< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

97/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: غیبت انبیاء/ حضرت عیسی (علیه السلام)

اسرار و علل غیبت امام زمان (عج)

شباهت غیبت امام زمان(عج) با غیبت انبیاءعلیهم‌السلام

غیبت حضرت عیسی (علیه السلام)بررسی سند روایت اول:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى الْجَلُودِيِّ الْبَصْرِيُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَطِيَّةَ الشَّامِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ‌ وَ كَانَ قَارِئاً لِلْكُتُبِ قَالَ:

این روایت به معصوم ختم نمیشود بلکه حماد بن عبد الله بن سلیمان راوی آن از انجیل می‌باشد. کتب انجیل و توراتی که الآن وجود دارد تحریف ‌شده است.[1] امّا کعب الاحبار منکر تحریف بود و می‌گفت: توراتی دارم که بر موسی نازل شد که حتی ذهبی هم به او اعتراض می‌کند که مگر می‌شود تورات غیر محرف را داشته باشد.

محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی: ایشان توثیقی ندارد.

مرحوم نمازی می‌فرماید:

قد أكثر الصدوق‌ من الرواية عنه في كتبه مترضّيا و مترحّما عليه. و منه يظهر حسن حاله بل جلالة شأنه. و عن المجلسيّ الأوّل الجزم بأنّه من مشائخ الصدوق و هو في محلّه. و قد يظهر من بعض الروايات روايته عن الحسين بن روح نائب الحجّة (علیه السلام). و من رواياته رواية وصف الإمامة المفصّلة المنقولة عن الرّضا (علیه السلام). و روى حديث اللوح عن جابر. و يروي من كتاب الطبرسي في مكارم الأخلاق الفصل الأوّل من الباب الأوّل.[2]

«مرحوم صدوق از او در کتبش بسیار روایت نقل کرده در حالی که بر او ترضی و ترحم کرده است و از این حسن حال او و بلکه جلالت شأن او استفاده می‌شود. مرحوم صدوق به جمع‌آوری روایات پرداختند و حتی از ناصبی هم روایت نقل کردند لذا نمی‌توان هر کسی را به جهت اینکه جزء مشایخ مرحوم صدوق است توثیق کرد البته در مورد ترضی و ترحم مرحوم صدوق بعضی مانند مرحوم مامقانی بر این مبنا هستند که ترضی و ترحم ایشان نشان حسن شخص است. مرحوم مجلسی اول با جزم می‌فرماید: او از مشایخ مرحوم صدوق است. ایشان آن روایت مفصل در مورد امامت را از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده است. و حدیث لوح را نقل کرده است. و مرحوم طبرسی در مکارم الاخلاق از او روایت نقل کرده است.»

از سنخ روایاتی که ایشان نقل می‌کند، حسن حال و سلامت عقیده او استفاده می‌شود.

ابو احمد عبد العزیز بن یحیی بن احمد بن عیسی جلودی بصری:

مرحوم نمازی می‌فرماید: ثقة بالاتفاق.[3]

محمد بن عطیه شامی: ایشان مهمل است.

عبد الله بن عمرو بن سعید بصری: ایشان هم در کتب رجالی ذکر نشده است.[4]

هشام بن جعفر: ایشان هم در کتب رجالی ذکر نشده است.[5]

حماد بن عبد الله بن سلیمان:

ممکن است حماد بن ابی سلیمان باشد به هر حال مطلبی در مورد ایشان نیز نمیباشد.

پس سند روایت ضعیف است امّا روایت در مورد بشارت به آمدن پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و بخشی از آن در مورد با آخر الزمان و بخش دیگر آن هم در مورد غیبت حضرت عیسی (علیه السلام) و اوصیای بعد از او می‌باشد که بر هر سه بخش شواهد بسیاری از روایات هست لذا ما این روایت را رد نمی‌کنیم.

روایت دوم غیبت حضرت عیسی(علیه السلام)

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ وَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ جَمِيعاً عَنِ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)‌ بَقِيَ النَّاسُ بَعْدَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ (علیه السلام) خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْ سَنَةٍ بِلَا حُجَّةٍ ظَاهِرَةٍ.[6]

«معاوية بن عمّار از امام صادق (علیه السلام) روايت كند كه فرمود: بعد از عيسى بن- مريم علیهما‌السلام مردم دويست و پنجاه سال بدون حجّت ظاهر گذرانيدند.»

بررسی سند روایت:محمد بن حسن بن احمد بن ولید:

ایشان استاد و مورد توجه مرحوم صدوق به طوری که سعی می‌فرماید که در نظراتش خلاف ایشان نباشد.

محمد بن حسن صفار: در جلالت ایشان بحثی نیست.

سعد بن عبد الله اشعری:

ایشان هم شخصیت معتبری هستند و موفق به تشرف خدمت امام زمان (عج) شدند و سؤالات خود را با امام مطرح و جواب آن‌ها را گرفتند.

ایوب بن نوح: مرحوم مامقانی می‌فرماید: ثقة بالاتفاق.

عبد الله بن مغیرة: نظر مرحوم نجاشی: ثقة ثقة لا یعدل به احد من جلالته و دینه و ورعه.[7]

سعد بن ابی خلف: ایشان هم مشکلی ندارد.

معاویة بن عمار: مرحوم خوئی در مورد ایشان مفصل بحث کردند[8] و ایشان هم ثقه هستند.

روایت سوم غیبت حضرت عیسی(علیه السلام)

حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: كَانَ بَيْنَ عِيسَى وَ بَيْنَ مُحَمَّدٍ علیهما‌السلام خَمْسُمِائَةِ عَامٍ مِنْهَا مِائَتَانِ وَ خَمْسُونَ عَاماً لَيْسَ فِيهَا نَبِيٌّ وَ لَا عَالِمٌ ظَاهِرٌ قُلْتُ فَمَا كَانُوا قَالَ كَانُوا مُتَمَسِّكِينَ بِدِينِ عِيسَى (علیه السلام) قُلْتُ فَمَا كَانُوا قَالَ كَانُوا مُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) وَ لَا يَكُونُ الْأَرْضُ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ.[9]

«يعقوب بن شعيب از امام صادق (علیه السلام) روايت كند كه فرمود: بين عيسى و محمّد علیهما‌السلام پانصد سال فاصله بود كه در دويست و پنجاه سال آن پيامبر و يا عالمى آشكار نبود، راوى گويد: در اين مدّت مردم چه مى‌كردند؟ فرمود به دين عيسى (علیه السلام) عمل مى‌كردند، گفتم: چه حالى داشتند؟ فرمود: مؤمن بودند، سپس فرمود: زمين هيچ گاه از عالم خالى نمى‌ماند.»

مرحوم صدوق می‌فرماید:

و كان ممن ضرب في الأرض لطلب الحجة سلمان الفارسي رضي الله عنه فلم يزل ينتقل من عالم إلى عالم و من فقيه إلى فقيه و يبحث عن الأسرار و يستدل بالأخبار منتظرا لقيام القائم سيد الأولين و الآخرين محمد صلی‌الله علیه و آله أربعمائة سنة حتى بشر بولادته فلما أيقن بالفرج خرج يريد تهامة فسبي.[10]

«و از جمله كسانى كه در جستجوى حجّت الهى در زمين سفرها كرد سلمان فارسىّ رضى اللَّه عنه بود كه پيوسته از نزد عالمى به نزد عالمى ديگر و از نزد فقيهى به نزد فقيه ديگرى مى‌رفت و جستجوى اسرار و رموز الهى مى‌كرد و به اخبار انبياء گذشته استدلال مى‌كرد و چهار صد سال در انتظار قيام قائم سيّد اوّلين و آخرين‌ محمّد صلی‌الله علیه و آله بود تا آنكه مژده ولادتش را دادند و چون به فَرَج يقين كرد رهسپار حجاز و تهامه گرديد و اسير شد.»

تمام روایاتی که مرحوم صدوق نقل کردند در مورد غیبت حجج الهی بود پس در مورد غیبت امام زمان (علیه السلام) نیز جای سؤال و استبعاد نیست چون حجج الهی دیگر هم غائب بودند.


[1] سیر اعلام النبلاء.
[2] مستدركات علم رجال الحديث، ج‌6، ص359.
[3] مستدرکات علم رجال الحدیث، ج4، ص447.
[4] مستدرکات علم رجال الحدیث، ج5، ص63.
[5] مستدرکات علم رجال الحدیث، ج8، ص15.
[7] قاموس الرجال، ج6، ص424.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo