< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث تغذیه(آداب) – معرفی بیماری شب ادراری

 

قطع کردن غذا خوردن

صحبت راجع به آداب و شرائط تغذیه است.

از روایات استفاده می‌شود بلند شدن از سر سفره و انجام دادن کاری مانند آوردن نمک یا آب یا انجام دادن کاری مانند باز کردن درب یا جواب دادن تلفن در هنگام غذا خوردن به صلاح نیست به خصوص اگر دیگران را به بلند شدن از سر سفره وادار کنیم.

اصل قطع کردن غذا زیاد خوب نیست و بین غذا نباید فاصله بیفتد، البته بیشتر روایات در مورد خوب نبودن وادار کردن دیگران به بلند شدن از سر سفره آمده است.

مثلا اگر به یکی از اهل سفره گفته شود نمک بیاورد یا چیزی دیگری پیدا کن بیاور، صلاح نیست.

سفارش به بلند نکردن دیگران از سر سفره از جهت اخلاقی و به وجود آمدن کدورت شاید خوب باشد ولی بعید نیست که مسائل بهداشتی و سلامتی هم در میان باشد.

در روایت آمده است:

قَالَ لَنَا أَبُو الْحَسَنِ ع إِنْ قُمْتُ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ أَنْتُمْ‌ تَأْكُلُونَ‌ فَلَا تَقُومُوا حَتَّى تَفْرُغُوا وَ لَرُبَّمَا دَعَا بَعْضَنَا فَيُقَال‌ هُمْ يَأْكُلُونَ فَيَقُولُ دَعُوهُمْ حَتَّى يَفْرُغُوا.[1]

یعنی امام کاظم(ع) به ما فرمود اگر روی سر شما بایستم و شما در حال خوردن بودید بلند نشوید تا اینکه غذا خوردن تمام بشود و چه بسا امام(ع) یکی از ما را صدا می‌زد و عرض می‌شد مشغول خوردن هستند می‌فرمود اجازه بدهید غذا خوردن آن ها تمام بشود.

به وضوح از این روایت استفاده می‌شود بلند کردن دیگران از سر سفره صلاح نیست و همچنین استفاده می‌شود خود انسان تبرعا و داوطلبانه نباید از سر سفره بلند شود یعنی خود انسان هم مکلف است در هر حال مثلا آدم مهمی آمده است، غذا را قطع نکند از سر سفره بلند نشود.

قسمت آخر روایت مربوط به امام(ع) است که دیگران را وادار به قطع غذا نمی‌کرد. اول روایت تکلیف خود شخص نیز مشخص شده است که نباید از سر سفره بلند نشود.

ممکن قطع کردن غذا ضرر و مفسده ای داشته باشد زیرا امام(ع) از این کار نهی کرده است.

صحبت از احترام به سفره یا اذیت شدن شخص نیست بلکه از انسان خواسته شده تا غذا خوردن را قطع نکند. امام(ع) فرمود اگر روی سر شما ایستادم باز هم غذا خوردن را قطع نکن.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّهُ كَرِهَ الْقِيَامَ عَنِ الطَّعَامِ وَ كَانَ‌ رُبَّمَا دَعَا بَعْضَ‌ عَبِيدِهِ‌ فَيُقَالُ هُمْ يَأْكُلُونَ فَيَقُولُ دَعُوهُمْ حَتَّى يَفْرُغُوا.[2]

یعنی امام(ع) بلند شدن از غذا خوردن را دوست نداشت

صحبت از احترام و وادار کردن نیست بلکه بلند شدن از غذا خوردن مکروه است.

«کره» به معنای ضرر داشتن است.

خانم باید تدبیر کند و آنچه نیاز هست را یکبار سر سفره بیاورد تا حتی یکبار هم مجبور به قطع غذا نشود.

به نظر می‌رسد بلند شدن اگر منجر به قطع شدن غذا خوردن بشود مکروه است ولی اگر بلند شدن موجب قطع شدن غذا خوردن نشود مثلا در حال راه رفتن غذا هم بخورد، در حال ناچاری کراهتی ندارد.

بله، امکان دارد بلند نشدن از سر سفره با مسئله‌ی مهم تری در تضاد باشد که باید اهم و مهم بشود ولی بلند نشدن از سفره باید سنت بشود.

بعضی ملت ها اگر کسی وارد بشود، می‌گویند چون سر سفره هستیم بلند نمی‌شویم. این سنت را همه می‌پذیرند. این سنت باید شایع بشود. شخص هر چقدر مهم هم باشد از امام (ع) مهم تر نیست و امام(ع)‌ فرمود اگر روی سر شما هم ایستادم شما از غذا خوردن بلند نشوید.

 

بسم الله گفتن هنگام غذا

راجع به گفتن نام خدا اطلاعاتی داریم ولی مسائل دیگری وجود دارد که مربوط به سلامتی می‌شود و تا به حال کمتر مطرح شده است و اگر هم مطرح شده است به لب و عمق مطلب نرسیده اند.

خداوند به انسان روزی داده است و از نعمت ها در اختیار انسان گذاشته است و سزاوار است هنگام خوردن انسان از صاحب نعمت یاد کند و نام خداوند و کسی که به او احسان کرده است را ببرد.

ما بیشتر به مسائل بهداشتی می‌پردازیم.

راجع به بهداشت از روایات استفاده می‌شود که موجوداتی نامرعی وجود دارند که به انسان آسیب می‌زنند که در روایات از آن به جن یا شیطان تعبیر می‌شود ولی در اصطلاح امروزی به میکروب و ویروس معرفی می‌شوند که دیده نمی‌شوند ولی آسیب می‌رسانند.

در وجود موجودات نامرعی و آسیب زننده با طب امروزی مشترک هستیم، ما می‌گوییم چیزی به نام شیطان وجود دارد که انسان را بیمار می‌کند و طب امروزی می‌گوید چیزی به نام میکروب و ویروس و قارچ و امثال این ها به انسان آسیب می‌رساند.

همچنین طب امروزی هم مانند آنچه ما می‌گوییم، می‌گویند قبل از غذا باید دست ها را بشوید تا میکروب غذا را آلوده نکند و موجب بیماری انسان نشود که شاید آن ها این مطلب را از شرائع آسمانی گرفته باشند.

روایات شستن دست و صورت قبل و بعد از غذا را خواندیم.

بنابراین ما غربی ها در اینکه شستن دست جلوی آسیب موجودات مضر را می‌گیرد مشترک هستیم که البته بنده یقین دارم آن ها این مطلب را از روایات ما گرفته اند.

بلکه ما بیشتر و شدیدتر روی این مسئله تاکید کرده ایم زیرا در روایت خواندیم که بعد از شستن دست قبل از غذا برای امام(ع) حوله آورند و امام(ع) فرمود برای دست زدن به حوله دستانم را شستم. بنابراین برای رعایت بهداشت، بعد از شستن دست ها قبل از غذا، حتی به حوله هم دست زده نمی‌شود و دست ها خیس رها می‌شود و ما دامی که دست ها خیس است برکت در غذا وجود دارد.

ما اموری داریم که غربی ها آن ها را ندارند و هنوز به آن ها نرسیده اند که یکی از آن امور «بسم الله گفتن» است.

مضمون روایات این است اگر انسان در ابتداء غذا بسم الله بگوید، ‌شیطان در غذا مشارکت نمی‌کند یعنی غذا آلوده نمی‌شود. این مسائل را فقط ما داریم و عقل غربی ها هنوز به این مطلب نرسیده است که اگر بسم الله گفته بشود میکروب و ویروس به انسان آسیب نمی‌زند.

غربی ها برای در امان ماندن از آسیب میکروب و ویروس،‌ آنتی باکتریال و آنتی ویروس دارند ولی ما بسم الله داریم. ممکن است علم بک روزی به آثار بسم الله برسد و شاید خودمان روزی با آزمایش ها به اثرات بسم الله برسیم.

اگر این مطالب در دنیا به شکل علمی و پروژه و تئوری اسلامی ثابت بشود، افتخار برای اسلام است. می‌توان صد نفر را آزمانش کنیم که برخی از آن ها با بسم الله غذا بخورند و برخی دیگر بدون بسم الله غذا بخورند بعد آثار و نتائج کار را مشاهده کنیم.

خارجی ها سر هر چیزی آمار می‌گیرند، با یک آمار گیری ساده شاید بتوان اثرات بسم الله هنگام غذا خوردن را ثابت کرد.

بنابراین می‌شود به جای استفاده از استریل کننده ها یا مواد شیمیایی که مضر هستند، با یک بسم الله میکروب و آلودگی ها ضرر نرساند.

روایات می‌فرمایند اگر انسان بسم الله بگوید، بیمار نمی‌شود.

چیز دیگری که غربی ها هنوز به آن علم پیدا نکرده اند وجود موجودات مفید و مدافع انسان است. موجوداتی هستند که جلوی بیمار شدن انسان را می‌گیرند و با بسم الله گفتن حاضر می‌شوند.

موجودات مفید بر موجودات مضر مانند میکروب و ویروس سلطه دارند و به آن ها امر و نهی می‌کنند.

علی رغم مطرح بودن موجودات مضر در غرب، وجود موجودات مفید و مدافع انسان و موجودات آبادگر هنوز در غرب مطرح نشده است و این یک تئوری اسلامی است.

موجودات مفید و آبادگر یقینا وجود دارند.

در روایت آمده است:

إِذَا وُضِعَتِ الْمَائِدَةُ حَفَّهَا أَرْبَعَةُ أَمْلَاكٍ فَإِذَا قَالَ الْعَبْدُ بِسْمِ اللَّهِ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ بَارَكَ اللَّهُ لَكُمْ فِي طَعَامِكُمْ ثُمَّ يَقُولُونَ لِلشَّيْطَانِ اخْرُجْ يَا فَاسِقُ لَا سُلْطَانَ لَكَ عَلَيْهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ قَوْمٌ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فَأَدَّوْا شُكْرَ رَبِّهِمْ فَإِذَا لَمْ يُسَمِّ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ لِلشَّيْطَانِ ادْنُ يَا فَاسِقُ فَكُلْ مَعَهُمْ وَ إِذَا رُفِعَتِ الْمَائِدَةُ وَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ قَوْمٌ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فَنَسُوا رَبَّهُمْ «1».[3]

هنگامی که سفره پهن می‌شود چهار ملک حاضر می‌شوند و هنگامی که بنده بسم الله بگوید ملائکه می‌گویند خداوند در غذا به شما برکت بدهد سپس به شیطان می‌گویند ای فاسق خارج شو، قدرتی بر آن ها نداری و زمانیکه اهل سفره در آخر غذا خوردن بگویند الحمد لله ملائکه می‌گویند خداوند به آن ها نعمت داد و آن ها شکر را اداء کردند ولی اگر بسم الله نگویند ملائکه به شیطان می‌گویند نزدیک شو ای فاسق و با آن ها بخور و هنگامی که سفره جمع شود و یاد خداوند نکنند ملائکه می‌گویند خداوند به آن ها نعمت داد ولی آن ها پروردگار خود را فراموش کردند.

دعای ملائکه فعل آن ها است، کاری انجام می‌دهند که غذا مبارک و مفید و برکت دار شود.

طبق این روایت، ملائکه بر شیاطین سلطه دارند و ملائکه از شیاطین برتر و قوی تر هستند و به شیطان دستور می‌دهد.

«لا سطان لک» یعنی ای شیطان نمی‌توانی به کسانی که سر سفره بسم الله گفته اند آسیب برسانی، البته عرض کردم گفتار ملائکه، کاری است که انجام می‌دهند و باعث می‌شوند شیاطین آسیب نرسانند. یعنی شیطان را دور می‌کنند.

روایت معتبر است و مشایخ ثلاث(کلینی و صدوق و شیخ طوسی) این روایت را نقل کرده اند. علاوه بر این مشایخ، برقی(صاحب کتاب المحاسن) هم این روایت را نقل کرده است و روایت معتبر است.

روایاتی که می‌گویند اگر کسی بسم الله بگوید، شیطان به او آسیب نمی‌رساند، خیلی زیاد است. اگر شخص بسم الله نگوید، شیطان حتی در همبستر شدن و اموال و نفس یعنی سلامتی هم با او مشارکت می‌کند.

در روایت معتبر از امام صادق(ع) آمده است:

إِذَا أَكَلْتَ الطَّعَامَ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ فِي أَوَّلِهِ وَ آخِرِهِ فَإِنَّ الْعَبْدَ إِذَا سَمَّى فِي طَعَامِهِ قَبْلَ‌ أَنْ‌ يَأْكُلَ‌ لَمْ يَأْكُلْ مَعَهُ الشَّيْطَانُ وَ إِذَا لَمْ يُسَمِّ أَكَلَ مَعَهُ الشَّيْطَانُ وَ إِذَا سَمَّى بَعْدَ مَا يَأْكُلُ وَ أَكَلَ الشَّيْطَانُ مَعَهُ تَقَيَّأَ مَا كَانَ أَكَلَ‌.[4]

یعنی ... هنگامی که بنده قبل از غذا خوردن بسم الله بگوید شیطان با او غذا نمی‌خورد ولی اگر بسم الله نگوید، شیطان با او غذا می‌خورد ...

معلوم است که خوردن و مشارکت شیطان به انسان ضرر می‌رساند. روایاتی است که شیطان زمانیکه به غذا می‌رسد، آب دهان خود را در غذا می‌اندازد که امروزه می‌گویند میکروب «آنزیم» ترشح می‌کند که برای انسان سم است و سبب انواع بیماری می‌شود.

آب دهانی که در روایات آمده است، شیطان در غذا می اندازد برای انسان سم است و زمانیکه شیطان در غذا مشارکت کند، آب دهان خود را داخل غذا می‌ریزد و مشارکت شیطان در غذا، زمانی است که انسان بسم الله نگوید.

بنابراین یک بسم الله گفتن جلوی ضررها و بیماری های زیادی را می‌گیرد.

گویا بسم الله گفتن، عملکرد و کارکرد شیطان را مهار می‌کند.

مسلم است که انسان به وسیله‌ی تب هم بیمار می‌شود و تب، همان میکروب و ویروسی است که وارد بدن می‌شود و با گلوبول های سفید بدن درگیر می‌شود و این جنگ شدید تبدیل به تب می‌شود.

در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است:

مَا اتَّخَمْتُ‌ قَطُّ وَ ذَلِكَ أَنِّي لَمْ أَبْدَأْ بِطَعَامٍ إِلَّا قُلْتُ- بِسْمِ اللَّهِ وَ لَمْ أَفْرُغْ مِنْ طَعَامٍ إِلَّا قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّه‌[5]

یعنی هیچگاه مبتلا به فساد معده و عدم هضم معده نشدم زیرا هیچ غذایی را بدون بسم الله آغاز نکردم و در پایان هر غذا الحمدلله گفتم.

از این روایت استفاده می‌شود که یک بسم الله گفتن برای غذا خوردن کافی است ولی روایات دیگری هم داریم که خواهیم خواند.

 

سفارشات

اگر کسی در ابتداء غذا خوردن، بسم الله گفتن را فراموش کرد، در روایت آمده است که بسم الله را به صیغه‌ی مخصوص بگوید «بسم الله علی اوله و آخره».

شیطان از اول همراه انسان شروع به غذا خوردن می‌کند و اگر کسی وسط غذا بسم الله بگوید، شیطان هرچه خورده است را برمی‌گرداند.

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ أُسَمِّي عَلَى الطَّعَامِ فَقَالَ إِذَا اخْتَلَفَتِ الْآنِيَةُ فَسَمِّ عَلَى كُلِّ إِنَاءٍ قُلْتُ فَإِنْ نَسِيتُ‌ أَنْ‌ أُسَمِّيَ‌ فَقَالَ تَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ فِي أَوَّلِهِ وَ آخِرِه‌[6]

یعنی ... اگر بسم الله را فراموش کردم چه کنم؟ امام (ع) فرمود بگو بسم الله علی اوله و آخره

گویا اینگونه بسم الله گفتن در وسط غذا، نگفتن بسم الله در اول غذا را جبران می‌کند.

بله، گفتیم که هم شستن دست ها لازم است و هم گفتن بسم الله لازم است. اگر دست ها شسته نشوند، شیطان آسیب می‌زند ولی اگر بسم الله گفته نشود، شیطان مشارکت می‌کند، هر کدام یک بحث است.

مشارکت شیطان، آسیب هم به دنبال دارد. اگر دست ها شسته نشود، دست آلوده است و آلودگی به بدن انتقال پیدا می‌کند و به انسان آسیب می‌زند ولی اگر بسم الله گفته بشود، شیطان در غذا خوردن مشارکت نمی‌کند و شاید شیطان ضعیف بشود.

در روایت دیگر از حضرت امیر(ع) آمده است:

مَنْ أَكَلَ‌ طَعَاماً فَلْيَذْكُرِ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ فَإِنْ نَسِيَ ثُمَّ ذَكَرَ اللَّهَ بَعْدَهُ تَقَيَّأَ الشَّيْطَانُ مَا أَكَلَ وَ اسْتَقْبَلَ الرَّجُلُ طَعَامَهُ‌.[7]

یعنی کسی که غذا می‌خورد، نام خداوند را بر غذا ببرد و اگر فراموش کرد و بعد خداوند را یاد کرد، شیطان آنچه خورده را برمی‌گرداند و شخص غذا را به تنهایی می‌خورد.

از این روایت استفاده می‌شود که اگر بسم الله گفته نشود شیطان در غذا مشارکت می‌کند و برکت غذا را از بین می‌برد. همانطور که در روایت قبلی خواندیم که ملائکه برکت را برای شخصی که بسم الله گفته است درخواست می‌کنند.

در روایت دیگر از امام صادق(ع) آمده است:

وَ إِذَا سَمَّى‌ بَعْدَ مَا يَأْكُلُ‌ وَ أَكَلَ الشَّيْطَانُ مَعَهُ تَقَيَّأَ مَا كَانَ أَكَلَ‌.[8]

یعنی و زمانیکه بعد از غذا خوردن بسم الله بگوید و شیطان با او خورده باشد، شیطان آنچه خورده است را بر می‌گرداند.

شاید این روایت شامل بعد از غذا خوردن هم بشود ولی بیشتر وسط غذا مراد است.

در روایت دیگر آمده است:

كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله جالِسا ورَجُلٌ يَأكُلُ ، فَلَم يُسَمِّ حَتّى لَم يَبقَ مِن طَعامِهِ إلّا لُقمَةٌ ، فَلَمّا رَفَعَها إلى فيهِ قالَ : بِسمِ اللّهِ أوَّلَهُ وآخِرَهُ ، فَضَحِكَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ثُمَّ قالَ : ما زالَ الشَّيطانُ يَأكُلُ مَعَهُ ، فَلَمّا ذَكَرَ اسمَ اللّهِ عز و جل استَقاءَ ما في بَطنِهِ[9]

یعنی مردی نزد پیامبر(ص) غذا می‌خورد و تا آخرین لقمه‌ی غذا بسم الله نگفت، هنگام خوردن لقمه‌ی آخر گفت بسم الله اوله و آخره پیامبر(ص) فرمود شیطان با او غذا می‌خورد و هنگامی که بسم الله گفت شیطان آنچه خورد بالا آورد.

شیطان و آنچه می‌خورد نا محسوس است ولی خوردن حقیقت دارد و معنوی و باطنی نیست.

روایات و علم جدید می‌گوید زمانیکه میکروب می‌خواهد غذا بخورد، دو زائده مانند دو انگشت از بدن و پوست میکروب ظاهر می‌شود و غذا را می‌گیرد و بسته می‌شود و غذا را روی پوست خود می‌مالد و روی پوست میکروب می‌ماند و جذب بدن میکروب می‌شود و بعد تفاله‌ی غذا را می‌ریزد.

روایات فرموده اند:

إِنَّ الْأَكْلَ بِإِصْبَعَيْنِ هُوَ أَكْلَةُ الشَّيْطَان‌[10]

یعنی خوردن شیطان با دو انگشت است.

اگر انسان بسم الله بگوید دو انگشت میکروب باز می‌شود و آنچه برداشته است به غذا بر می‌گردد.

بنابراین غذا وارد بدن میکروب نمی‌شود تا برگرداند بلکه غذا در ظاهر بدن میکروب است. همیشه در غذاها میکروب وجود دارد.

روزی دکتری به من اعتراض کرد که چرا می‌گویید با بسم الله شیطان ضرر نمی‌رساند وقتی که میکروب همیشه وجود دارد؟ به او گفتم مگر شما نمی‌گویید داخل دهان همیشه میکروب وجود دارد؟ پس چرا شما دائما بیمار نیستید؟

بودن میکروب ضرر ندارد بلکه نباید شرائطی فراهم بشود که میکروب به ما آسیب نرساند.

انواع میکروب همه جا به خصوص در دهان انسان وجود دارد ولی مهم آسیب رساندن میکروب است و با تماس غذا با بدن میکروب آسیبی به انسان نمی‌زند زیرا تماس بدن میکروب با غذا همیشه وجود دارد.

ولی احتمال دارد که واقعا میکروب و شیطان غذا را استفراغ کنند تا انسان از ابتداء توجه کند و بسم الله بگوید.

 

بیماری اِنروزی (Nocturnal enuresis)

برخی از بچه های سه سال بیشتر، مبتلا به شب ادراری می‌شوند. علت اصلی این بیماری همبستر شدن پدر و مادر در حال ایستاده است.

در وصیت پیامبر(ص) به حضرت امیر(ع) آمده است که ایستاده همبستر نشو زیرا بچه مبتلا به شب ادراری می‌شود.

يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ مِنْ قِيَامٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِ الْحَمِيرِ فَإِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ كَانَ بَوَّالًا فِي الْفِرَاشِ كَالْحَمِيرِ الْبَوَّالَةِ فِي كُلِّ مَكَان‌[11]

یعنی ... اگر ایستاده جماع کنی فرزند در رخت خواب ادرار می‌کند مانند الاغی که در هر جا ادرار می‌کند.

عدم تربیت و عادت دادن بچه هم در این مسئله دخیل است. باید به بچه یاد بدهند و علت دیگر غلبه‌ی صفراء است زیرا با زیاد آب خوردن کنترل ادرار از دست می‌رود و عدم ثبات عاطفی مانند حالت لج بازی و عصبانی و پرخاشگری که معلول صفراء است.

بچه هایی که هیجانات پیدا می‌کنند ممکن است در روز هم ادرار کنند. عدم تطابق با محیط هم یکی از علت های شب ادراری است یعنی زمانیکه جایی می‌رود که برای او آشنا نیست مبتلا به شب ادراری می‌شود.

اختلالات تناسلی و ادراری، خوردن غذای پر ادویه، خستگی شدید در خواب به گونه ای که ادرار را حس نمی‌کند، کم کاری تیروئید و صرع هم از علل دیگر شب ادراری است.

درمان

استفاده از صفرابر و سردکننده، سویق عدس که تشنگی را برطرف می‌کند و آب خوردن را کم می‌کند.

برگه ای وجود دارد که هم دارو معرفی می‌کند و هم یک سری دعا و طلسم و حرز و آیه‌ی قرآن دارد.

داروی شب ادراری از زعفران و سعد تشکیل است، اندازه‌ی زعفران دو برابر سعد است.

آیه ای را باید با آب زعفران بنویسند و بشویند و روی آب آن آیات قرآن را بخوانند و خورده شود.

دعایی هم باید همراه بچه باشد. اگر فرزند پسر باشد روی عانه و اگر دختر باشد روی زانو باید بسته بشود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo