< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/02/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موصوع: ادامه‌ی بحث پاکیزگی (احتلام در خانم ها – روش شستن در غسل جنابت) – معرفی داروی تقویت کننده‌ی قلب

 

احتلام در خانم ها

آیا خانم ها با احتلام و خواب دیدن، انزال منی می‌شوند و جنب می‌شوند و نیاز به غسل و پاک کردن است یا نه؟

روایات به شدت با هم اختلاف دارند و برخی می‌فرمایند باید غسل کند و برخی می‌فرمایند که نیاز به غسل نیست و بعضی از روایات ما بین احتلام و غیر احتلام را تفصیل می‌دهند.

روایات دیگر می‌فرمایند اگر آب منی خارج شد شستن بر او واجب است.

روایات دیگر تفصیل دیگری دارند و آن اینکه اگر بخاطر ملاعبه‌ی زوج انزال کند غسل ندارد ولی اگر به خاطر احتلام باشد و در خواب ببیند که جماع انجام می‌دهد شستن دارد.

علماء متحیر ماندند که با این روایات با این همه اختلاف چه کنند.

شاید بهترین جمع و بهترین راه حل همانی باشد که در ابتدای راه عرض کردیم:

شستن که در روایات آمده است به جهت حکم شرعی نیست بلکه به خاطر تمییزی است و آن روایاتی که می‌فرمایند نیاز به شستن ندارد به جهت حکم شرعی و نماز خواندن است.

نماز خواندن نیاز به غسل جنابت ندارد ولی از جهت اینکه ماده‌ی کثیف از بدن زن خارج می‌شود نیاز به شستن است.

ولی از مجموع روایات استفاده می‌شود که خانم بدنش را بشوید و تطهیر کند تا وقتیکه مانع نباشد. اگر مانع وجود دارد مانند اینکه در معرض اتهام قرار بگیرد نباید خود را بشوید.

در اینجا باید مصلحت سنجی شود. تطهیر مطلوب است ولی گاهی امور مهم تری هم مانند در معرض اتهام وجود دارد که باید رعایت شود.

مرد یا زنی که با ادخال جنب شده باشند اگر بتوانند غسل کنند واجب است ولی اگر مانع وجود داشته باشد مثلا در جائی است که افرادی هستند که نمی‌تواند غسل کند یا اینکه آب نداشته باشد، واجب نیست غسل کند.

یکی از موانع شستن کثیفی ناشی از جنابت در معرض اتهام بودن است. در معرض اتهام بودن هم مانند نبودن آب و بودن ناظر محترم مانع محسوب می‌شود.

این مانع حکم را تغییر نمی‌دهد بلکه مانعی به موانع عادی و عرفی دیگر اضافه می‌شود.

باید طوری با شستن زن برخورد کرد که سبب شود میل و رغبت خانم ها به این کارها برطرف شود و زیاد نشود. اگر به آن ها گفته شود هر وقت انزال کردی باید بشویی به فکر این کارها می‌افتند و ممکن است خودارضائی کند. نباید این بهانه را به دست خانم ها داد.

شاید بهانه ای برای کارهای نامطلوب و ناشایست قرار بگیرد.

وطی در دبر

قانون در مورد واطی این است که کثیفی می‌آورد و چه با خروج منی و چه بدون آن جنابت محقق می‌شود ولی نسبت به موطوء روایات و فتواها مختلف است.

شاید موطوء شاید لذت نبرد و فعل و انفعال واطی را نداشته باشد به همین جهت شاید سبب کثیفی نباشد.

کسی که واطی هست چون عمل لذت و حالت تحریک سلول های حسی در آلت مرد یا فرج زن او محقق می‌شود مسئله‌ی ترشح مواد کثیف از کل بدن به وجود می‌آید ولی در مورد موطوء چون این مسئله نیست و سلول های حسی و لذتی در ناحیه مقعد وجود ندارد نیاز به شستن ندارد.

مگر اینکه گفته شود سلول های حسی با سلول های حسی موطوء محقق می‌شود که بعید به نظر می‌رسد.

اگر در شخص هیچ حسی وجود ندارد و سلول های حسی از بین رفته باشد، چون در اینجا شاید دلیل خاص نداشته باشیم یا باید مجموع ادله را بسنجیم یا حکم شرعی را نگاه کنیم. در این مورد حکم شرعی چیست؟

از روایات استفاده می‌شود که چون حالت فعل و انفعال نفسانی همراه با هیجانات و به گفته‌ی بعضی ها تکان های شدید شاید در بعض موارد محقق نشود. اگر پیدا کنم روایتی در این زمینه داریم.

اگر در بعضی از صور یقین کنیم بدن کثیف نمی‌شود دیگر شستن معنا پیدا نمی‌کند زیرا ما در اینجا به دنبال شستن چیز کثیف هستیم.

شاید از روایات استفاده بشود که کثافت در بعض حالات وجود نداشته باشد.

در روایت آمده است:

وَ سَأَلَ زِنْدِيقٌ الصَّادِقَ ع فَقَالَ مَا عِلَّةُ الْغُسْلِ‌ مِنَ‌ الْجَنَابَةِ وَ إِنَّمَا أَتَى حَلَالًا وَ لَيْسَ فِي الْحَلَالِ تَدْنِيسٌ فَقَالَ ع لِأَنَّ الْجَنَابَةَ بِمَنْزِلَةِ الْحَيْضِ وَ ذَلِكَ أَنَّ النُّطْفَةَ دَمٌ لَمْ يُسْتَحْكَمْ وَ لَا يَكُونُ الْجِمَاعُ إِلَّا بِحَرَكَةٍ غَالِبَةٍ فَإِذَا فَرَغَ تَنَفَّسَ الْبَدَنُ وَ وَجَدَ الرَّجُلُ مِنْ نَفْسِهِ رَائِحَةً كَرِيهَةً فَوَجَبَ الْغُسْلُ لِذَلِكَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ أَمَانَةٌ ائْتَمَنَ اللَّهُ عَلَيْهَا عَبِيدَهُ لِيَخْتَبِرَهُمْ بِهَا[1]

زندیقی از امام صادق(ع) پرسید علت غسل جنابت چیست درحالیکه جماع به صورت حلال واقع شده است و کار حلال انسان را نجس نمی‌کند امام(ع) فرمود جنابت مانند حیض است زیرا نطفه خونی است که سفت نشده است و جماع نیست مگر به حرکت شدید و شهوت غالب هنگامی که مرد کارش تمام شود بدنش نفس می‌کشد و در بدن خود بوی بدی احساس می‌کند و غسل به همین جهت واجب شده است.

نفس کشیدن بدن به معنای ترشح کردن موادی از بدن است.

این روایت ملاک به ما نشان می‌دهد. به مسائل فقهی کاری نداریم و دنبال موارد بهداشتی هستیم یعنی اگر انسان حس کند که بدنش نفس می‌کشد و احساس کند بوی بدن تغییر کرده است غسل واجب است.

همین ملاک در خانم هم هست و تکان های شدید دو طرفه است.

به نظرم اگراز امام(ع) در مورد وجوب غسل در خانم ها هم سوال شود همین پاسخ را می‌دهند.

روش شستن بدن در مورد جنابت

اصل قانون جنابت این است که بدن شسته بشود. چیزی که در جنابت لازم است فقط شستن بدن است و رسیدن آب به بدن کافی است.

در روایت آمده است:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ الْجَنَابَةِ فَقَالَ تَبْدَأُ فَتَغْسِلُ كَفَّيْكَ ثُمَّ تُفْرِغُ بِيَمِينِكَ عَلَى شِمَالِكَ فَتَغْسِلُ فَرْجَكَ وَ مَرَافِقَكَ ثُمَّ تَمَضْمَضْ وَ اسْتَنْشِقْ ثُمَّ تَغْسِلُ جَسَدَكَ مِنْ لَدُنْ قَرْنِكَ إِلَى قَدَمَيْكَ لَيْسَ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ وُضُوءٌ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ أَمْسَسْتَهُ الْمَاءَ فَقَدْ أَنْقَيْتَهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا ارْتَمَسَ فِي الْمَاءِ ارْتِمَاسَةً وَاحِدَةً أَجْزَأَهُ ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ يَدْلُكْ جَسَدَهُ.[2]

یعنی ... هرچیزی که به آن آب رسانده ای تمییزش کرده ای ...

ملاک کلی این روایت است و چیزهای دیگر مهم نیست. البته شرائطی وجود دارد که غسل جنابت بتواند بدن را کامل تمییز کند.

یکی از این شرائط این است که اولین کار باقیمانده‌ی منی در مجرا را با ادرار یا با اجتهاد خارج کند زیرا منی باقیمانده ممکن است بعد از شستن بدن خارج بشود و بدن را کثیف کند.

روایات می‌فرماید زمانیکه انسان ادرار می‌کند باعث می‌شود که چیزی ار منی در بدن باقی نماند.

بعد از اخراج باقیمانده‌ی منی باید دستان تا آرنج شسته بشود.

آلت و فرج هم باید شسته بشود.

مضمضه کردن نیز باید صورت بگیرد و نشان می‌دهد که جنابت داخل بدن را هم کثیف می‌کند. روایت می‌فرماید بعد از جنابت آب یا غذا مصرف نکنید زیرا برای شما ضرر دارد و آسیب می‌رساند.

یکی از مستحاب غسل این است که قبل از آن مضمضه و استنشاق صورت بگیرد.

استنشاق عمل دیگری است که خوب است قبل از غسل جنابت انجام شود و نشان می‌دهد بر اثر جنابت داخل بینی هم کثیف می‌شود.

این کارها جزء سنن پیامبر(ص) است.

هر بار که منی از بدن خارج بشود، بدن کثیف می‌شود اگر بعد از غسل کردن آب منی خارج بشود باید مجددا کل بدن را بشوید.

آب مرد اگر از فرج زن بیرون بیاید موجب جنب شدن زن نمی‌شود بلکه آب خود زن باعث جنابتش می‌شود.

اول آب روی سر ریخته بشود و بعد باقی بدن شسته بشود.

عرض شد قانون شستن کل بدن است. چرا باید اول شستن سر اول صورت بگیرد؟ به جهت حفظ طهارت و پاکیزگی بدن است چون اگر بدن قبل از سر شسته شود، با شستن سر مواد کثیف در سر روی بدن می‌آید به همین جهت می‌فرماید اول سر و بعد بدن را بشویید.

اگر کسی بتواند قسمت پایین بدن را بشوید و قسمت های بالایی را به گونه ای بشوید که آب قسمت های بالا به پایین سرایت نکند کافی است.

ترتیب سر قبل از بدن لازم نیست و اگر لازم باشد از جهت کثیف نشدن بدن است.

ترتیب چپ و راست در راستای تمییزی و پاکی هیچ تاثیری ندارد. در حکم شرعی هم فقهاء در ترتیب چپ و راست تردید دارند.

بعد از سر آب بر باقیمانده‌ی بدن ریخته شود و بدن تمییز شود.

به همین جهت فقهاء می‌فرمایند یک ارتماس کافی است. در ارتماس اول پاها وارد آب می‌شود و بعد سر و سینه زیرا مشکل ترشح آب سر بر بدن وجود ندارد زیرا در آب کر یا آب زیاد وارد شده است و همه‌ی بدن وارد آب می‌شود و همه‌ی بدن تمییز می‌شود.

اگر کسی روی شانه ادرار داشته باشد موقع شستن غساله به پایین سرازیر می‌شود و بدن را کثیف می‌کند و در غسل جنابت همین طور است.

مانعی نیست قسمتی از بدن امروز و قسمت دیگر در زمان دیگر یا روز دیگر شسته بشود ولی مطلوب این است که حتی الامکان انسان غسل را سریع تر انجام بدهد و کثیف بر او صادق نباشد.

اگر بعد از شستن بدن منی خارج بشود شاید از روایات استفاده شود که نیاز به شستن مجدد می‌باشد و قانون این است که هرگاه از انسان منی چه با لذت و چه بدون لذت خارج بشود نیاز به شستن وجود دارد.

آیا شستن موها لازم است یا شستن پوست کافی است؟ مهم شستن پوست است و فقهاء می‌فرمایند شستن مو لازم نیست ولی در بحث پاکیزگی شاید شستن مو هم لازم باشد زیرا روایت می‌فرماید:

أَنَّ تَحْتَ كُلِ‌ شَعْرَةٍ جَنَابَةٌ فَبَلِّغِ الْمَاءَ تَحْتَهَا فِي أُصُولِ الشَّعْرِ كُلِّهَا وَ خَلِّلْ أُذُنَيْكَ بِإِصْبَعِكَ وَ انْظُرْ أَنْ لَا تُبْقِيَ شَعْرَةً مِنْ رَأْسِكَ وَ لِحْيَتِكَ إِلَّا وَ تُدْخِلُ تَحْتَهَا[3]

یعنی تحت هر مویی جنابتی است ...

مراد کل مو نیست بلکه محل اتصال مو به بدن است.

اگر بگوییم جنابت از زیر هر مویی جنابت خارج می‌شود شستن مو لازم نیست.

موی خانم ها خیلی بلند است و می‌توانند قسمتی از موها را بپوشانند تا خیس نشود.

مطلوب این است که در انجام غسل عجله کرد و هر وقت بدن کثیف شد باید به سرعت آن را تمییز کرد.

در مورد حکم شرعی تا وقت نماز فرصت است ولی از جهت بهداشتی تا زمان خوردن و آشامیدن فرصت دارد زیرا جنب نباید بخورد و بیاشامد.

بله خواب هم کراهت دارد.

اگر کسی ناچار به خوردن و آشامیدن شد و نمی‌توانست غسل کند می‌فرماید حداقل مضمضه کند و استنشاق کند و بعد بخورد و بیاشامد.

در روایت آمده است اگر جنب بخورد و بیاشامد مبتلا به پیسی یا خوره می‌شود.

مضمضمه کردن و استنشاق کراهت خوردن و آشامیدن جنب را کم می‌کند.

 

معرفی داروی تقویت کننده‌ی قلب

این دارو مقوی قلب است. افرادی که قلب آن ها ضعیف و ناتوان می‌شود و یا درصدی از قلب کار نمی‌کند.

بر اثر سکته‌ی قلبی(آنفارکتوس) قسمتی از قلب یا عضله ای از قلب از کار می‌افتد. ممکن است یکی از رگ های قلب بسته شده باشد ولی سکته محقق نشده باشد و به سی سی یو منتقل می‌شود و کارهایی انجام می‌دهند و رگ های قلب را باز می‌کنند.

ولی سکته مساوی با ازکار افتادن یکی از عضلات قلب است. درصدی از عضلات قلب از کار می‌افتد و این در طب امروزی درمان ندارد و دارو و عمل جراحی در آن موثر نیست.

در سکته‌ی مغزی نصف بدن فلج می‌شود ولی در سکته‌ی قلبی فقط قلب ضعیف و ناتوان می‌شود.

ممکن است لکه‌ای قلب را از کار انداخته و بعد برطرف شده باشد.

گذر زمان هم باعث ضعف در قلب می‌شود. سال های آخر عمر قلب ضعیف می‌شود.

یک سری بیماری ها که به قلب فشار می‌آورند مانند التهابات به خصوص التهاب کلیه باعث ناتوانی و ضعف در قلب می‌شود که به آن «عجز قلب» می‌گویند تا جائیکه قلب آب می‌آورد و ریه ها را پر از آب می‌کند.

عصبانیت لخته می‌آورد و لخته هم سکته می‌آورد.

فشار خون عامل سکته‌ی مغزی است که باعث ترک خوردگی یا پارگی رگ در مغز می‌شود و قسمتی از مغز خونریزی می‌کند.

گاهی هم قلب بر اثر گرفتگی رگ ها و تنگ شدن رگ ها بزرگ می‌شود و رشد می‌کند ولی بی خاصیت است و ضعیف است.

همه‌ی این موارد بیماری است و باید درمان بشود.

در طب اسلامی ما یک عنوان داریم مانند «فلج» که فرقی نمی‌کند این فلج ام اس باشد یا میوپاتی یا سکته مغزی یا فلج کودکان یا ای ال اس یا غیره باشد. زیرا عنوان فلج بر شخص صادق است.

در اینجا هم همه‌ی موارد ذکر شده مشمول ضعف قلب هستند و تحت یک عنوان هستند.

تقویت کننده‌ی قلب درمان همه‌ی موارد ذکر شده است.

البته گشاد شدن دریچه ممکن است عوارضی داشته باشد که با عوارض ضعف متفاوت باشد و نشانه‌ی آن کم آوردن نفس هنگام راه رفتن و نیل شدن لب ها است و گرنه خود قلب ضعیف نیست ولی چون دریچه باز است خون به سرعت خارج می‌شود.

می‌توان ضعف قلب را از خود ضربان قلب به دست آورد. افرادی که ضربان قلب پایین دارند مثلا از شصت یا شصت و پنج ضربه در دقیقه پایین تر بیاید خطرناک است و قلب ضعیف شده است.

از گرفتن نبض می‌توان ضعف قلب را به دست آورد.

انسانی که ضعیف می‌شود و توان و قدرت فعالیت و حرکت ندارد نشان از ضعف قلب است.

     مورد یک واحد تقویت کننده‌ی قلب است و مراد برگ مورد است و گاهی هم تخم مورد استفاده می‌شود.

     انغوزه یک واحد

     غافس یک گیاهی است یک واحد

     کاسنی دو واحد

     بادرنجبویه یک واحد

     ریحان کوهی همان گیاهی که تخم آن تخم شربتی است دو واحد

     زعفران یک چهارم واحد

     عود هندی یک واحد

     تخم شربتی یک واحد

     به دانه دو واحد

     پودر به خشک شده دو واحد

     آویشن یک واحد

     نمک نصف واحد

     پورد گلابی خشک شده دو واحد

این دارو بهترین تقویت کننده‌ی قلب است.

هرکدام از این گیاهان ذکر شده تقویت کننده‌ی قلب است. جمع کردن این گیاهان بنابر قاعده و قانونی که در جلد دوم اثبات کردیم اثر بیشتری خواهد داشت و تجربه هم همین را نشان داده است.

اگر یک یا دو گیاه از این ترکیب نباشد مشکلی نیست.

آسیاب شوند و الک شوند و هر روز صبح و شب موقع خواب یک قاشق مرباخوری مصرف شود.

می‌توان عسل یا حتی سیاهدانه هم اضافه کرد.

مقدار عسل به اندازه‌ی مجموع است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo