< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جنون

 

درمان بیماری جنون یا دیوانگی سخت است اما پیشگیری از آن آسان است، امور زیادی برای پیشگیری از جنون در روایات ذکرشده اعم از غذا، دارو و ذکر و دعا.

 

هشتمین پیشگیری و شاید درمان، یک ذکر است، در روایت آمده: «هرکس این ذکر را هرروز سی مرتبه بگوید بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ وَ تَبَارَكَ اللّٰهُ أَحْسَنُ الْخٰالِقِينَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، خداوند از او نودونه بلا را دفع می‌کند که کوچک‌ترین آن جنون است.»[1] این ذکر برای انسان سالم است یا شاید کسی که دچار جنون ادواری است و می‌تواند این ذکر را در حالت عادی و سلامتی بگوید همچنین شاید اگر کسی دیگر این ذکر را برای فرد دیوانه بخواند مفید باشد.

 

نهمین پیشگیری و درمان حجامت است، تمام انواع حجامت جنون را درمان می‌کنند ولی اگر حجامت در روز سه‌شنبه که با هفدهم یا نوزدهم ماه قمری مصادف باشد، انجام شود درمان تمام بیماری‌ها تا یک سال است، همچنین حجامت سر هم یک درمان عام و برای کل بیماری‌ها است.

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «من احتجم يوم الثلاثاء لسبع عشرة أو تسع عشرة أو لاحدى وعشرين من الشهر كانت له شفاء من كل داء من أدواء السنة كلها وكانت لما سوى ذلك شفاء من رجع الرأس والأضراس والجنون والجذام والبرص.»[2] یعنی «کسی که روز سه‌شنبه حجامت کند که مصادف با روز هفدهم، نوزدهم یا بیست‌ویکم ماه باشد، این درمان کل بیماری‌ها تا یک سال است، اگر در روزهای دیگر حجامت کند، درمان سردرد و دندان‌درد و جنون و جذام و پیسی است.» برای مثال دیروز سه‌شنبه و هفدهم ماه بود ولی چون قمر در عقرب بود بهتر بود که حجامت نشود زیرا توصیه‌شده که کارهای مهم درزمانی که قمر در عقرت است انجام نشود و حجامت هم از کارهای مهم است.

امام صادق (ع) روایت کرده‌اند: «رسول الله (ص) وأشار بيده إليه رأسه : عليكم بالمغيثة ، فانها تنفع من الجنون والجذام والبرص والاكلة ووجع الاضراس»[3] یعنی «پیامبر (ص) به سرشان اشاره کردند و فرمودند بر شما باد حجامت سر، برای جنون و جذام و برص و خوره و دندان‌درد مفید است.» در روایت قبل کلمه شفا آمده بود که بیشتر به معنی پیشگیری است ولی در این روایت آمده که نفع دارد، پس می‌توان گفت که درمان هم هست. تفاوت جذام و خوره یا آکله این است که جذام در طی زمان طولانی شاید سال‌ها اعضای بدن را از بین می‌برد ولی خوره یا آکله به‌سرعت منتشر می‌شود.

در روایتی آمده: «الحجامة في الرأس شفاء من سبع : من الجنون والجذام والبرص والنعاس ووجع الضرس وظلمة العين والصداع.»[4] یعنی «حجامت سر درمان هفت چیز است، جنون، جذام، پیسی، خواب‌آلودگی، دندان‌درد، تاری چشم و میگرن.

 

دهمین درمان یک ذکر است، در روایت آمده: «مردی نزد پیامبر (ص) آمد که نامش شیبه هذلی بود، عرض کرد ای رسول خدا سنم بالا رفته و بدنم ضعیف شده، کارهایی که قبلاً انجام می‌دادم حالا نمی‌توانم انجام دهم، کارهایی که خود را به آن‌ها عادت داده بودم، از نماز و صیام و حج و جهاد، پس ای رسول خدا ذکری به من بیاموز که برای من نفع داشته باشد و ساده باشد، پیامبر (ص) فرمودند که دوباره بگو و آن مرد هم گفته‌هایش را سه بار تکرار کرد، سپس فرمودند در اطراف تو درخت و خاکی نیست مگر اینکه به خاطر تو گریه کرده، وقتی نماز صبح را خواندی این را ده مرتبه بگو سبحان الله العظيم وبحمده، ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم، همانا خداوند تو را ایمن می‌کند از کوری و جنون و جذام و فقر و پیری.»[5] همان‌طور که می‌بینید در این ذکر و ذکر قبلی که گفته شد حوقله وجود دارد و نکته اصلی در همین حوقله است.

 

یازدهمین پیشگیری کاری است که داماد باید برای عروس انجام دهد، پیامبر (ص) در وصیت خود به حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «يا علي، إذا دخلت العروس بيتك فاخلع خفها حين تجلس، واغسل رجليها، وصب الماء من باب دارك إلى أقصى دارك، فإنك إذا فعلت ذلك أخرج الله من دارك سبعين ألف لون من الفقر، وأدخل فيها سبعين ألف لون من البركة، وأنزل عليك سبعين رحمة ترفرف على رأس العروس حتى تنال بركتها كل زاوية من بيتك، وتأمن العروس من الجنون والجذام والبرص أن يصيبها ما دامت في بیتک.»[6] یعنی «ای علی زمانی که عروس وارد خانه‌ات می‌شود وقتی‌که می‌نشیند کفشش را از پایش دربیاور و پاهایش را بشوی و آبش را جمع کن و از دم در تا انتهای خانه بریز، اگر این کار را کردی خداوند هفتاد نوع فقر را از خانه خارج می‌کند و هفتاد رحمت نازل می‌کند که روی سر عروس بال‌وپر می‌زند تا اینکه برکت آن را به دست بیاوری، این برکت شامل هر رکنی از خانه‌ات می‌شود و عروس هم ایمن می‌شود از جنون و جذام و پیسی و تا زمانی که در خانه تو است مبتلا نمی‌شود.»

 

دوازدهمین درمان سوره نحل است، امام باقر (ع) می‌فرمایند: «من قرأ سورة النحل في كل شهر كفى المغرم في الدنيا وسبعين نوعا من أنواع البلايا أهونه الجنون والجذام والبرص ...»[7] یعنی «کسی که سوره نحل را هرماه یک‌بار بخواند از بدهکاری خلاص می‌شود و از هفتاد نوع بلا خلاص می‌شود که کمترین آن جنون و جذام و پیسی است ...»

 

سیزدهمین درمان و پیشگیری بوییدن گل نرگس است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «شموا النرجس ولو في اليوم مرة ، ولو في الاسبوع مرة ، ولو في الشهر مرة ، ولو في السنة مرة ، ولو في الدهر مرة ، فان في القلب حبة من الجنون والجذام والبرص وشمه يقلعها.»[8] یعنی «نرگس را هرروز یک‌بار ببویید، وگرنه هفته‌ای یک‌بار، وگرنه ماهی یک‌بار، وگرنه سالی یک‌بار، وگرنه در روزگار یک‌بار، زیرا در قلب دانه‌ای از جنون و جذام و پیسی است که بوییدن نرگس آن را ریشه‌کن می‌کند.» با توجه به اینکه توصیه‌شده بوییدن نرگس هرماه انجام شود احتمالاً خشک‌شده آن‌هم قابل‌استفاده است و شاید عطر طبیعی آن‌هم قابل‌استفاده باشد، در این روایت مراد از قلب همان عضو بدن که خون را به گردش درمی‌آورد نیست، من پس از بررسی در روایات به این نتیجه رسیدم که مراد از قلب چیزی شبیه به ژن یا DNA و یا مانند آن است، مانند کلمه عرق که در روایت مربوط به ژن می‌شود، عرق همان چیزی است که صفات را به‌صورت وراثتی منتقل می‌کند. شاید مراد از قلب همان بسته ژنتیکی باشد که حتی بعد از مرگ هم از بین نمی‌رود و در روایات هم اشاره‌شده که باقی می‌ماند.

 

چهاردهمین درمان حوقله است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «کسی که لا حول ولاقوة إلا بالله العظيم بگوید خداوند هفتادوسه نوع بلا را از او دفع می‌کند که کمترین آن جنون است.»[9] با توجه به روایت یک‌بار گفتن آن‌هم کفایت می‌کند.

 

پانزدهمین درمان خوردن غذاهای بیرون ریخته از ظرف است، در روایت آمده: «رأى النبي (ص) أبا أيوب الانصاري يلتقط نثارة المائدة، فقال (ص) : بورك لك وبورك عليك وبورك فيك. فقال أبوأيوب : يا رسول الله ولغيري؟ قال : نعم ، من أكل ما أكلت فله ما قلت لك. أو قال : من فعل ذلك وقاه الله الجنون والجذام والبرص والماء الاصفر والحمق.»[10] یعنی «پیامبر (ص) مشاهده کردند ابو ایوب انصاری غذاهای ریز بیرون ریخته از ظرف را جمع می‌کرد و می‌خورد، پیامبر فرمودند بر شما مبارک باشد و خدا به شما برکت دهد، ابو ایوب سؤال کرد که آیا این برکت شامل دیگران هم می‌شود و پیامبر (ص) پاسخ داد بله هرکس که این غذاهای ریز را بخورد همان چیزی که برای شما گفتم برای او هم خواهد بود و کسی که این کار را بکند خداوند برای او پیشگیری قرار می‌دهد از جنون و جذام و پیسی و آب زرد (سیروس کبدی) و کم‌عقلی.» در این روایت این عمل به‌عنوان پیشگیری ذکرشده ولی در روایات دیگر به‌عنوان درمان کل بیماری‌ها نیز معرفی‌شده است.

 

شانزدهمین درمان بخور حضرت مریم (ع) است، بخور حضرت مریم (ع) شاخص‌ترین درمان دیوانگی، سی‌پی، خبل، اوتیسم و انواع بیماری‌هایی مانند آن‌ها است. برای بسیاری از بیماری‌هایی که درمان ندارد می‌تواند درمان باشد مانند صرع که با سه بار بخور دادن درمان می‌شود. طبق بررسی‌هایی که انجام دادم این دارو قبلاً هم در اروپا و روم و یونان بوده زیرا مربوط به حضرت مریم (ع) است. در روایت آمده: «أبى جعفر الباقر عليه السلام انه وصف بخور مريم لام ولد له وذكر انه نافع لكل شئ من قبل الارواح من المس والخبل والجنون والمصروع والمأخوذ وغير ذلك نافع مجرب باذن الله تعالى. قال لتأخذ لبانا أو سندروسا وبزاق الفم وكور سندري وقشور الحنظل ومرمري وكبريت ابيض كسرة داخل المقل وسعد يمانى ويكسر فيه مر وشعر قنفذ مشبوث بقطران شامى قدر ثلاث قطرات تجمع ذلك كله ويصنع بخورا فانه جيد نافع ان شاء الله تعالى.»[11] یعنی «امام باقر (ع) بخور حضرت مریم را برای کنیزی که از او فرزند داشتند معرفی می‌کنند، و فرمودند که این نفع دارد برای همه بیماری‌هایی که از ناحیه ارواح (جن و شیطان و روح) است، برای مس و خبل (سی‌پی) و دیوانگی و صرع و مأخوذ (کسی که به‌طور کامل کنترلش به دست جن افتاده) و دیگر مشکلات مانند این‌ها، مفید و مجرب است، به اذن خداوند، کندر یا سندروس و آب دهان و کَوَر سندری و پوست هندوانه ابوجهل و مُر مَری و گوگرد سفید و شکستگی داخل مقل و سعد یمن و در آن مُر خرد کن و موی جوجه‌تیغی آغشته شده به قطران شامی، به‌اندازه سه قطره، تمامی آن‌ها را جمع می‌کنی و مخلوط می‌کنی و از آن بخور درست می‌کنی، همانا به خواست خداوند خوب و نافع است.»

اگر کسی در خواب احساس خفگی کند یا از خواب بپرد و حالت ترس پیدا کند و یا جن را ببیند یا صدایش را بشنود، همه این‌ها معلول جن و شیطان است ولی مردم معمولاً بازگو نمی‌کنند زیرا دیگران باور نمی‌کنند. معمولاً در خانه‌های قدیمی و خانه‌های با سقف بلند، احتمال ابتلا به این مشکلات بیشتر است.

خداوند در قرآن درباره کسی که ربا می‌خورد می‌فرماید: ﴿الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ﴾[12] یعنی «کسی که براثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند؛ گاهی زمین می‌خورد، گاهی بپا می‌خیزد)» مراد از مس حالتی است که کنترل حرکت اعضا بدن از دست شخص خارج می‌شود و در اختیار جن قرار می‌گیرد و حرکات بدن نامتوازن و غیرعادی می‌شود.

این روایت در کتاب‌های دیگر باکمی تفاوت آمده، در روایات دیگر که بعداً ذکر خواهد شد به‌جای کندر یا سندروس، کندر و سندروس آمده و به‌جای آب دهان، سنگ قمر آمده و به‌جای کور سندری، کور سندی آمده و به‌جای مر مری، مر بری، یا حزا بری آمده و به‌جای در آن مر خرد کن، در آن مر زیاد بریز آمده.

سندروس شبیه کندر است ولی درشت‌تر است و طعم آن تفاوت دارد، سنگ قمر نوعی سنگ است که در شب‌های مهتابی می‌درخشد، کور یا کور گندم نوعی گیاه است که برگ گردی دارد ابتدا سبز است و بعد از خشک شدن قهوه‌ای می‌شود و کمی خار هم دارد و در عطاری‌ها وجود دارد و شاید خیار تلخ هم به آن گفته شود، مُر مَری یعنی همان مر که معروف است ولی چون در روایت مُر تکرار شده احتمالاً صحیح همان حزا بری است که در نقل‌های دیگر آمده و به معنی جعفری وحشی یا مغدونس است البته در بعضی کتب آمده حزا یعنی دینارویه و زوفرا هم به آن می‌گویند، مقل ازرق نوعی صمغ است. مشکل اصلی در تهیه این مواد است برای مثال موی جوجه‌تیغی بسیار کم است و جمع‌آوری آن سخت است البته اگر منظور تیغ‌های جوجه‌تیغی باشد کار آسانی است و مشکل اصلی قطران شامی است که ماده سیاهی است که از سوزاندن تنه درخت أرز به دست می‌آید که در شام (سوریه) وجود دارد و در حال حاضر در دسترس نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo