< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

94/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احکام جدید در دوران امام زمان #

روایت سیزدهم (منهدم کردن مسجدالحرام و مسجد النبی)

الف) متن روایت

عَنْهُ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ ابْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: الْقَائِمُ يَهْدِمُ‌ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ‌ حَتَّى يَرُدَّهُ إِلَى أَسَاسِهِ وَ مَسْجِدَ الرَّسُولِ صلی‌الله علیه و آله إِلَى أَسَاسِهِ وَ يَرُدُّ الْبَيْتَ إِلَى مَوْضِعِهِ وَ أَقَامَهُ عَلَى أَسَاسِهِ وَ قَطَعَ أَيْدِيَ بَنِي شَيْبَةَ السُّرَّاقِ وَ عَلَّقَهَا عَلَى الْكَعْبَة[1]

امام صادق علیه‌السلام مى‌فرمايد: حضرت قائم ، ساختمان مسجد الحرام را ويران مى‌كند و آن‌را به ساختمان نخستين و اندازه اصلى‌اش بازمى‌گرداند. مسجد پيامبر صلی‌الله علیه و آله را نيز پس از ويران كردن، به اندازه اصلى‌اش بازمى‌گرداند و كعبه را در جايگاه اصلى‌اش مى‌سازد و دست‌هاى طايفه بنى شيبه را كه دزد و سارق هستند مى‌برد و بر ديوار كعبه آويزان مى‌كند.

توضیح روایت:

امّا اینکه امام زمان کعبه را ویران میسابق برمیعلیه‌السلام کعبه را به اساس آن برمیصلی‌الله علیه و آله بود ولی زمینه[2]

و مِنْ لَفْظِ الْبُخَارِيِّ، عَنْ جَرِيرٍ، عَنْ يَزِيدَ بْنِ رُومَانَ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ: أَنَّ النَّبِيَّ صلی‌الله علیه و آله قَالَ لَهَا: يَا عَائِشَةُ! لَوْ لَا أَنَّ قَوْمَكِ حَدِيثُ عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّةِ لَأَمَرْتُ بِالْبَيْتِ فَهُدِمَ فَأَدْخَلْتُ فِيهِ مَا أُخْرِجَ مِنْهُ، وَ أَلْزَقْتُهُ بِالْأَرْضِ، وَ جَعَلْتُ‌ لَهُ‌ بَابَيْنِ، بَاباً شَرْقِيّاً وَ بَاباً غَرْبِيّاً، فَبَلَغْتُ بِهِ أَسَاسَ إِبْرَاهِيمَ

از عائشه از پیامبر صلی‌الله علیه و آله: ای عائشه اگر فامیل تو جدید الاسلام نبودند و قریب به عهد جاهلیت نبودند، دستور میعلیه‌السلام ساختند، می

و مانند این روایت در صحیح مسلم و در صحیح ابن ماجه

ب) منابع روایت

1. ارشاد مفید، ج2، ص 288 مرسلا

2. غيبة طوسی، ص 472 مسند

3. اعلام الورى، ص 431

4. كشف الغمّه، ج 3، ص 255

5. اثبات الهداة، ج 3، ص 516

6. بحار الأنوار، ج 52، ص 338

7. مستدرک الوسائل، ج12 و ج18

این روایت در کتب اربعه نقل نشده است.

ج) بررسی سند روایت

عَنْهُ (فضل بن شاذان) عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ ابْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام

عبد الرحمن

ایشان یا عبد الرحمن بن ابی هاشم است که اگر این باشد، توثیق ندارد یا اینکه عبد الرحمن بن محمد بن ابی هاشم که اگر این باشد، ثقه است، طبق مبنای مرحوم خوئی که این دو عنوان یک نفر هستند، ایشان ثقه است.

البته این مشکل باقی است که اگر قائل به وحدت هم شویم، عبد الرحمن تعریف به ابن ابی هاشم نشده است لذا اصلا معلوم نیست که او چه کسی است.

ابن ابی حمزه بطائنی

به نظر ما روایات ایشان مقبول است، کسی که بیش از پانصد روایت در کتب اربعه دارد را نمی‌

طریق شیخ به فضل بن شاذان:

مرحوم شیخ طوسی(م 460) این روایت را از فضل بن شاذان نقل می‌کند، فضل بن شاذان در دوران امام رضاعلیه‌السلام بوده است. لذا باید طریق شیخ طوسی به کتاب ابن شاذان را ملاحظه کرد، مرحوم شیخ طوسی به کتاب ابن شاذان سه طریق دارد که دو طریق آن را در فهرست نقل می‌[3]

أخبرنا (برواياته و كتبه) أبو عبد اللّه، عن محمّد بن علي بن الحسين، عن محمّد بن الحسن‌، عن أحمد بن إدريس، عن علي بن محمّد بن قتيبة، عن الفضل. و رواها محمّد بن علي بن الحسين، عن حمزة بن محمّد العلوي، عن أبي نصر قنبر بن علي‌ بن شاذان، عن أبيه، عن الفضل.

مرحوم خوئی می[4] کلا طریقی الشیخ ضعیف

ولی یک طریقی در مشیخه دارد که آن طریق صحیح است:

و من جملة ما ذکرته عن الفضل ما رويته بهذه الأسانيد عن محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، و عن محمد بن إسماعيل: عن الفضل بن شاذان.

مرحوم خوئی می طریق الشیخ بفضل بن شاذان فی المشیخة صحیح

پس ظاهرا سند روایت بی اشکال می‌


[1] الغيبة للطوسي، ص472.
[2] صحیح بخاری، ج2 ص574 ح1509.
[3] فهرست، ص363.
[4] معجم رجال الحدیث، ج13، ص299.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo