< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث پاکیزگی – معرفی داروی فشار خون

 

صحبت راجع به بهداشت اسلامی بود و اینکه چگونه باید تمییز باشیم و چه کارهایی باید انجام بدهیم. معلوم شد غسل و وضوء وجود دارد. امروز تتمه‌ی بحث وضوء مطرح می‌شود.

 

چه زمانی باید دست و صورت را بشوییم

یک سری از مواقع شستن را می‌فهمیم و یک سری از این مواقع را از بیان معصوم (ع)‌ به دست می‌آوریم.

ارتباط یک سری از امور را متوجه نمی‌شویم. مثلا می‌فرماید بعد از دست دادن به کسی که رعایت پاکیزگی نمی‌کند باید دست شسته شود. این مورد را متوجه می‌شویم. ولی علت شستن دست و صورت بعد از خواب را نمی‌فهمیم بنابراین این ها را معصوم (ع) باید بگوید.

در مورد وضوء از یک طرف بحث تکلیف و جواز خواندن نماز و مانند این است و از طرف دیگر مسئله‌ی پاکیزگی و تمییزی و طیب و طاهر بودن است.

ما می‌دانیم وضوء بر روی وضوء نور بر روی نور است و در اینجا بحث نماز نیست زیرا با وضوء اول جواز خواندن نماز می‌آید بنابراین حکمت وضوء دوم چیز دیگری از مسئله‌ی شرعی است. یا سفارش کردن به وضوء گرفتن برای شخص جنب به خاطر نماز نیست زیرا شخص جنب نماز نمی‌تواند نماز بخواند یا سفارش به وضوء گرفتن برای زن حائض برای نماز و مسئله‌ی شرعی نیست بلکه این ها برای رعایت پاکیزگی است.

بنابراین یک طرف بحث وضوء مسائل شرعیه و یک طرف وضوء مسئله‌ی بهداشت و سلامتی است. یک تلازمی هم بین مسائل شرعیه و پاکیزگی هم وجود دارد. یعنی وضوء اگر واجب و لازم می‌شود برای حفظ پاکیزگی است.

 

گاهی روایات وضوء را مطرح می‌کنند درحالیکه صحبت از نماز نیست

روایاتی که راجع به وضوء وارد شده است گاهی در مورد حکم شرعی است و مسئله‌ی جواز نماز است. مثلا برای صحت نماز باید وضوء گرفته شود و بیش از این نیست و گاهی می‌فرمایند اگر مثلا خواب بودی و فلان اتفاق افتاد وضوء بگیر و اشاره‌ای به نماز نشده است، ما موارد دوم را حمل بر پاکیزگی کردیم زیرا نماز بر بیشتر این موارد متوقف نیست. اگر هم نماز متوقف بر آن باشد منافاتی با مسئله‌ی بهداشت ندارد زیرا می‌فرماید اگر خوابیدی وضوء بگیر و ظاهر این است که وضوء گرفتن بدون فاصله باشد درحالیکه وقت نماز هم فرا نرسیده است بنابراین ارتباطی به بحث نماز نخواهد داشت.

بنابراین روایاتی که می‌فرمایند خوابیدی یا دست به فرش زدی و امثال آن وضوء بگیر ارتباطی به مسئله‌ی نماز ندارد و مرتبط به باب سلامتی است.

در اول کتاب یک قانون کلی گرفتیم و آن اینکه وقتی معصوم(ع) می‌فرماید دست وصورت و لباس را بشویی حمل بر پاکیزگی می‌کنیم و حمل بر حکم شرعی نمی‌کنیم. شستن به معنای فشار دادن زیر آب است.

وضوء به معنای توقف نماز بر شستن نیست. اگر بگوییم نماز بر شستن توقف دارد، روایات شدیدا با یکدیگر تعارض خواهند کرد. زیرا یک سری می‌گویند بشوی و یک سری می‌فرمایند صحت نماز بر شستن توقف ندارد.

[[بله، بنده ملائکه را به تمام نیروهای خیِّر جهان در مقابل نیروهای مخرب جهان معنا می‌کنم. اگر ملائکه را موجودات بال داری تصور کنیم که در ارتباط با حسنات و سیئات هستند مشکل پیدا می‌شود ولی اگر ملائکه را نیروهایی معنا کنیم که در راستای نفع بشر هستند، دیگر مشکلی نخواهد بود و در سلامتی انسان و در دور کردن شیطان که سبب بیماری انسان هستند دخیل هستند. ملائکه هم در ارتباط با مسائل بهداشت و سلامتی هستند. بودن ملائکه منافع حقیقیه هم دارد و فقط بحث اعتبار و ثواب نیست و در راستای سلامتی و پاکیزگی و بهداشت انسان هستند.

این بحث را خواهیم خواند که با شستن دست و صورت کل بدن تمییز نمی‌شود [بلکه باید اول وضوء بسم الله گفت تا تمام اعضاء تمییز شوند یعنی گناهان تمام اعضاء بریزد و ریزش گناهان سبب سلامتی است ]

قبلا خواندیم که بعد از وضوء گرفتن مثلا اگر به چیز کثیفی دست زده شود باید دست را شست یا خواندیم که امام رضا(ع) بعد از شستن دست وصورت برای او حوله آوردند فرمود چون به حوله دست زدم دستم را می‌شویم.]]

گفتیم در بسیاری از روایات امر به وضوء شده است و بحث نماز هم نیست.

در روایت آمده است:

إِذَا خَالَطَ النَّوْمُ‌ الْقَلْبَ‌ فَقَدْ وَجَبَ الْوُضُوء[1]

یعنی هنگامی که خواب مخلوط با قلب می‌شود وضوء واجب می‌شود.

در این روایت بحث از نماز نیست و صحبت از خواب است و می‌فرماید اگر خوابیدی وضوء بگیر.

در روایت دیگر آمده است:

إِذَا نَامَتِ‌ الْعَيْنُ‌ وَ الْأُذُنُ‌ وَ الْقَلْبُ وَجَبَ الْوُضُوءُ، قِيلَ: فَإِنْ حُرِّكَ إِلَى جَنْبِهِ شَيْ‌ءٌ وَ لَمْ يَعْلَمْ بِهِ قَالَ: لَا حَتَّى يَسْتَيْقِنَ أَنَّهُ قَدْ نَامَ حَتَّى يَجِي‌ءَ مِنْ ذَلِكَ أَمْرٌ بَيِّنٌ، وَ إِلَّا فَإِنَّهُ عَلَى يَقِينٍ مِنْ وُضُوئِهِ وَ لَا تَنْقُضِ الْيَقِينَ أَبَداً بِالشَّكِّ وَ إِنَّمَا تَنْقُضُهُ بِيَقِينٍ آخَرَ.[2]

یعنی هنگامی که چشم و گوش و قلب بخوابد وضوء واجب است...

در اینجا بحث از نماز نیست و ما می‌توانیم آن را بر مسائل بهداشتی حمل کنیم.

در روایت دیگر آمده است:

إِذَا اسْتَيْقَنْتَ أَنَّكَ قَدْ أَحْدَثْتَ، فَتَوَضَّأْ، وَ إِيَّاكَ أَنْ تُحْدِثَ وُضُوءاً أَبَداً حَتَّى تَسْتَيْقِنَ أَنَّكَ قَدْ أَحْدَثْت‌[3]

یعنی ... مبادا وضوء بگیری تا اینکه یقین کنی محدث شده ای.

یک سری روایات دیگر است که می‌فرماید:

أَنَّ الْوُضُوءَ عَلَى‌ الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُورٍ وَ مَنْ جَدَّدَ وُضُوءَهُ مِنْ غَيْرِ حَدَثٍ آخَرَ جَدَّدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تَوْبَتَهُ مِنْ غَيْرِ اسْتِغْفَار[4]

یعنی وضوء بس از وضوء نور بر روی نور است.(یعنی نور مضاعف است) و کسی که بدون محدث شدن وضوء بگیرد خداوند بدون اینکه استغفار کند توبه برای او محسوب می‌کند.

روایت قبلی می‌فرماید مبادا وضوء بگیری مگر اینکه محدث شده باشی و روایت اخیر می‌گوید اگر هم محدث نشدی وضوء بگیر.

می‌توانیم بگوییم روایت قبلی مربوط به بحث وسواس و شک است و روایت اخیر مربوط به مسائل بهداشتی است.

در بحث شرعی وضوء نهایتا این است که نماز بدون وضوء صحیح نیست و تکلیفی غیر از این وجود ندارد و خواندن نماز بدون وضوء حرمت ندارد.

روایت می‌فرماید اگر خوابیدی وضوء بگیر، فقهاء می‌گویند مراد این است که برای نماز وضوء بگیر دراینصورت این روایت برای کسی که بعد از خواب نمی‌خواهد نماز بخواند معنا پیدا نمی‌کند. این روایت می‌فرماید چون خوابیدی کثیف شده ای و باید برای برطرف کردن کثافت وضوء بگیری.

در روایت دیگر آمده است:

الْوُضُوءُ بَعْدَ الطَّهُورِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ فَتَطَهَّرُوا.[5]

یعنی وضوء بعد از طهارت و وضوء ده حسنه است ...

این روایات را باید حمل بر پاکیزگی کنیم. ما از روایات فهمیدیم که روح وضوء و غسل برای پاکیزگی است.

در روایتی از امام رضا (ع) آمده است:

فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ فَلِمَ وَجَبَ الْوُضُوءُ مِمَّا خَرَجَ‌ مِنَ‌ الطَّرَفَيْنِ‌ خَاصَّةً وَ مِنَ النَّوْمِ دُون‌ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ قِيلَ لِأَنَّ الطَّرَفَيْنِ هُمَا طَرِيقُ النَّجَاسَةِ وَ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ طَرِيقٌ تُصِيبُهُ النَّجَاسَةُ مِنْ نَفْسِهِ إِلَّا مِنْهُمَا فَأُمِرُوا بِالطَّهَارَةِ عِنْدَ مَا تُصِيبُهُمْ تِلْكَ النَّجَاسَةُ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَمَّا النَّوْمُ فَلِأَنَّ النَّائِمَ إِذَا غَلَبَ عَلَيْهِ النَّوْمُ يُفْتَحُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ وَ اسْتَرْخَى فَكَانَ أَغْلَبَ الْأَشْيَاءِ عَلَيْهِ فِي الْخُرُوجِ مِنْهُ‌ الرِّيحُ فَوَجَبَ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ لِهَذِهِ الْعِلَّة[6]

یعنی همانا وضوء برای خروج از دو طرف و از خواب واجب شده و نه بخاطر چیز دیگر به سبب اینکه دو طرف بدن راه خروج نجاست هستند و راه دیگری که نجاست از بدن انسان خارج شود نیست پس امر به طهارت شدند هنگامی که نجاست از آن دو راه خارج شود و اما خواب زیرا کسی که می‌خوابد همه چیز او شل و باز می‌شود و بیشترین چیزی که در این حال بر او غالب می‌شود خروج باد است به همین جهت وضوء واجب شده است.

در روایت دیگر می‌فرماید:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ يَنَامُ الرَّجُلُ وَ هُوَ جَالِسٌ فَقَالَ كَانَ أَبِي يَقُولُ إِذَا نَامَ‌ الرَّجُلُ‌ وَ هُوَ جَالِسٌ‌ مُجْتَمِعٌ فَلَيْسَ عَلَيْهِ وُضُوءٌ وَ إِذَا نَامَ مُضْطَجِعاً فَعَلَيْهِ الْوُضُوءُ.[7]

یعنی ... هنگامی که مرد نشسته بخوابد خود را جمع کرده است و وضوء بر او واجب نیست و اگر دراز کشیده بخوابد بر او وضوء واجب است.

فقهاء فرق بین نشسته خوابیدن و دراز کشیده خوابیدن را نمی‌دانند و به همین جهت فرقی نمی‌گذارند و می‌فرمایند خواب در همه‌ی حالات وضوء را باطل می‌کند ولی روایات می‌فرماید ابطال وضوء توسط خواب به جهت خروج باد است و اگر کسی نشسته بخوابد باد از او خارج نمی‌شود. این دیگر بحث شرعی نیست بلکه خلاف حکم شرعی است و مربوط به پاکیزگی و خروج نجاست است.

 

با خروج نجاست کل بدن کثیف می‌شود

نکته ای بدست می‌آید که با خارج شدن ادرار و مدفوع و باد از بدن دست و صورت هم کثیف می‌شود و ما این را نمی‌فهمیم بلکه با بیان شارع می‌فهمیم. شاید پیشرفت علم روزی به این مسائل برسد که با خروج نجاست از بدن چه اتفاقی برای دست و صورت به وجود می‌آید.

روایات می‌فرمایند وقتی نجاست از انسان خارج می‌شود کل بدن او کثیف می‌شود ولی بخاطر مشفت بر او واجب نشده است که کل بدن را بشوید.

علت دیگری که آمده است این است که خروج نجاست غیر اختیاری است و به دست انسان نیست ولی جنابت یک امر اختیاری است به همین جهت برای جنابت غسل واجب شده است.

برای هر چیزی که از دو طرف خارج شود وضوء لازم است

هر چیزی که از دو طرف خارج شود وضوء را لازم می‌کند حتی اگر تخم کدو یا کرم یا ترشحات یا چیز دیگر باشد زیرا روایت می‌فرماید:

وَجَبَ الْوُضُوءُ مِمَّا خَرَجَ‌ مِنَ‌ الطَّرَفَيْنِ[8]

یعنی وضوء برای چیزهای خارج شده از دو طرف است...

این حکم اختصاص به حکم شرعی ندارد زیرا فقهاء خروج تخم کدو یا کرم و مانند آن را مبطل وضوء نمی‌دانند. مثلا ترشحات خارج شده مبطل وضوء نیست ولی از جهت پاکیزگی است باید وضوء گرفته شود زیرا از هر چیز بدبو باید برحذر بود:

تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنَ‌ النَّتْنِ‌ الرِّيحِ‌ الَّذِي يُتَأَذَّى بِه‌[9]

از هر چیز بدبویی به وسیله‌ی آب نظافت کنید...

روایت دیگر می‌فرماید:

سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّعَافِ وَ الْحِجَامَةِ وَ كُلِّ دَمٍ سَائِلٍ فَقَالَ لَيْسَ فِي هَذَا وُضُوءٌ إِنَّمَا الْوُضُوءُ مِنْ‌ طَرَفَيْكَ‌ اللَّذَيْنِ أَنْعَمَ اللَّهُ تَعَالَى بِهِمَا عَلَيْكَ.[10]

یعنی ... همانا وضوء از خارج شده از دو طرف تو واجب می‌شود ...

روایاتی که بول و غائط را نام می‌برند اختصاص به نماز دارد و مورد آن متفاوت است.

 

مواردی که بدن را کثیف می‌کند

    1. خوابیدن

    2. خروج مدفوع

    3. خروج ادرار

    4. خروج دم استحاضه

    5. خروج خون حیض زیرا روایت داریم که خوب است که زن حائض وضوء بگیرد و موقع نماز در مصلای خود بنشیند و یا خداوند کند. معلوم می‌شود خارج شدن خون حیض کثیفی به دنبال دارد.

    6. خروج منی و تمام جنابت ها زیرا می‌فرماید سبب نقض وضوء‌ است و نیاز به طهارت مجدد است زیرا برای خوابیدن و خوردن و نوشیدن باید وضوء بگیرد و در خوردن و نوشیدن بحث نماز نیست

    7. خروج باد روایت صحیح السند می‌فرماید:لَا يُوجَبُ‌ الْوُضُوءُ إِلَّا مِنَ الْغَائِطِ أَوْ بَوْلٍ أَوْ ضَرْطَةٍ أَوْ فَسْوَةٍ تَجِدُ رِيحَهَا.[11] یعنی وضوء واجب نمی‌شود مگر بخاطر مدفوع یا ادرار یا بخاطر باد باصدا یا بخاطر بادی که بویش را استشمام کنی

    8. خارج شدن ترشحات بد بو از مقعد،‌ در روایت آمده است: تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنَ‌ النَّتْنِ‌ الرِّيحِ[12] یعنی از بدبو خودت را تمییز کن. و روایتی که وضوء را از خروج از دو طرف و چیزهای بدبو لازم کرده است. ترشحات مقعد بد بو است ویقینا مشمول این روایت است.

    9. خارج شدن کرم ها در روایت آمده است که تخم کدو یا چیزهای مشابه اگر خارج شود وضوء لازم است در روایات آمده است: قَالَ فِي الرَّجُلِ يَخْرُجُ‌ مِنْهُ‌ مِثْلُ‌ حَبِ‌ الْقَرْعِ قَالَ عَلَيْهِ وُضُوءٌ.[13] یعنی در مورد مردی که مانند تخم کدو از او خارج شده است فرمود بر او وضوء لازم و واجب است. این روایت مربوط به پاکیزگی است زیرا فقهاء‌ در این مورد فتوا به لزوم وضوء برای نماز نمی‌دهند.

    10. دست زدن به فرج خود یا شخص دیگر در روایت آمده است: إِذَا قَبَّلَ‌ الرَّجُلُ‌ الْمَرْأَةَ مِنْ‌ شَهْوَةٍ أَوْ مَسَّ فَرْجَهَا أَعَادَ الْوُضُوءَ.[14] یعنی هرگاه مرد زن را از روی شهوت ببوسد یا دست به فرج او بزند وضوء را اعاده کند. ولی تمام فقهاء می‌فرمایند که این وضوء شرعی نیست و روایت را طرح کرده اند در حالیکه این روایت چیز دیگر می‌فرمایند و این وضوء مربوط به پاکیزگی است و ارتباطی به بحث شرعی و اعتباری ندارد

    11. مس کردن باطن مقعد

    12. مس کردن باطن احلیل در روایت معتبر از امام صادق(ع) آمده است: وَ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَمَسُ‌ بَاطِنَ‌ دُبُرِهِ‌ قَالَ قَدْ نَقَضَ وُضُوءَهُ وَ إِنْ مَسَّ بَاطِنَ إِحْلِيلِهِ فَعَلَيْهِ أَنْ يُعِيدَ الْوُضُوءَ وَ إِنْ كَانَ فِي الصَّلَاةِ قَطَعَ الصَّلَاةَ وَ يَتَوَضَّأُ وَ يُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ إِنْ فَتَحَ إِحْلِيلَهُ أَعَادَ الْوُضُوءَ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.[15] یعنی از امام صادق در مورد مردی که وضوء می‌گیرد و بعد باطن مقعد را دست می‌زند سوال شد فرمود وضوئش باطل شد و باید مجددا وضوء بگیرد و کسی که به داخل آلت و مجرای ادرار دست بزند باید وضوء خود را اعاده کند . فقهاء به این روایت هم عمل نمی‌کنند و این روایت مربوط به پاکیزگی است.

    13. تمام تماس های جنسی اعم از بوسیدن و کارهای دیگر.

    14. دست زدن به سگ. در روایت صحیح السند آمده است: مَنْ‌ مَسَ‌ كَلْباً فَلْيَتَوَضَّأْ.[16] یعنی کسی که به سگ دست می‌زند پس باید وضوء بگیرد. فقهاء دست زدن به سگ را جزء نواقض محسوب نمی‌کنند. دست اگر نجس باشد دست نجس می‌شود و اگر بدون رطوبت باشد شستن آن صرفا برای تمییزی است.

    15. مسافحه با کسی که رعایت تمییزی نمی‌کند مانند مجوسی ها روایات متعدد وجود دارد هرچند کلمه‌ی وضوء آمده است ولی شاید مراد شستن دست باشد.

    16. خارج شدن «مذی» اگر با شهوت باشد. در روایت آمده است: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْمَذْيِ فَأَمَرَنِي بِالْوُضُوءِ مِنْهُ ثُمَّ أَعَدْتُ عَلَيْهِ فِي سَنَةٍ أُخْرَى فَأَمَرَنِي بِالْوُضُوءِ مِنْهُ وَ قَالَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع أَمَرَ الْمِقْدَادَ بْنَ الْأَسْوَدِ أَنْ يَسْأَلَ النَّبِيَّ ص وَ اسْتَحْيَا أَنْ يَسْأَلَهُ فَقَالَ فِيهِ الْوُضُوءُ.[17] یعنی ... حضرت امیر(ع) به مقداد دستور داد تا در مورد مذی از رسول خدا(ص) سوال کند زیرا خود حیا می‌کرد فرمود درباره‌ی مذی وضوء می‌باشد. امام صادق(ع) می‌فرماید: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَذْيُ الَّذِي يَخْرُجُ مِنَ الرَّجُلِ قَالَ أَحُدُّ لَكَ فِيهِ حَدّاً قَالَ قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ فَقَالَ إِنْ خَرَجَ‌ مِنْكَ‌ عَلَى‌ شَهْوَةٍ فَتَوَضَّأْ وَ إِنْ خَرَجَ مِنْكَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ فَلَيْسَ عَلَيْكَ فِيهِ وُضُوءٌ.[18] یعنی ... اگر مذی با شهوت خارج بشود پس وضوء بگیر و اگر بدون آن باشد وضوء بر تو نیست. معلوم می‌شود این روایات برای پاکیزگی است به جهت اینکه هیچ یک از فقهاء در مورد خروج مذی فتوا به وضوء نداده اند.

    17. خروج «ودی» یعنی ماده ای که بعد از ادرار خارج می‌شود. در روایت آمده است: ثَلَاثٌ يَخْرُجْنَ‌ مِنَ‌ الْإِحْلِيلِ‌ وَ هُنَّ الْمَنِيُّ فَمِنْهُ الْغُسْلُ وَ الْوَدْيُ فَمِنْهُ الْوُضُوءُ لِأَنَّهُ يَخْرُجُ مِنْ دَرِيرَةِ الْبَوْلِ قَالَ وَ الْمَذْيُ لَيْسَ فِيهِ وُضُوءٌ إِنَّمَا هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَا يَخْرُجُ مِنَ الْأَنْفِ.[19] یعنی سه چیز از آلت مرد خارج می‌شود یکی منی است که غسل واجب می‌شود و یکی ودی است که وضوء واجب می‌شود زیرا از محل خروج ادرار خارج می‌شود...

    18. تمامی رطوبت های خارج از آلت حتی اگر استبراء کرده باشد در روایت صحیح السند آمده است: مَنِ اغْتَسَلَ وَ هُوَ جُنُبٌ قَبْلَ أَنْ يَبُولَ ثُمَ‌ يَجِدُ بَلَلًا فَقَدِ انْتَقَضَ غُسْلُهُ وَ إِنْ كَانَ بَالَ ثُمَّ اغْتَسَلَ ثُمَّ وَجَدَ بَلَلًا فَلَيْسَ يُنْقَضُ غُسْلُهُ وَ لَكِنْ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ.[20] یعنی اگر کسی غسل جنابت کند قبل از ادرار کردن سپس رطوبتی از او خارج شود غسلش باطل است و اگر بول کند و بعد غسل کند و بعد از غسل رطوبتی پیدا کرد غسل باطل نیست ولی وضوء لازم است.

    19. ناخن گرفتن، علاوه بر شستن ناخن ها وضوء هم باید گرفته شود در روایت آمده است: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع الرَّجُلُ يُقَلِّمُ‌ أَظْفَارَهُ‌ وَ يَجُزُّ شَارِبَهُ وَ يَأْخُذُ مِنْ شَعْرِ لِحْيَتِهِ وَ رَأْسِهِ هَلْ يَنْقُضُ ذَلِكَ وُضُوءَهُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ كُلُّ هَذَا سُنَّةٌ وَ الْوُضُوءُ فَرِيضَةٌ وَ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ مِنَ السُّنَّةِ يَنْقُضُ الْفَرِيضَةَ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَيَزِيدُهُ تَطْهِيراً.[21] یعنی سوال کردم از مردی که ناخن های خود را گرفته است و سبیل را می‌گیرد و محاسن و سر را کوتاه می‌کند آیا وضوئش باطل می‌شود؟ فرمود ای زراره این موارد سنت است و وضوء فریضه است و سنت ها فریضه را نقض نمی‌کند ولی اگر وضوء بگیرد پاک تر می‌شود. این همان دو طرف وضوء است که گفتیم که یک طرف حکم شرعی است و یکی پاکیزگی و بهداشت است. ناخن گرفتن حکم شرعی وضوء را باطل نمی‌کند ولی برای پاکیزگی و بهداشت باید وضوء گرفته شود. احتمال دیگر این است که خود ناخن گرفتن و سبیل کوتاه کردن و محاسن و موی سر کوتاه کردن طهارت باشد و وضوء این طهارت را بیشتر می‌کند ولی معلوم نیست که این موارد طهارت بیاورند زیرا خود ناخن گرفتن و کوتاه کردن مو محل تجمع کثیفی ها را ظاهر می‌کند.

 

معرفی داروی فشار خون

فشارخون بر اثر تنگی رگ ها است و گردش خون تند تر و با فشار بیشتر خون روی دیواره‌ی رگ اتفاق می‌افتد به همین جهت وقتی دستگاه روی دست بسته می‌شود اولین لحظه‌ای که نبض و تپش را حس می‌کنند اندازه را نگاه می‌کنند و می‌بینند در فشار هفده یا پانزده یا دوازده که نرمال است شنیده می‌شود، معنای این امر فشار مضاعف خون روی رگ است که در فشار بالا هم صدای نبض شنیده می‌شود. دستگاه رگ خونی را بسته است و رگ روی فشار است با این حال چون فشار خون زیاد است مثلا در فشار بیست هم نبض احساس می‌شود. این فشار خون است.

علت اصلی فشار خون، بیشتر بودن ظرفیت خون از ظرفیت رگ ها است که در روایات به «تبیغ» نامیده می‌شود. وقتی آب بیشتر از ظرفیت جوب باشد به طوری که آب بیرون از جوب بیاید «تبیغ» نامیده می‌شود.

داروی فشارخون ترکیبی از گیاهان مختلف است.

     دانه‌ی انار ترش سه واحد

     آلوی ترش سه واحد

     آب ماست خشک شده دو واحد امروزه به قرقروت تعبیر می‌شود

     پودر سیر پنج واحد

     گرد لیموی خشک یک واحد

     گرد غوره یک واحد

     ایرساء دو واحد

     برگ کاسنی دو واحد

     تخم کاهو دو واحد

     برگ چغندر دو واحد

باید آسیاب شوند و الک شوند و مصرف آن موقع لزوم وضرورت است و بهترین زمان مصرف آن مانند صاف کننده‌ی خون قبل از ناهار و شام است.

شاید فشار خون با دست احساس شود و تشخیص بیشتر آن سرخی صورت و احساس نبض در سر است.

فرق این دارو با قرص های شیمیایی این است که قرص ها فشار را موقتی پایین می‌آورد و باید تا آخر عمر داروی فشار خون مصرف کند ولی کسی که این دارو را به مدت یک یا دو هفته یا یک ماه مصرف می‌کند دیگر نیاز به قرص فشار ندارد و نهایتا بعد از این مدت یک حجامت انجام می‌دهد و دیگر قرص فشار خون را کنار بگذارد.

چون این دارو ترکیبات مختلف دارد هرکدام یک کارآیی دارد. یکی حرکت خون را کم می‌کند زیرا فشار خون بیشتر از حرکت خون است و یکی فشار را کم می‌کند و یکی خون را صاف می‌کند زیرا بخشی از فشار خون به خاطر آلایندگی های موجود در خون است به همین جهت هم دکترها مدر می‌دهند زیرا مدر آلاینده های خون را خارج می‌کند و مواد زائد در خون را از راه ادرار خارج می‌کند و ایرساء و کاسنی و تخم کاهو و برگ چغندر این کار را انجام می‌دهند و خون را صاف می‌کنند و آلاینده ها را خارج می‌کنند.

سیاهدانه درمان تمام بیماری ها است که از جمله فشار خون است. بله، به همه‌ی داروها مگر داروهای خانم باردار می‌توانید سیاهدانه اضافه کنید.

یک قاشق مربا خوری مصرف کنند بعد از مصرف دو هفته تا یک ماه یک حجامت انجام دهد خوب می‌شود و فقط موارد مورد لزوم می‌ماند. مثلا حرص و جوش خورده است و دوباره فشار بالا رفته است یک بار یا دوبار بخورد به حالت اول بر می‌گردد و اینجور نیست که هر روز یک قاشق مربا خوری مصرف کند.

آب ماست، سیر، لیمو و تمامی چیزهایی که ترش است مانند سرکه غوره و آبغوره و آبلیمو فشار خون را پایین می‌آورد.

افرادی که فشار خون دارند به جهت بسته شدن رگ نیست بلکه به خاطر تنگ شدن خود رگ است و داروی بازکنده‌ی رگ خود رسوب را برمی‌دارد.

غذا فشار خون را زیاد نمی‌کند و در قانون ما نمک فشار را بالا نمی‌برد و افراد بیمار و دارای فشار خون نمک تصفیه فشارشان را بالا می‌برد و فشار انسان سالم با نمک دریا بالا نمی‌رود.

این دارو برای خانم باردار هم خوب است ولی اگر سیاهدانه اضافه کردید دیگر نباید مصرف کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo