< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

96/09/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سرنوشت یهود در عصر ظهور

ادامه بیان مرحوم طبرسی در بررسی دلالت روایت اول:

بحث ما در مورد بررسی آیاتی بود که دلالت بر سرنوشت یهود در زمان ظهور دارد. آیهی 159 سورهی نساء ﴿وَ إِنْ‌ مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْكِتابِ‌ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ‌﴾ [1] را بیان کردیم. مرحوم طبرسی سه قول در معنای این آیه مطرح کردند که تنها طبق تفسیر اول، آیه دلالت بر سرنوشت یهود در زمان ظهور که همان اسلام آوردن آنها باشد، میکند.

ایشان در ادامه بیان معنای سوم آن را تضعیف کرده، میفرماید:

و إنما ضعف هذا القول من حيث لم يجر ذكر لنبينا ص هاهنا و لا ضرورة توجب رد الكناية إليه و قد جرى ذكر عيسى فالأولى أن يصرف ذلك إليه‌ «وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً» يعني عيسى يشهد عليهم بأنه قد بلغ رسالات ربه و أقر على نفسه بالعبودية و أنه لم يدعهم إلى أن يتخذوه إلها عن قتادة و ابن جريج و قيل يشهد عليهم بتصديق من صدقه و تكذيب من كذبه عن أبي علي الجبائي و في هذه الآية دلالة على أن كل كافر يؤمن عند المعاينة و على أن إيمانه ذلك غير مقبول كما لم يقبل إيمان فرعون في حال اليأس عند زوال التكليف و يقرب من هذا ما رواه الإمامية أن المحتضرين من جميع الأديان يرون رسول الله و خلفاءه عند الموت و يروون في ذلك‌ عن علي علیه‌السلام أنه قال للحارث الهمداني:

یار حار همدان من یمت یرني    من مومن اومنافق قبلا

یعرفنی طرفه و اعرفه    بعینه و اسمه و ما فعلا

 

فإن صحت هذه الرواية فالمراد برؤيتهم في تلك الحال العلم بثمرة ولايتهم و عداوتهم على اليقين بعلامات يجدونها من نفوسهم و مشاهدة أحوال يدركونها كما قد روي أن الإنسان إذا عاين الموت أري في تلك الحالة ما يدله على أنه من أهل الجنة أو من أهل النار.[2]

لكن ضعف اين قول بخاطر اين است كه: در اين آيات، نامى از حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله بميان نيامده است و ضرورتى هم ندارد كه ضمير را به آن بزرگوار، برگردانيم بخصوص كه در اين آيات، نام حضرت عيسى علیه‌السلام به ميان آمده و شايسته است كه مقصود آن بزرگوار باشد.

يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً: در روز قيامت، عيسى گواهى خواهد داد كه رسالت خداوند را تبليغ و خود را بنده خدا معرفى كرده و آنها را دعوت نكرده است كه او را خدا پندارند. اين معنى از قتاده و ابن جريج است.

ابو على جبايى گويد: بر آنها گواهى مى‌دهد كه هر چه وى تصديق و تكذيب كرده، آنان نيز تصديق و تكذيب كنند.دلالت آيه‌ اولاين آيه دلالت مى‌كند بر اينكه: هر كافرى در وقت مرگ، ايمان مى‌آورد، لكن اين ايمان مقبول نيست. چنان كه فرعون، وقتى مايوس شد، و ديگر تكليفى نداشت، ايمان آورد.

قريب به اين مطلب، همان است كه اماميه روايت كرده‌اند كه مردم- تابع هر دينى باشند- پيامبر صلی‌الله علیه و آله و جانشينانش را در دم مرگ، مشاهده خواهند كرد از على علیه‌السلام نيز روايت كرده‌اند كه به حارث همدانى چنين فرمود:

اى حارث همدان، هر مومن يا منافقى، در وقت مرگ مرا مى‌بيند. او مرا مى‌شناسد و من او را به نام و نشان و كردار مى‌شناسم.

اگر اين روايت، صحيح باشد، منظور اين است كه در آن حال به فائده دوستى و زيان دشمنى ايشان از روى علاماتى كه از خود مى‌يابند و احوال كه ادراك مى‌كنند پى خواهند برد. چنان كه در روايت است كه در دم مرگ، به انسان نشان داده مى‌شود كه از اهل بهشت است يا از اهل دوزخ‌. (البته این توجیه ایشان با ظاهر روایات دیگر که دلالت دارد خود پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و امیر المومنین علیه‌السلام آن لحظه میآیند، ناسازگار است.)

در حقیقت مرحوم طبرسی قول چهارمی را بیان میکنند و آن اینکه ضمیر «لیؤمنن به » به خداوند برمیگردد، در این صورت معنای آیه چنین میشود: «هیچ اهل کتابی نیست مگر اینکه قبل از مرگ خودش به خداوند ایمان میآورد» البته چون آن زمان، زمان تکلیف نیست دیگر ایمان او سودی به حالش ندارد. بنابراین اگر معنای آیهی شریفه هم معنای مورد نظر مرحوم طبرسی باشد، از بحث ما خارج است و دیگر آیه ربطی به ظهور و سرنوشت یهود در زمان ظهور ندارد.

تفسیر آیه در روایات اهل سنت :

(ابن عباس، و ابن زيد، و أبو مالك، و الحسن البصري) «إذا نزل‌ عيسى‌ بن‌ مريم‌ فقتل الدجّال، لم يبق يهوديّ في الأرض إلّا آمن به. قال: و ذلك حين لا ينفعهم الإيمان»[3]

از ابن عباس و ابن زید و ابو مالک و حسن بصری نقل شده که گفتند: «هنگامى‌كه عيسى علیه‌السلام از آسمان فرود آمد و دجّال را كشت، یهودی در زمین باقی نمیماند مگر اینکه به او ایمان میآورند. گفت: آن زمانی است که دیگر ایمان نفعی برای آنها ندارد.

نفع نداشتن ایمان آنها در آن زمان اگر آنان در حال مرگ باشند، همینطور است امّا اگر مراد عدم نفع ایمان در زمان ظهور باشد، نمیتواند چنین باشد چون هنوز عالم تکلیف باقی است.

منابع روایت:1. تفسير الطبري، ج 6 ص 142. تفسير القرآن الكريم للسمرقندي، ج 2 ص 4593. تفسير أبي الفتوح الرازي، ج 4 ص 644. الدرّ المنثور، ج 2 ص 2415. نزول عيسى بن مريم: ص 83 ح 526. تصريح الكشميري، ص 283- از طبري.7. مختصر تفسير ابن كثير، ج 1 ص 4578. التبيان، ج 3 ص 3869. مجمع البيان، ج 3 ص 137

[2] مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‌3 212.
[3] معجم الأحاديث الإمام المهديعلیه‌السلام.، ج‌7، ص125

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo