفشه حل شود و همه آن در بینی چکیده شود. احتمال دارد روغن جلجلان یعنی کنجد هم مراد باشد چون درمان شاخص سر درد و میگرن است. به شکل پیوسته در هر دو بینی باید چکیده شود.

شافیه شش ماهه

اگر شش ماه از دفن شافیه بگذرد به اندازه یک عدس برای کسی که شقیقه دارد یعنی نصف سر، راست یا چپ درد میکند. در سوراخ بینی سمتی که درد میکند بچکاند نه هر دو سوراخ. موقع ناشتا در اول روز باید باشد.

شافیه هفت ماهه

اگر هفت ماه از دفن بگذرد برای بادی که درگوش است (یعنی صدا و وزوز گوش) خوب است. بعضی در گوش آنها صدای باد است. با روغن گل سرخ اندازه یک عدس در اول روز و در موقع خواب استفاده شود.

شافیه هشت ماهه

اگر هشت ماه بگذرد برای غلبه صفرا خوب است و برای بیماری خُره مفید است. با آب خورده شود و روغن مالی هم شود هر پا و عضوی که مشکل دارد همان پا را روغن مالی کند دارو را هم روی محل خره قرار بدهید. موقع ناشتا هنگام طلوع آفتاب باشد.

شاید استفاده شودکه خره معلول غلبه صفرا است. کسانی که زخم دیابتی دارند اول باید روغن مالی کنند بعد داروی شافیه را روی آن قرار بدهند یعنی باید با آب خورده شود و هم روغن مالی شود وهم باید دارو روی محل خوره یا زخم دیابتی گذاشته شود.

درست است که در شافیه سه ماهه هم درمان صفرا ذکر شد اما چون صفرای غیر شدید و صفرای شدید داریم و غلبه صفرا هم مراتبی دارد شافیه هشت ماهه درمان صفرای شدید می‌کند. حتی در برخی موارد صفرای شخص با صفرا بر هم حل نمیشود ممکن است با داروی شافیه سه ماهه نیز درمان نشود اما با شافیه هشت ماهه درمان می‌شود

شافیه نه ماهه

اگر نه ماه از دفن شافیه بگذرد برای هذیان گویی یعنی گیجی و خماری که نمی‌داند چه میکند و چه میگوید و زیاد خوابی و هذیان گویی درخواب و ترس و پریدن در خواب مفید است. اندازه یک عدس با روغن تخم ترب موقع صبح ناشتا خورده شود. روغن باید حداقل اندازه یک قاشق غذاخوری باشد. و هنگام خواب نیز همراه روغن خورده شود. شافیه در روغن حل شود یا نه فرقی نمی‌کند.

شافیه ده ماهه

اگر ده ماه بگذرد برای سودا و صفرا مفید است نشانه‌های صفرا را بیان می‌کند: کسانی که دچار وسوسه صدر می‌شوند حدیث نفس و دائم الفکر است کلام قلبی و حدیث قلبی دارند و دچار تب باطنی و گرگرفتگی هستند و عقل چندانی ندارد یعنی تمرکز ندارند.

شافیه به اندازه‌ی یک عدس با سس یعنی سرکه و سفیدی تخم مرغ مصرف شود. سرکه و تخم مرغ به اندازه مساوی هرکدام حداقل یک قاشق غذاخوری باشند. موقع ناشتا شب هم موقع خواب. در شب به هرنحو چه با سس یا بدون آن مصرف کند. سس فقط در صبح ناشتا لازم است

شافیه یازده ماهه

اگر یازده ماه بگذرد برای سودا خوب است (نشانه سوداوی‌ها را بیان می‌کند)کسی که ترس دارد و از خواب پریدن دارد و دچار وسواس است. به اندازه یک نخود با روغن گل سرخ موقع صبح ناشتا و شب موقع خواب اندازه یک نخود بدون روغن بخورد.

شافیه دوازده ماهه

اگر دوازده ماه از دفن شافیه بگذرد برای فلج کهنه و تازه مفید است فلج شامل ام اس و میوپاتی و دیسفرونی و ای ال اس و فلج کودکان هم می‌شود با آب مرزنجوش اندازه یک نخود پاها را روغن و نمک بمالد و موقع خواب امروز و فردا هم همین کار بکند از سرکه و لبنیات سبزیجات و ماهی پرهیز کند و بعد از دوره درمان هرچه بخواهد می‌تواند مصرف کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo