< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

95/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصحاب امام زمان در زمان ظهور

نجم بن اعین

از جمله کسانی که از او به عنوان یکی از اصحاب امام زمان در زمان ظهور یاد شده است، نجم بن اعین است. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که ایشان «کان مجاهدا (مجاهرا) فی الرجعة» در رجعت جزء کسانی است که در راه خدا جهاد می‌کند یا علنی تبلیغ می‌کند.

این روایت در کتب قدما نیست و اولین کسی که آن را نقل می‌کند، مرحوم ابن داود حلی در کتاب رجال نقل می‌کنند و آدرس می‌دهند: (عق) این علامت اختصاری برای علی بن احمد عقیقی است یعنی ابن داود از عقیقی که از قدمای زیدیه است، نقل می‌کند، البته کتاب عقیقی در اختیار ما نیست.

منابع روایت

1. رجال ابن داود، ص357، ش1599

2. الخلاصه، علامه حلی، ص176 (روى العقيقي عن أبيه عن عمران بن أيان عن عبد الله بن بكير عن أبي عبد الله عليه السلام: أنه يجاهر في الرجعة)

3. مجمع الرجال قهپائی، ج6، ص174 از خلاصه‌ی علامه

4. تلخیص المقال، میرزا محمد استرآبادی ( مرحوم اردبیلی در جامع الروات می‌فرماید که استرآبادی این مطلب را نقل می‌کند.

5. جامع الروات، ج2، ص289 از تلخیص المقال از خلاصه

6. روضة المتقین، ج14، ص464

7. الایقاظ من الهجعه (اولین کتاب روائی که این حدیث را نقل می‌کند)، مرحوم حر عاملی، ص269 از خلاصه‌ی علامه

8. تنقیح المقال، ج3، ص267 از خلاصه و ابن داود

9. قاموس الرجال،

10. معجم الاحادیث المهدی علیه‌السلام،

مرحوم شوشتری می‌فرماید:

الظاهر ان العلامة حرّف علی العقیقی، روی العقیقی جهاد حمران بن اعین فالعلامة بدّل حمران بالنجم لان العلامة لم یذکر ذلک فی حمران مع ذکره فی میسره

تحریفی در عبارت شده است.

در بحث میسر ابن عبد العزیز روایتی از ابو بصیر نقل شده از امام صادق علیه‌السلام که فرمودند: کانی بحمران بن اعین و میسر ابن عبد العزیز یخبطان الناس باسیافهما بین الصفا و المروه گویا می‌بینم حمران بن اعین و میسر بن عبد العزیز را که با شمشیر مخالفین حق را بین صفا و مروه می‌زنند. این خیلی مهم است، مخالفان حضرت قبل از جبهه گیری یهود علیه امام زمانعلیه‌السلام، این سلفی‌ها و پسمانده‌های بنی امیه در مکه موضع گیری می‌کنند و امام علیه‌السلام این دو نفر را به جنگ آنها می‌فرستد.

بعد می‌فرماید: دلیل ما بر تحریف این است که در این روایت اسم دو نفر برده شده است حمران و میسر، علامه در ترجمه‌ی میسر حدیث را نقل می‌کند ولی در ترجمه‌ی حمران حدیث را نقل نمی‌کند و اصلا ما نجم بن اعین در کتب رجالی نداریم. به نظر ما هم نجم نیست بلکه حمران است اما نمی‌توان گفت که علامه حلی تحریف کرده است، اشتباه در این حد از ایشان بعید است به هر حال باید همان حمران باشد و اشتباه از نساخ باشد.

معنای حدیث:

مرحوم مامقانی به معنای «یجاهد فی الرجعة» می‌پردازند.[1] در رجعت مگر ما دوباره جنگی داریم کل جنگ امام علیه‌السلام با دشمنان به یک سال نمی‌کشد و تمام می‌شود و دنیا امن و امان است، ایشان رجعت را بعد از دوران امام زمان می‌داند لذا می‌فرماید یعنی چه بعد از دوران امام زمان دوباره جنگی باشد!!

فسر بعضهم یجاهد فی الرجعة یعنی یجاهد مع صاحب الزمان و انت خبیر ان صاحب الامر روحی فداه یظهر اولا ثم یرجع بعد رجعة الائمه فجهاد نجم انما هو فی ظهوره لا فی الرجعة و اطلاق الرجعة علی ظهوره خلاف الظاهر و انما الظاهر من رجعته رجعۀ النبی و الائمه علیهم‌السلام التی هی من خواص مذهب الشیعة و ضروریاته و الذی یظهر لی ان المراد من مجاهدته فی الرجعة و اصراره علی اثبات الرجعة الائمه باقامة الدلائل و البراهین علیها عند منکریها

امام علیه‌السلام دو دفعه می‌آید، اولین آن همان وعده‌ی الهی است و پس از آن، امام زمان علیه‌السلام دوباره رجعت دارند.

مستندات ایشان همان روایات مهدیین است که بعضی تلاش می‌کنند 24 امام مطرح کنند البته که ما 24 امام نداریم و هر کس این حرف را بزند از مذهب و بلکه از اسلام خارج شده است چون حتی اهل سنت هم نمی‌گویند پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرموده است که ائمه 24 نفر است بلکه می‌گویند پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود الائمة اثنی عشر الخلفاء اثنی عشر

پس این بعد از دوازده امام، دوازده مهدی یعنی چه؟

اولا ما بررسی کردیم سند این روایات مشکل دارد، بر فرض رفع مشکل سند این مهدیین غیر ائمه علیهم‌السلام نیستند بلکه خود ائمه علیهم‌السلام هستند که بعد از امام زمان رجعت می‌کنند و دوازدهمین آن‌ها خود پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله است، پس مهدیین اشاره به یازده امام به همراه پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله است. بعضی هم می‌گویند: مراد از مهدیین دوازده امام است که خود امام زمان هم رجعت می‌کند.

مرحوم مامقانی می‌فرماید که یجاهد فی الرجعة که نسبت به نجم بن اعین است، این جهاد ایشان در رکاب امام زمان علیه‌السلام است و امام زمان هم رجعتی دارد ولی در رجعت امام زمان دیگر جنگی نیست تا ایشان بیاید و بجنگد (روایات دارد که اسلحه خیلی ارزان می‌شود عوض آن ابزار کشاورزی گران می‌شود یعنی مردم به آبادی و آبادانی می‌پردازند) و اینکه ‌بگوئیم روایت فرموده یجاهد فی الرجعة یعنی یجاهد در زمان ظهور امام زمانعلیه‌السلام، این خلاف ظاهر است چون ظاهر از رجعت هر جا در اخبار گفته بشود یعنی رجعت النبی و الائمه نبی مکرم صلی‌الله علیه و آله و ائمه علیهم‌السلام رجعت می-کنند.

این از مسلمات است اما بحث در تفصیلات آن است، ما از صاحب کتاب تاریخ ما بعد الظهور گله مندیم از ایشان تعجب آور است، اشکالاتی غیر مناسب و غیر وارد که مناسب با شأن ایشان هم نیست، مطرح می‌کند و رجعت را زیر سوال می‌برد، رجعت به فرمایش مرحوم مجلسی بیش از دویست روایت صریح دارد و به فرمایش علامه‌ی طباطبائی در تفسیر المیزان بیش از پانصد روایت دارد که متواتر و بی نیاز از بررسی سندی است، مرحوم والد ما می‌فرماید که 600 روایت؛ لذا این حجم از روایات برای ما علم می‌آورد قطع می‌آورد که رجعتی هست و پیامبر صلی‌الله علیه و آله و ائمه علیهم‌السلام برمی‌گردند.

اما تفصیلات رجعت: با هم آمدن یا نیامدن ائمه علیهم‌السلام، به ترتیب آمدن ائمه علیهم‌السلام، آیا حکومت می‌کنند، اگر حکومت می‌کنند چقدر حکومت می‌کنند، کجا رحلت می‌کنند و کجا دفن می‌شوند؟ آیا الزامی به اعتقاد به تفاصیل وجود دارد؟

اگر روایتی معتبر بود، به تفصیل می‌پذیریم؛ ولی اگر نبود، همان اصل اعتقاد به رجعت ما را کافی است.

مرحوم مامقانی می‌فرماید: هر کجا در روایات رجعت گفته شده، یعنی رجعت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و ائمه علیهم‌السلام که از اختصاصات عقاید ما و از اعتقادات ضروری ما است.

مرحوم مجلسی هم گفته‌اند که رجعت از اختصاصات مذهب شیعه است؛ ولی ظاهرا کسانی هستند که به عنوان شیعه هم مطرح نیستند، ولی قبول دارند. ابن ابی الدنیا کتابی دارد من عاش بعد الموت و در آن وقوع رجعت را بیان می‌کند نه امکان آنرا و لیستی از رجعت در امت‌های قبل را می‌دهد الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف می‌گوید هفتاد هزار بودند همگی برگشتند و تفصیل این جریان را بازگو می‌کند، کسانی را که حضرت عیسی زنده کرد نام می‌برد و اینکه چقدر عمر کردند و سپس رجعت‌های در امت اسلام را بیان می‌کند.

ظاهرا همه اهل سنت می‌گویند که زید بن خارجه مرد و زنده شد و جریان او را بازگو می‌کنند. چرا از عامه کسی منکر این نیست؟ چون در آن قصه دارد که ایشان که برگشت سلام بر فلانی با تعبیرات خیلی مهم داد و بر خلیفه دوم نیز با تعبیرات خیلی مهم سلام داد و به سومی به عنوان شهید سلام داد، ولی از چهارمی صحبت نمی‌کند ولی از آن سه خلیفه با عظمت یاد می‌کند چون این جریان جزء کرامات و افتخارات برای خلفا است، همه آن را نقل می‌کنند و انکار نمی‌کنند بلکه فراموش می‌کنند که این رجعت است.

شاید به عنوان اعتقاد در کتب اعتقادی‌شان نیاورند اما عملا آن را قبول دارند. یا اینکه عامر بن واثله بن قتیبه در کتاب معارف ابن قتیبه تصریح می‌کند که ایشان از صحابه است و اعتقاد به رجعت داشته است در حالی که ابن حجر عسقلانی اعتقاد به رجعت را منتهای رفض و غلو در رفض می‌داند.

ما تشیع داریم، رافضی داریم، غالی در رفض داریم و اشدّ غلوا فی الرفض داریم ابن حجر در مقدمه می‌گوید اشد غلوا در رفض کسی است که اعتقاد به رجعت داشته باشد.[2]

معارف ابن قتیبه می‌گوید: عامر بن واثله جزو صحابه پیامبرصلی‌الله علیه و آله است و به رجعت معتقد بود.[3] یا باید رجعت را بپذیرند یا اینکه باید از مبنایشان یعنی عدالت همه‌ی صحابی برگردند چون قائل‌اند که کسی که اشد فی الرفض باشد از اسلام خارج است. اصبغ بن نباته هم از تابعین و معتقد به رجعت است.

مرحوم مامقانی می‌فرماید:

آن چیزی که به نظر من می‌رسد جهاد نجم بن اعین در رجعت یعنی ایشان در حال حیات خود بحث می‌کرده با مخالفین در مورد رجعت و با دلائل و براهین برای آن‌ها رجعت را اثبات می‌کرد.

کلام ایشان خلاف ظاهر روایت است چون ظاهر آن، این است که بعد از رحلتش وقتی رجعت کرد جهاد می‌کند. به نظر ما این نظر و برداشت جای تامل دارد.

لذا مرحوم شوشتری می‌فرماید:

بل المراد ان المیسر یرجع فی الرجعة و یجاهد المخالفین مع اصحاب الامامعلیه‌السلام

بلکه مراد این است که میسر بن عبد العزیز رجعت می‌کند و همراه اصحاب امام با مخالفین جهاد می‌کند.

اسمی به عنوان نجم در کتب رجالی نداریم و ظاهرا همان حمران است و ظاهر روایت هم این است که رجعت می‌کند و در رکاب امام زمان می‌جنگد.

 


[1] تنقیح المقال، ج2، ص264.
[2] . هدی الساری.
[3] . المعارف.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo