< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

95/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

اصحاب امام زمان در زمان ظهور

شعیب بن صالح (صالح بن شعیب)

یکی دیگر از کسانی که از ایشان تحت عنوان یکی از اصحاب امام زمان در بعضی روایات یاد شده، شعیب بن صالح میباشد. البته در مورد ایشان از طرق اهل بیت علیهم‌السلام یک روایت است که آن هم از جهت سند مشکل دارد، عمدهی روایات در مورد ایشان از طرق عامه است و بیشتر آن در کتاب فتن ابن حماد است.

روایت 1:

ثم قال: يا جابر إذا صاح الناقوس، و كبس الكابوس، و تكلّم الجاموس، فعند ذلك عجائب و أي عجائب، إذا أنارت‌ النار ببصرى[1] ‌، و ظهرت الراية العثمانية[2] بوادي سوداء، و اضطربت البصرة و غلب بعضهم بعضا، و صبا كل قوم إلى قوم، و تحرّكت عساكر خراسان، و تبع شعيب بن صالح التميمي من بطن الطالقان[3] ، و بويع لسعيد السوسي بخوزستان، و عقدت الراية لعماليق كردان، و تغلبت العرب على بلاد الأرمن و السقلاب، و أذعن هرقل بقسطنطينة لبطارقة سينان، فتوقعوا ظهور مكلم موسى من الشجرة على الطور،[4] [5] [6]

پس حضرت امیر المومنین علیه‌السلام فرمودند: ای جابر، هنگامی که...

و نیروها از خراسان حرکت کنند، و شعیب بن صالح تمیمی از بطن طالقان سر در آورد، و...

این روایت را فقط حافظ برسی در مشارق انوار الیقین آن هم به صورت مرسل نقل می‌کند، می‌فرماید:

و من خطبة له عليه السّلام تسمّى التطنجية، ظاهرها أنيق، و باطنها عميق، فليحذر قارئها من سوء ظنّه، فإن فيها من تنزيه الخالق ما لا يطيقه أحد من الخلائق، خطبها أمير المؤمنين عليه السّلام بين الكوفة و المدينة

یکی از خطب امیر المومنین علیه‌السلام که به تطنجیه نامیده شده است، ظاهر آن زیبا، و باطن آن ژرف و عمیق است، پس کسی که آن را قرائت می‌کند، باید بر حذر باشد از سوء ظن به آن، بدرستی که در آن از تنزیه خالق از آنچه که احدی از خلائق طاقت ندارد، وجود دارد، این خطبه را امیر المومنین علیه‌السلام بین کوفه و مدینه خواندند.

این روایت را تنها حافظ رجب برسی نقل کرده است و حر عاملی در ایقاظ من الهجعه بخشی از این روایت را از مشارق نقل می‌کند.

در غالی بودن یا نبودن حافظ اختلاف است، مرحوم امینی از ایشان دفاع می‌کند و اشکالاتی را که به ایشان وارد کرده‌اند رد می‌کند. به هر حال نسبت به ایشان بحث است، البته به نظر ما فرمایشات علامه امینی رحمه‌الله مورد ‌پذیرش و ایشان مورد قبول است، البته مشکل ارسال روایت باقی می‌ماند.

الفاظی هم در این روایت است که معنای آن‌ها مشخص نیست مانند: کابوس، سقلاب و همچنین اسامی نا آشنائی چون سعید سوسی در این روایت می‌باشد.

روایاتی وجود دارد که ایشان از فرماندهان لشکر خراسانی است که سال ظهور حضرت مهدی ظاهر می‌شود و زمینه‌ساز ظهور خواهد بود و شعیب جزء همین لشکر است.

روایت 2:

قال نعيم: حدّثنا ابو عمر صاحب لنا من اهل البصرة عن ابن‌ لهيعة، حدّثني عبد الوهّاب بن حسین عن محمّد بن ثابت عن أبيه عن الحارث عن ابن مسعود عن النبيّ صلّى اللّه عليه و سلّم‌:

قال رسول الله صلی‌الله علیه و آله: تكون وقعة بالزوراء ، قالوا : يا رسول الله ، وما الزوراء ؟ قال : مدينة بالمشرق بين أنهار يسكنها شرار خلق الله ، وجبابرة من أمتي ، تقذف بأربعة أصناف من العذاب : بالسيف ، وخسف ، وقذف ، ومسخ ، وقال صلى الله عليه وسلم : إذا خرجت السودان طلبت العرب ينكشفون حتی يلحقوا ببطن الارض أو قال ببطن الاردن فبينما هم كذلك ، إذ خرج السفياني في ستين وثلاثمائة راكب ، حتى يأتي دمشق ، فلا يأتي عليه شهر حتى يبايعه من كلب ثلاثون ألفا ، فيبعث جيشا إلى العراق فيقتل بالزوراء مائة ألف ، وينحدرون إلى الكوفة فينهبونها فعند ذلك تخرج راية من المشرق يقودها رجل من بني تميم يقال له شعيب بن صالح ، فيستنقذ ما في أيديهم من سبي أهل الكوفة ويقتلهم ، و...[7] [8]

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند: درگیری و جنگی در زوراء اتفاق می‌افتد گفتند: ای پیامبر خدا زوراء کجا است؟ فرمودند: شهری در مشرق است که بین نهرها است، شرار خلق خداوند در آن ساکن هستند، به چهار بلا گرفتار می‌شوند: جنگ، فرورفتگی، سنگباران و مسخ و فرمودند: سودانی‌ها اعراب را تعقیب می‌کنند تا اینکه به بطن اردن ملحق می‌شوند، در این تعقیب‌اند که سفیانی همراه 360 سواره نظام خروج می‌کند تا اینکه به دمشق می‌آید و قبیله‌ی کلب که سی هزار نفرند با او بیعت می‌کنند؛ لشکری را به عراق می‌فرستد پس در بغداد صد هزار نفر را می‌کشد بعد به کوفه می‌آیند، آن را غارت می‌کنند پس در این موقع پرچمی از مشرق خروج می‌کند که پرچمدار آن مردی از بنی تمیم است که به او شعیب بن صالح گفته می‌شود و او هر چه اسیر در دست سفیانی‌ها است را نجات می‌دهد و آن‌ها را می‌کشد...

بررسی سند روایت:

سند این روایت مشکل دارد:

ابن حماد: از نظر ما معتبر نیست.

ابو عمر: ابن حماد از ابو عمر نقل می‌کند و می‌گوید او یکی از دوستان ما در بصره بود؛ آیا همین مقدار کفایت می‌کند؟ لذا ایشان مجهول است.

ابن لهیعه: ایشان را تأیید نمی‌کنند؛ ایشان در مصر بود، لیث بن سعد به مصر رفت تا در آنجا شیعه زدائی کند و خیلی‌ها را عوض کرد تنها سه خانواده از او تأثیر نپذیرفتند که یکی ایشان بود که گاهی لیث او را از مسجد بیرون می‌کرد اما به هر حال ایشان در مصادر ما به عنوان شخصیت معتبری نیامده است، گفته‌اند عامی است البته از محدثین عامه افراد بسیاری هستند که به اهل بیت علیهم‌السلام علاقه‌مند هستند.

حارث همدانی: مشکلی ندارد.

عبدالله بن مسعود: ایشان با امیر المومنین علیه‌السلام بیعت نکرد و با دیگران بیعت کرد لذا ایشان مورد اشکال است.


[1] بصری منطقه‌ای در شام است، مبرک الناقة، آنجائی که جریان ملاقات بحیراء اتفاق افتاد که اشاره به نبوت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله داشت در سفری که پیامبر صلی‌الله علیه و آله. برای تجارت به شام داشتند
[2] رایت عثمانیه اشاره است به جریان سفیانی.
[3] طالقان: در ایران غرب تهران هست و در افغانستان هم طایقان است.
[5] الایقاظ من الهجعة، ص375.
[8] السنن الواردة فی الفتن و غوائلها، ج5، ص1109 و ص596.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo