< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث پاک کننده ها – معرفی داروی پماد مفاصل

 

صحبت راجع به پاک کننده ها است.

آب راکد

آب راکد می‌تواند پاک کننده باشد هرچند آب راکد به آب کثیر (کر) و آب قلیل تقسیم می‌شود.

در مورد طهارت و نجاست آب کثیر با آب قلیل تفاوت دارد. آب کثیر با ملاقات با نجاست کثیف نمی‌شود ولی آب قلیل با ملاقات با نجاست کثیف می‌شود و قدرت طهارت و پاک کنندگی خود را از دست می‌دهد.

این مسئله در ارتباط با حکم شرعی و اعتباری است ولی در ارتباط با تمییزی و پاکی باید عرض کنم فرقی نمی‌کند. آب کثیر و قلیلی که با نجاست ملاقات کرده است پاک کننده هستند.

اگر خونی در پیراهن باشد، چه با آب کثیر و چه با آب قلیل شسته شود خون از بین می‌رود و لباس پاک می‌شود.

در مسئله‌ی تمییزی و پاکی ملاقات با نجس برای آب قلیل و کثیر تفاوتی نمی‌کند. می‌شود با آب قلیل نجس هم لباس یا بدن را پاک کرد.

پاکیزگی محقق می‌شود و شاید آب مضاف هم اینگونه باشد. آب مضاف از نظر طهارت و نجاست طاهر نمی‌کند ولی تمییز می‌کند.

بد نیست مد نظر قرار بدهیم که آب قلیلی که با نجاسات ملاقات کرده است و هیچ مشکلی ندارد ولی در حکم شرعی نجس است و اگر با بدن ملاقات کند بدن نجس می‌شود و نمی‌شود با آن نماز خواند ولی قدرت پاک کنندگی و تمییز کنندگی آن محفوظ است و نجاست را پاک می‌کند.

البته روایات ما بیشتر در طرف نجاست است.

آب قلیل اگر با نجاست ملاقات کرد قدرت تطهیر از بین می‌رود ولی شاید قدرت پاک کنندگی آن از بین نرود.

مشهور قائل است آب نجس قدرت تطهیری ندارد و نماز خواندن با آن جائز نیست. بله شاید افرادی مانند ابن ابی عقیل عمانی به نظرم تقیید کرده اند و گفته اند اگر رنگ آن تغییر کند نجس می‌شود.

از همین می‌توانیم استفاده کنیم که آب قلیل اگر تطهیر کننده نیست ولی می‌تواند پاک کننده باشد.

مگر اینکه آب قلیل به حدی کثیف شود که اگر به پیراهن برسد کثیف کند که در این حال پاک کننده نخواهد بود.

مایعات دیگر مانند نفت و بنزین و الکل صنعتی و آب مضاف و آب دهان امثال این ها

این موارد هم می‌تواند پاک کننده باشند ولی تطهیر نمی‌کنند ولی پاک کنندگی دارند.

بعضی از چیزها مانند قیر و رنگ روغنی فقط با نفت و بنزین قابل تطهیر است و با آب و صابون تمییز نمی‌شود. بعضی چیزها فقط با الکل تمییز می‌شوند و با الکل حل می‌شوند و پاک کننده است.

گلاب هم همینطور قدرت پاک کنندگی دارد و حتی آب دهان هم قدرت پاک کنندگی دارد. مثلا کسی دستش خودکاری می‌شود که می‌تواند با آب دهان آن را پاک کند ولی قدرت تطهیر و برطرف کردن نجاست ندارند.

مایعاتی مانند شیر و ماست و سرکه و کل غذاها و آب میوه و آب هندوانه نمی‌توانند پاک کننده باشند زیرا قبلا خواندیم که کثیف کننده هستند.

وقتی چیزی کثیف کننده باشد نمی‌تواند پاک کننده باشد.

آفتاب و باد

آفتاب و باد قدرت برطرف کردن نجاست دارند. اگر روی زمین یا دیوار یا لباس نجاست مایع بریزد آفتاب آن را خشک می‌کند و باد اثر آن را برطرف می‌کند و بیشتر فقهاء از نظر شرعی قائل هستند که آفتاب و باد اگر عین نجاست را برطرف کنند تطهیر کننده هستند بنابراین به طریق اولی پاک کننده هم هستند.

در مورد خون اگر چند روزی در معرض آفتاب بوده و خشک شده است و باد نجاست آن را برطرف کرده باشد تمییز است.

آفتاب قدرت استریل کردن دارد و میکروب کش است.

در روایت آمده است:

وَ عَنِ الْمَوْضِعِ الْقَذِرِ يَكُونُ‌ فِي‌ الْبَيْتِ أَوْ غَيْرِهِ فَلَا تُصِيبُهُ الشَّمْسُ وَ لَكِنَّهُ قَدْ يَبِسَ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ قَالَ لَا يُصَلِّي عَلَيْهِ وَ أَعْلَمَ مَوْضِعَهُ حَتَّى يَغْسِلَهُ وَ عَنِ الشَّمْسِ هَلْ تُطَهِّرُ الْأَرْضَ قَالَ إِذَا كَانَ الْمَوْضِعُ قَذِراً مِنْ بَوْلٍ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ فَأَصَابَتْهُ الشَّمْسُ ثُمَّ يَبِسَ الْمَوْضِعُ فَالصَّلَاةُ عَلَى الْمَوْضِعِ جَائِزَةٌ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ الشَّمْسُ وَ لَمْ يَيْبَسِ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ وَ كَانَ رَطْباً فَلَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ عَلَيْهِ حَتَّى يَيْبَسَ وَ إِنْ كَانَتْ رِجْلُكَ رَطْبَةً أَوْ جَبْهَتُكَ رَطْبَةً أَوْ غَيْرُ ذَلِكَ مِنْكَ مَا يُصِيبُ ذَلِكَ الْمَوْضِعَ الْقَذِرَ فَلَا تُصَلِّ عَلَى ذَلِكَ الْمَوْضِعِ حَتَّى يَيْبَسَ فَإِنَّهُ لَا يَجُوزُ ذَلِكَ وَ عَنِ الرَّجُلِ يَتَوَضَّأُ وَ يَمْشِي حَافِياً وَ رِجْلُهُ رَطْبَةٌ قَالَ إِنْ كَانَتْ أَرْضُكُمْ مُبَلَّطَةً أَجْزَأَكُمُ الْمَشْيُ عَلَيْهَا وَ قَالَ أَمَّا نَحْنُ فَيَجُوزُ لَنَا ذَلِكَ لِأَنَّ أَرْضَنَا مُبَلَّطَةٌ يَعْنِي مَفْرُوشَةً بِالْحَصَى وَ عَنِ الرَّجُلِ يَلْبَسُ الْخَاتَمَ فِيهِ نَقْشُ مِثَالِ الطَّيْرِ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ قَالَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهِ.[1]

یعنی از موضع کثیف که در خانه یا جای دیگر است سوال کردم و آفتاب به آن نمی‌رسد و بدون آفتاب خشک شده است فرمود نمی‌شود روی آن نماز خواند و علامت بگذار تا آنجا را بشوید و درباره‌ی آفتاب آیا زمین را پاک می‌کند فرمود اگر محل کثیف باشد از ادرار یا چیز دیگر و آفتاب به آن بتابد و خشک شود پس نماز روی آن جائز است و اگر آفتاب بتابد ولی خشک نشود و مرطوب باشد نماز خواندن روی آن جائز نیست مگر اینکه خشک بشود.

شاید از «یغسله» بحث کثیف و پاک استفاده بشود.

این روایت درباره‌ی نجاست صحبت می‌کند و شاید بتوان از آن بحث بهداشت و سلامتی هم به طریق اولی استفاده کرد.

اگر عین نجاست و اثر آن از بین برود پاکی و تمییزی محقق می‌شود و نیازی به آب کشیدن نیست.

آفتاب قدرت استریل کردن هم دارد.

باید عین و اثر نجاست یعنی رنگ و بو و طعم برطرف بشود.

در پاکی بهداشتی صدق مهم است. وقتی آفتاب عین نجاست و اثر آن را از بین برده است پاکی محقق می‌شود. ولی در نجاست و طهارت تابع دلیل هستیم. اگر پاک ترین شئ در جهان را با دلیل ثابت کنیم نجس است دیگر آن شئ تمییز طاهر نخواهد بود.

ملاک در کثیفی و تمییزی صدق است. اگر فرش را نگاه کنیم و شسته شده باشد هرچند نجاست به آن برخورد کرده باشد ولی تمییز باشد از نظر بهداشتی تمییز است.

اول بحث عرض کردیم آب قلیل با ملاقات به نجس، متنجس می‌شود ولی قدرت پاک کنندگی دارد و می‌تواند پیراهن را از خون تمییز کند یا نفت و بنزین که یقینا تطهیر کننده نیست ولی می‌تواند تمییز کننده باشد.

قیر را فقط بنزین و نفت می‌تواند تمییز کند ولی تطهیر کننده نیستند.

بیشتر موارد اگر صدق تمییز باشد و شارع هم بگوید پاک است تاکید تمییزی است.

از نظر نجاست و طهارت، خمر و الکل طاهر است. اول کتاب بین روایات جمع کردیم که از نظر نجاست و طهارت طاهر است ولی از نظر بهداشتی کثیف محسوب می‌شود.

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنْ أَصَابَ ثَوْبِي شَيْ‌ءٌ مِنَ الْخَمْرِ أُصَلِّي فِيهِ قَبْلَ أَنْ أَغْسِلَهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ إِنَ‌ الثَّوْبَ‌ لَا يَسْكَرُ.[2]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم خمر به پیراهنم اصابت کرد و در آن نماز خواندم قبل از آنکه آن را بشویم فرمود لباس مست نمی‌شود.

خوردن خمر و الکل حرام است ولی از نظر شرعی نجس نیست و فقط کثیف است.

در روایت آمده است خواندن نماز در لباسی که آلوده به خمر است اشکال ندارد مگر اینکه انسان بخواهد نظافت را رعایت کند.

بحث ما در اینجا فقهی نیست بلکه از نظر بهداشتی بررسی می‌کنیم.

مسح کردن

تمییز کردن با مسح کردن و لمس کردن متفاوت است. الان بیشتر تمییزکاری با مسح کردن اتفاق می‌افتد.

خانم های خانه دار صبح تا شب خانه مانند تمییز کردن تلویزیون و آینه و کابیت ها را با مسح کردن تمییز می‌کنند.

از روایات هم مسح کردن می‌تواند پاک کننده باشد.

در روایت آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَبُولُ‌ فَلَا أُصِيبُ‌ الْمَاءَ وَ قَدْ أَصَابَ يَدِي شَيْ‌ءٌ مِنَ الْبَوْلِ فَأَمْسَحُهُ بِالْحَائِطِ أَوِ التُّرَابِ ثُمَّ تَعْرَقُ يَدِي فَأَمْسَحُ وَجْهِي أَوْ بَعْض‌ جَسَدِي أَوْ يُصِيبُ ثَوْبِي قَالَ لَا بَأْسَ‌ بِه‌[3]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم ادرار می‌کنم و آب ندارم و به دستم ادرار اصابت می‌کند و با دیوار یا خاک مسح می‌کنم و پاک می‌کنم سپس دستم عرق می‌کند و صورتم یا جسدم یا لباسم را مسح می‌کنم فرمود اشکالی ندارد.

«لاباس» شرعی نیست زیرا مالیدن به خاک تطهیر کننده نیست بنابراین حمل بر قذارت می‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

وَ سَأَلْتُهُ عَمَّنْ مَسَحَ ذَكَرَهُ‌ بِيَدِهِ‌ ثُمَّ عَرِقَتْ يَدُهُ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ يَغْسِلُ ثَوْبَهُ قَالَ لا[4]

یعنی سوال کردم از شخصی که آلت خود را با دست مسح می‌کند و خشک می‌کند سپس دستش عرق کند و به لباس بخورد آیا لباس را بشوید؟ فرمود نه

دست عرق کرده است و مرطوب است و فقهاء می‌گویند دست نجس است بنابراین روایت برای پاکیزگی است.

این روایت آوردیم که بگوییم در پاک کنندگی نه دیوار و نه خاک در مسح خصوصیتی دارد بلکه بحث تمییز شدن است زیرا در روایت قبل صحبت از دیوار و خاک شده است.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَلْقَى‌ الذِّمِّيَ‌ فَيُصَافِحُنِي قَالَ امْسَحْهَا بِالتُّرَابِ وَ بِالْحَائِطِ قُلْتُ فَالنَّاصِبَ قَالَ اغْسِلْهَا.[5]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم ذمی را ملاقات می‌کنم و با او دست می‌دهم فرمود دستت را با خاک یا دیوار مسح کن عرض کردم اگر ناصب باشد فرمود دستت را بشوی.

در روایت دیگر آمده است:

سَأَلْتُهُ عَنِ‌ الدُّمَّلِ‌ يَكُونُ‌ فِي الرَّجُلِ فَيَنْفَجِرُ وَ هُوَ فِي الصَّلَاةِ قَالَ يَمْسَحُهُ وَ يَمْسَحُ يَدَهُ بِالْحَائِطِ أَوْ بِالْأَرْضِ وَ لَا يَقْطَعُ الصَّلَاةَ.[6]

یعنی راجع به دمل در پا که منفجر شده است و در حال نماز است پرسیدم فرمود با دست پاک کند و دست را با دیوار یا با خاک پاک کند و نماز را قطع نکند.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي أَغْدُو إِلَى السُّوقِ فَأَحْتَاجُ‌ إِلَى‌ الْبَوْلِ‌ وَ لَيْسَ عِنْدِي مَاءٌ ثُمَّ أَتَمَسَّحُ وَ أَتَنَشَّفُ بِيَدِي ثُمَّ أَمْسَحُهَا بِالْحَائِطِ وَ بِالْأَرْضِ ثُمَّ أَحُكُّ جَسَدِي بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ لَا بَأْس‌[7]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم به بازار می‌روم و نیاز به ادرار کردن پیدا می‌کنم و آب ندارم و با دست پاک می‌کنم و دستم را با دیوار یا زمین پاک می‌کنم و بعد از آن جایی از بدنم را پاک می‌کنم فرمود اشکالی ندارد.

حداقل چیزی که از این روایت استفاده می‌شود از نظر پاکیزگی اشکالی ندارد.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ وَطِئَ‌ عَلَى‌ عَذِرَةٍ فَسَاخَتْ رِجْلُهُ فِيهَا أَ يَنْقُضُ ذَلِكَ وُضُوءَهُ وَ هَلْ يَجِبُ عَلَيْهِ غَسْلُهَا فَقَالَ لَا يَغْسِلُهَا إِلَّا أَنْ يَقْذَرَهَا وَ لَكِنَّهُ يَمْسَحُهَا حَتَّى يَذْهَبَ أَثَرُهَا وَ يُصَلِّي.[8]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم مردی پایش روی غائط یا سرگین رفته است و دست و پایش در عذره فرو رفته است آیا بشوید فرمود آن را نشوید مگر اینکه آن را کثیف حساب کند همین که آن را مسح کند تا اثر آن برطرف شود کافی است.

تمامی این روایات روی خود مسح کردن تاکید دارد و وسیله‌ی مسح مهم نیست. زمین و دیوار و پارچه یک مصداق است و اصل پاک کردن مهم است.

مهم این است که کثافت برطرف شود و ناظر به طهارت و نجاست نیست زیرا در تمامی موارد نجاست محقق شده است.

اول کتاب بحث کردیم که روایات را نباید بیخود به امر اعتباری حمل کنیم و چرا بحث بهداشتی از آن استفاده نکنیم؟

ذهن ما به مسائل اعتباری و پاکی اشباع شده است ولی در عرف به مسائل تمییزکاری هم نگاه می‌کنند.

در عرف خیلی از مواقع با یک مسح کردن تمییز می‌کنند مانند آنچه در بیمارستان ها اتفاق می‌افتد که با یک سربیتول یا مایع پاک کننده‌ی دیگری مسح می‌کنند و می‌گویند تمییز شد ما در روایات دیدیم که به این مسح کردن اشاره شده است.

امکان دارد که اگر گفته می‌شود در لباسی که با مسح تمییز شده است نماز خوانده نشود به جهت پاکیزگی باشد.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي وَطِئْتُ عَذِرَةً بِخُفِّي وَ مَسَحْتُهُ حَتَّى‌ لَمْ‌ أَرَ فِيهِ‌ شَيْئاً مَا تَقُولُ فِي الصَّلَاةِ فِيهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ.[9]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم عذره(انسان یا غیر انسان) با پایم له کردم و آن را مسح کردم (با دیوار یا چیز دیگر) تا اینکه از آن چیزی نماند در مورد نماز چیست فرمود اشکال ندارد.

یا حمل می‌شود بر سرگین می‌شود یا اینکه مانند خف که پوشش محسوب نمی‌شود طهارتش در نماز معتبر نیست.

بحث کثیفی می‌ماند که امام فرموده است اشکالی ندارد.

البته روایاتی داریم که اگر پا نجس شود و چند قدم راه رفته بشود، پا پاک می‌شود.

ظرفی که سگ یا خوک از آن غذا یا آب خورده باشد باید با خاک مسح کرد. بنابراین مسح کردن تمییز کننده و طاهر کننده هم است.

از روایات استفاده کردیم که یکی از کثافت ها خود میکروب است.

خودخاک میکروب کش است و بعض میکروب ها را می‌کشد به همین جهت ظرفی که سگ یا خوک از آن خورده است اول با خاک باید مسح شود و بعد با آب شسته شود.

بعضی میکروب ها فقط با خاک کشته می‌شود.

 

معرفی داروی زانو درد

داروی بسیار خوبی برای زانو درد است. داروی دیروز خوراکی بود و این دارو مالیدنی است. برای افراد پیر و مبتلا به زانو درد بسیار موثر است و خیر و نفع می‌بینند.

علت زانو درد ها یکی مسئله‌ی تغذیه نادرست است. پله مشکلی ندارد و از قدیم بوده است. پله برای قلب بد است ولی برای پا گفته نشده است.

ترکیب پیچیده ای دارد.

شیطرج داروی شاخص مفاصل است دیروز عرض کردم شیطرج خوب موقع آسیاب کردن به پشمک تبدیل می‌شود چوب هایی است که از هندوستان می‌آید. دو واحد

انجدان رومی در روایات به کاشم هم نامیده می‌شود دو واحد شبیه کلپر است ولی انجدان رومی سفید رنگ است ولی گلپر یا زرد یا سبز است و انجدان رومی بو و عطر ندارد ولی گلپر عطر و بو دارد. البته انجدان ایرانی هم داریم و شاید جایگزین انجدان رومی باشد ولی گلپر جایگزین انجدان نیست.

گزنه یک واحد در روایات به قُرٌاص تعبیر می‌شود که به معنای گزیدن است. گیاه سبزی است که همه جا می‌روید و دست را می‌گزد به همین جهت گزنه نامیده شده است.

     نمک دریا یک واحد

     اسفرزه یک واحد

     سرکه یک واحد

     روغن گل سرخ یک واحد

     برگ مورد یک واحد

     هلیله‌ی سیاه یک واحد

     اسپند دو واحد

     هندوانه ابوجهل یک واحد تمام هندوانه مراد است

     تخم ترب یک واحد

     صبرزرد یک واحد همان شیره آلواورا است که خشک می‌کنند و تبدیل به سنگ می‌شود و شدیدا تلخ مزه است.

     فلوس یک واحد

     مومیایی نصف واحد زک خوب نیست، مومیایی سنگ یا مایع تفاوت ندارد.

مجموع خیلی نرم آسیاب می‌شود و هرچه نرم تر باشد بهتر است و الک بشود. وقتی آماده شد کوهان شتر را می‌گیرید و ریز می‌کنید و روغن آن را می‌گیرید و در ظرف می‌ریزید و مواد را روی روغن بریزید و روی آتش ملایم قرار بدهید تا همراه مواد آب شود و بعد از آب شود کوهان شتر زود نمی‌بندد و به شکل مایع مدتی می‌ماند و باید خیلی هم زده شود تا مواد با روغن شتر همزده شود و یک ربع مستمرا باید همزده شود و با یک پارچه یا الک ریز باید صاف شود.

کنار گذاشته شود تا نیم بند بشود و دوباره همزده شود زیرا دوباره ته نشین می‌شود و همزده می‌شود تا دوباره مخلوط شود و جامد شود.

کوهان باید همراه مواد آب بشود.

سه کیلو کوهان شتر با حداکثر صد گرم از پودر آماده شده نیاز است. بعد از آماده شدن چیزی در حدود یک کیلو و نیم می‌ماند.

برای پا درد و زانو درد و برای کل مفاصل خوب است.

شب بمالند روی موضع و هرکدام از مفاصل و باید شب تا صبح بماند و درد زانو را برطرف می‌کند و چه بسا آسیب های زانو را برطرف می‌کند.

بعضی ها برای دیسک کمر هم استفاده می‌کنند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo