< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

97/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ابدال/ ابدال در کلام عامه

در جلسات قبل عرض کردیم که ابدال معمولا در روایات عامه است و ابدال در روایات ما ناظر به روایات عامه است و تصحیح می‌کند و برای ابدال مصداق تعیین می‌کند که مصداق آن ائمه علیهم‌السلام است. بعضی گویا می‌خواهند به تعیین مصداقی که در روایت امام رضا علیه‌السلام ایراد بگیرند و این کلام را به مرحوم قمی نسبت می‌دهند که البته کلام مرحوم قمی نیست؛ بلکه ایشان تنها نقل می‌کنند.

اشکال: ابدال غیر از معصومین هستند؛ زیرا در بعضی از روایات زن‌ها را هم جزو ابدال قرار داده است. این قرینه است بر اینکه ابدال غیر ائمه علیهم‌السلام هستند. باید صحت سند آن روایت را بررسی کرد.

2. روایت فردوس الاخبار (مرسلا نقل شده است):

عن أنس: الأبدال أربعون‌ رجلا و أربعون‌ امرأة، كلما مات رجل منهم أبدل اللّه مكانه رجلا و كلما ماتت امرأة أبدل اللّه مكانها امرأة. [1] «انس گفت: ابدال چهل مرد و چهل زن هستند، هر گاه فردی از مردها بمیر خداوند مردی دیگر جایگزین او می‌کند و هرگاه فردی از زن‌ها بمیرد خداوند زنی دیگر جایگزین او می‌کند.»

این روایت در منابع ما نیست و فقط ابن شیرویه دیلمی صاحب کتاب فردوس الاخبار مرسلا از انس بن مالک نقل کرده است البته ممکن است عامه بگویند روایات فردوس الاخبار مرفوعه است و مرفوعه نزد عامه روایاتی است که قطعا از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نقل شده است البته شهدار ابن شیرویه نزد عامه اعتباری ندارد و بعضی گفتند او شیعه است و مرحوم آقا بزرگ تهرانی فردوس الاخبار را در الذریعه نام می‌برد ولی بعید است که او شیعه باشد.

او از عامه است و کتاب او مراسیل است البته کتاب فردوس الاخبار کتاب خوبی است و یکی از مصادر کتاب شریف بحار الانوار علامه مجلسی رحمه‌الله است و در آن فضائل بسیاری در مورد امیر مؤمنان علیه‌السلام از ولادت تا شهادت و عالم قیامت ایشان نقل شده است، شهدار در مقدمه‌ی کتاب خود از نقل ده هزار روایت صحبت می‌کند امّا در چاپ اول آن نه هزار روایت بیشتر نبود و در چاپ دوم هشت هزار روایت اما با وجود حذف احادیثی از این کتاب، هنوز احادیث زیادی در این کتاب وجود دارد که بیانگر فضائل امیر مؤمنان علیه‌السلام است.

همه‌ی اهل سنت ناصبی نیستند، ناصبی‌ها عده‌ی قلیلی از اهل سنت هستند؛ عبد الرزاق هنگامی که نام «معاویه» را در کلاس او می‌بردند، می‌گفت: لا تغدر مجلسنا بذکر آل ابی سفیان لذا همه‌ی اهل سنت ناصبی نیستند مخصوصا شافعی‌ها که خیلی ابراز ارادت و محبت نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام دارند و روایات بسیاری در مورد محبت اهل بیت علیهم‌السلام در کتاب‌های آن‌ها موجود است، ابن حبان از علمای شافعی می‌گوید: بارها قبر علی بن موسی الرضا علیه‌السلام را زیارت کردم و هر گاه مشکلی برایم بوجود می‌آمد به زیارت امام رضا می‌رفتم و مشکل من حل می‌شد و این را بارها تجربه کردم، و دعا می‌کرد: خداوندا مرا بر محبت مصطفی و اهل بیت او بمیران.[2]

این روایت را فقط فردوس الاخبار نقل کرده است.

3. نظر فخر الدین طریحی در مجمع البحرین:

بعضی برای اثبات ابدال به کلام فخر الدین طریحی استناد می‌کنند که او نیز این مطلب را تأیید کرده است:

و فی القاموس ان الْأَبْدَالُ‌: قوم‌ يقيم‌ الله‌ بهم‌ الأرض و هم سبعون، أربعون بالشام و ثلاثون بغيرها، لا يموت أحدهم إلا قام مقامه آخر من سائر الناس.[3] «ابدال: قومی که خداوند بواسطه آن‌ها زمین را نگه می‌دارد و آن‌ها هفتاد نفر هستند، چهل نفر در شام و سی نفر از بلاد دیگر، احدی از آنان نمی‌میرد مگر اینکه خداوند فرد دیگر را جایگزین او می‌کند.»

در حالی که این کلام بیان خود طریحی نیست بلکه ایشان کلام فیروز آبادی در قاموس را نقل می‌کند.

در مورد تعداد ابدال و محل سکونت و تفصیلات آن‌ها مطلبی در روایات ما نمی‌باشد اما احمد بن حنبل در این خصوص روایتی نقل می‌کند:

4. روایت احمد بن حنبل:

حدثنا عبد اللّه، حدثني أبي، حدثنا عبد الوهّاب بن عطاء، أنا الحسن بن ذكوان، عن عبد الواحد بن قيس، عن عبادة بن الصامت، عن النبي صلی‌الله علیه و آله، أنّه قال: "الأبدال في هذه الأمّة ثلاثون مثل إبراهيم خليل الرّحمن عزّ و جلّ، كلّما مات رجل أبدل اللّه تبارك و تعالى مكانه رجلا"[4] «پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند: ابدال در این امت سی نفر مانند ابراهیم خلیل الرحمن هستند، هرگاه مردی از آنان از دنیا رفت، خداوند فرد دیگری را جایگزین او می‌کند.»

چنانچه این روایت هم صحیح باشد، تعبیر « مثل إبراهیم خلیل الرحمن» کلام امام رضا علیه‌السلام را تأیید می‌کند که فرمودند مصداق ابدال ائمه علیهم‌السلام هستند.

ما نمی‌خواهیم وارد این بحث شویم که میزان اعتبار کتاب احمد چقدر است و اینکه آیا این روایات از احمد هست و آیا عبد الله پسر احمد روایات را از او نقل می‌کند و راویان این کتاب چقدر اعتبار دارند، آیا راویان روایات عبد الله از پدرش را نقل کردند یا از خود آن‌ها است، ابن تیمیه می‌گوید روایات آن از خود راویان هست و بعضی روایات از احمد است ولی آنچه می‌خواهیم عرض کنیم اینکه عباده از صحابه است و طبق مبنای عامه همه‌ی صحابه عادل هستند امّا آیا همه‌ی راویانی که در سلسله سند روایات عامه هستند، هم عادل هستند و جالب اینکه خود احمد در کتابش به دو نفر از راویان خدشه وارد می‌کند: " قال عبد الله قال أبی فیه ( عبد الوهاب بن عطاء) کلام غیر هذا و هو منکر یعنی حدیث الحسن بن ذکوان.

در روایتی دیگر عدد ابدال را چهل نفر بیان می‌کند:

5. روایت معجم الکبیر:

حدثنا أحمد بن داود المكّي، ثنا ثابت بن عيّاش الأحدب، ثنا أبو رجاء الكلبي، ثنا الأعمش، عن زيد بن وهب، عن ابن مسعود، قال: قال رسول اللّه صلی‌الله علیه و آله: «لا يزال‌ أربعون‌ رجلا من أمّتي قلوبهم على قلب إبراهيم، يدفع اللّه بهم عن‌ أهل الأرض، يقال لهم: الأبدال. قال رسول اللّه صلی‌الله علیه و آله: إنّهم لم يدركوها بصلاة و لا بصوم و لا صدقة، قالوا: يا رسول اللّه، فبم أدركوها؟ قال: بالسّخاء و النّصيحة للمسلمين».

« ابن مسعود گفت: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند: همیشه چهل نفر در امت من هستند، قلوب آن‌ها مانند قلب ابراهیم محکم است، خداوند بواسطه آن‌ها بلا را از اهل زمین دفع می‌کند، به آن‌ها ابدال گفته می‌شود. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند: آن‌ها به نماز و صوم و صدقه شناخته نمی‌شوند[5] ، گفتند: پس به چه چیز شناخته می‌شوند؟ فرمود: به سخاوتمندی[6] و نصیحت به مسلمانان.»

بررسی سند روایت:

هیثمی در مجمع الزوائد این روایت را نقل می‌کند، می‌گوید: رواه الطبرانی من روایة ثابت بن عیاش الاحدب عن أبی رجاء الکلبی و کلاهما لم أعرفه.[7]

ابو نعیم رواه فی الحلیه قال: غریب من حدیث الاعمش او الضعیف.

پس سند این روایت از نظر خود عامه ضعیف است.


[1] المعجم الموضوعي لإحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام.، ص384
[2] التقات، ج8، ص456.
[3] مجمع البحرين، ج‌5، ص319.
[4] مسند أحمد، ج5 ص322- معجم الأحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام.، ج‌2، ص341- المعجم الكبير، ج10 ص224 ح10390
[5] شوکانی در کتابش در باب جماعت می‌گوید: نماز به جماعت امام فاسق و فاجر اشکالی ندارد سپس می‌گوید: این از جعلیات بنی امیه است چون معمولا امرای آن‌ها فاسق بودند و معمولا امام جماعت بودند.
[6] ابن ابی الحدید می‌گوید: پیرزن‌های بنی العباس سخاوتنمدتر از امرای بنی امیه بودند؛ سخاوت را مطرح می‌کنند تا بذل و بخشش‌های بی حساب و کتاب خود به اطرافیانشان را توجیه کنند در زمانی که زن‌های بنی هاشم در تنگدستی و محرومیت شدید به سر می‌بردند که هر چند نفر آن‌ها یک چادر برای نماز خواندن داشتند و اگر کسی به آن‌ها کمک می‌کرد آنقدر به او شکنجه می‌دادند تا بمیرد.
[7] مجمع الزوائد، ج10، ص63.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo