< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

94/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایت پنجم / روایاتی که به عنوان مبین روایت قبل مطرح هستند/ روایاتی که دلالت بر عدم قبول توبه در زمان ظهور دارند

الف) متن روایت:

حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِعلیه‌السلام قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ عَنْ حُرُوبِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام وَ كَانَ السَّائِلُ مِنْ مُحِبِّينَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه‌السلام: بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً بِخَمْسَةِ أَسْيَافٍ، ثَلَاثَةٌ مِنْهَا شَاهِرَةٌ لَا تُغْمَدُ إِلَى أَنْ «تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها» وَ لَنْ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا آمَنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ، فَيَوْمَئِذٍ «لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً»، وَ سَيْفٌ مِنْهَا مَلْفُوفٌ وَ سَيْفٌ مِنْهَا مَغْمُودٌ سَلُّهُ إِلَى غَيْرِنَا وَ حُكْمُهُ إِلَيْنَا...

ترجمه روایت :

مردى از شيعيان ما از پيكارهاى أمير المؤمنينعلیه‌السلام پرسيد. حضرت امام باقرعلیه‌السلام در پاسخ فرمود: خداوند حضرت محمّدصلی‌الله علیه و آله را با پنج شمشير برانگيخت. سه شمشير همواره بركشيده است و به نيام نرود تا پيكار پايان يابد، و پيكار پايان نيابد تا خورشيد از مغرب طلوع كند. پس چون خورشيد از مغرب برآمد، در آن روز مردم به تمامى امنيت يابند، پس آنگاه ايمان كسى كه از پيش، ايمان نياورده و يا با ايمانش نكوئى نكرده، سودى ندارد. و شمشيرى كه بازداشته شده است؛ و شمشير در نيام كه ديگران بركشند و فرمانش با ماست.

نکات روایت :

این روایت، بر خلاف روایات قبل، صراحتی در عدم قبول توبه ندارد .

روایت طولانی است، ولی ادامه آن را به جهت اختصار و خروج از محل بحث نیاوردیم.

مفاد روایت این است که در روزی که همه ایمان می‌آورند ، ایمان همه قبول نمی‌شود.

ب) منابع روایت :

تفسیر قمی ، ج2 ، ص320

کافی ، ج5 ، ص10 ، ح2 ، به نقل از تفسیر قمی

خصال شیخ صدوق ، ج1 ، ص274 ، باب5 ، حدیث 18

تحف العقول ، ص288

تهذیب الاحکام ، ج4 ، ص114، باب31 ، حدیث336

الوافی مرحوم فیض ، ج2 ، ابواب جهاد ، ص10 ، به نقل از کافی و تهذیب

وسائل الشیعه ، ج11 ، ابواب جهاد ، ص 16 ، حدیث2 ، به نقل از کافی

بحارالانوار ، ج19 ، ص181 ، به نقل از کافی

بحارالانوار ، ج78 ، ص166 ، به نقل از تحف العقول

بحارالانوار ، ج100 ، ص16 ، به نقل از مرحوم قمی

جامع احادیث الشیعه مرحوم بروجردیرحمه‌الله ، ج13 ، ص79

خصوصیات روایت :

این روایت در دو تا از کتب اربعه آمده است و معمول منابع دست اول ما این روایت را آورده اند و در اکثر موسوعه های متأخرین نقل شده است؛ پس روایت مورد اعتنا و توجه بوده است.

ج) بررسی سند :

مرحوم مجلسی در مرآۀ این روایت را تضعیف کرده‌اند، که باید بررسی کنیم؛ ظاهرا دونفر هستند که مورد بحثند : یکی سلیمان بن داوود منقری ، دیگری حفص بن غیاث

 

سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ

نظر مرحوم نجاشی:

قال النجاشي: سليمان بن داود المنقري أبو أيوب الشاذكوني بصري ليس بالمتحقق بنا، غير أنه روى عن جماعة أصحابنا من أصحاب جعفر بن محمد و كان ثقة ، له كتاب.[1]

مرحوم نجاشیرحمه‌الله فرموده متحقق نیست (که تفسیرش بعدا می‌آید) ولی بالاخره توثیق می‌کند.

نظر مرحوم علامه:

علامهرحمه‌الله ایشان را در قسم دوم یعنی ضعفاء آورده است.

نظر ابن غضائری:

قال ابن الغضائري: إنه ضعيف جدا لا يلتفت إليه، يوضع كثيرا على المهمات. یعنی ایشان در مسائل مهم جعلیات دارد. و نسب ابن داود أيضا تضعيفه إلى ابن الغضائري من القسم الثاني.

ابن غضائری تصریح کرده است که ضعیف است و در مسائل مهم جعلیات دارد و ابن داوود هم نسبت تضعیف را به ابن غضائری داده است ، و در قسم دوم نام ایشان را آورده است.

 

و قال المجلسيرحمه‌الله في الوجيزة: سليمان بن داود المنقري ضعيف.

نظر مرحوم خوییرحمه‌الله :

ایشان می‌فرمایند ایشان در اسناد قمی آمده است و طبق مبنای مرحوم خویی هرکس در اسناد کتاب قمی باشد ، ثقه است ؛ چون توثیق عام دارد و توثیق عامی که مرحوم قمی در مقدمه دارد منحل به توثیقات خاص و متعدد می‌شود.

ثم لا ينبغي الإشكال في وثاقة الرجل فإن النجاشي و علي بن إبراهيم قد وثقاه فلا يعتمد على ما نقله العلامة عن ابن الغضائري، و ذلك لما مر من جهالة طريق العلامة إلى كتاب ابن الغضائري، و إن نسبه الكتاب إليه لم تثبت و لا أثر لتضعيف المجلسي - قدس سره - لأنه مبني على الاجتهاد أو على ما نقله العلامة، عن ابن الغضائري، و من هنا يظهر أنه لا وجه لعد الرجل في الضعفاء كما صنعه العلامة و ابن داود.

شکی نداریم که منقری ثقه است. ایشان هم توثیق خاص دارد و هم توثیق عام ؛ نجاشی توثیق خاص کرده است و مرحوم قمی توثیق عام کرده است. ولی تضعیف ابن غضائری اثری ندارد چون بارها گفتیم نسبت این کتاب به ایشان ثابت نیست و نمی‌دانیم علامه از چه طریقی به این کتاب دست پیدا کرده است، تضعیف علامه مجلسی هم اثری ندارد؛ زیرا مبنی بر اجتهاد است ، در حالی که باید حسی باشد ؛ لذا وجهی برای تضعیف نیست..

 

نظر بنده راجع به توثیق عام مرحوم قمیرحمه‌الله :

بنده هم قبلا نظرم مانند مرحوم خویی بود و توثیق عام ایشان را قبول داشتم و می‌پذیرفتم ، ولی بعد از تحقیق به مشکلی برخوردم که از نظرم برگشتم . اجمال مشکل این است که بخشی از تفسیر قمی برای خود ایشان نیست، ولی مشخص نیست و خلط شده است . یعنی به نحو کبروی ، توثیقات مرحوم قمیرحمه‌الله را قبول داریم ، ولی صغروی در اینجا خلط شده است.

پس منقری دو توثیق دارد ؛ یکی از نجاشی و یکی از قمی. ما یک توثیق را قبول داریم، آنوقت این توثیق با تضعیف علامه حلی تعارض دارد! در حالی که تضعیف علامه حلی مستند به ابن غضائری است و ما استناد را قبول نداریم، لذا توثیق بلا معارض است.

نظر مرحوم مامقانی:

و تحقيق المقال: أن تضعيف ابن الغضائري لا يلتفت إليه أصلا، سيّما عند معارضته بتوثيق النجاشي الذى أضبط من صنّف في الرجال، و حينئذ فإن كان قوله قبل ذلك: ليس بالمتحقق بنا.. يراد أنّه لم يتحقّق عنده كونه إماميّا -كما فهم ذلك منه الشيخ محمّد في تعليق المنهج- فلا إشكال؛ لأنّ ابن الغضائري لم يذكر كونه عاميّا حتى يقدّم على عدم تحقق كونه إماميا عند النجاشي، فقول ابن الغضائري ساقط، و يبقى توثيق النجاشي بغير معارض.[2]

ما به تضعیف ابن غضائری اعتنایی نمی‌کنیم، مخصوصا اگر معارض با توثیق نجاشی باشد؛ زیرا نجاشی دقیق‌ترین و ضابط‌ترین عالمی است که در علم رجال کتاب نوشته است. غیر متحقق بنا یعنی نزد ما مشخص نیست که ایشان شیعه است یا عامه.

 

و نستكشف كونه إماميا من عدم تعرّض الشيخ في الفهرست لمذهبه، فيكون الرجل من الثقات، و لعلّه لذلك وثّقه في المشتركاتين و إن كان يراد بذلك نفي كونه متحقّقا بنا، كما تعارف التعبير بذلك عنه في شأن الرجل العاميّ يندرج الرجل في الموثقين.

ما امامی بودن ایشان را کشف می‌کنیم از آنجایی که وقتی شیخ نام ایشان را در الفهرست می‌آورد ، متعرض مذهبشان نمی‌شود. پس منقری مشکلی ندارد.

 

و على كلّ تقدير؛ يكون خبره حجّة، و تضعيف ابن الغضائري ساقطا.

نظر فرزند مرحوم مامقانی :

ما ترجم له العامه و قد وثقه جمع و ضعفه آخر، و ینبغی ان نعد موثقا.

عامه مفصل راجع به این شخص صحبت کرده اند، و عامه بسیار کم راجع به علمای ما بحث می‌کنند و بسیار در کتبشان به علمای ما جسارت می‌کنند و بی اعتنایی می‌کنند، ولی نسبت به این شخص مفصل بحث کرده‌اند؛ پس معلوم می‌شود ایشان جزو عامه است. البته عامی بودن اشکالی وارد نمی‌کند و ما عامی موثق هم داریم. ایشان می‌فرمایند: من تامل دارم.

نتیجه :

سلیمان مشکلی ندارد، گر چه مرحوم مجلسیرحمه‌الله تضعیف کرده باشد.

 


[1] . معجم ‌رجال‌الحديث، ج8، ص257.
[2] . تنقیح المقال، ج33، ص117.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo