< فهرست دروس

درس مهدویت استاد طبسی

90/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما دنباله بررسی روایات ندای سماوی بود. عرض شد روایات در این زمینه متعدد است و از حد استفاضه گذشته و متواتر است، لذا باید بحث در تفصیلات بشود. زمان این ندا، محتوای این ندا، انعكاس و بازخورد این ندا، تاثیر این ندا، هدف از این ندا، آیا این ندا متعدد است؟ اینها را باید بیشتر بحث کنیم.
حالا چند روایت نقل می‌کنیم در ارتباط با اصل ندا و محتوای ندا و خود منادی، منادی کیست؟ آن کسی که ندا را سر می‌دهد کیست؟
روایت بيستم
مرحوم صدوق در کمال الدین روایتی از ابان بن تغلب نقل می‌کند مضمون این است که جبرئیل نازل می‌شود و با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بیعت می‌کند و بعد هم ندا سر می‌دهد.
متن روایت
«حدثنا محمدبن الحسن بن أحمدبن الوليد رضي الله عنه قال: حدثنا محمد ابن الحسن الصفار، عن يعقوب بن يزيد، عن محمدبن أبي عمير، عن أبان بن عثمان عن أبان بن تغلب قال: قال أبوعبدالله عليه السلام: أول من يبايع القائم عليه السلام جبرئيل ينزل في صورة طير أبيض فيبايعه، ثم يضعْ رِجلا على بيت الله الحرام ورجلا على بيت المقدس ثم ينادي بصوت طلق تسمعه الخلائق " أتي أمر الله فلا تستعجلوه»[1]
بررسی سند: ظاهرا این روایت مشکل سندی هم نداشته باشد
در این روایت وارد تفصیلات می‌شود بدين معني كه ندا بعد از بیعت جبرئیل است. خوب بیعت جبرئیل هم بعد از اعلان ظهور است.
«أَوَّلُ‌ مَنْ‌ يُبَايِعُ‌ الْقَائِمَ عج الله تعالی فرجه الشریفجَبْرَئِيلُ يَنْزِلُ فِي صُورَةِ طَيْرٍ أَبْيَضَ فَيُبَايِعُهُ» به شکل و شمایل یک پرنده است لازم نیست پرنده که می‌گوییم فورا ذهن به کبوتر منتقل بشود؛ بلكه يك پرنده سفید است كه به این شکل و شمائل نازل می‌شود و بیعت می‌کند
ثُمَّ يَضَعُ رِجْلًا عَلَى بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ رِجْلًا عَلَى بَيْتِ الْمَقْدِس ظاهر روایت این است که یک پا اینجا می‌گذارد و یک پا آنجا می‌گذارد ولی شاید کنایه و اشاره باشد. اما اگر ظاهر آن هم باشد یعنی به اذن و امر خداوند عزوجل کل دنیا تحت تصرف اینهاست. روایتی که راجع به جریان حضرت عزرائیل است را نگاه کنید که یک وقت دیدند پاره چوبی دست اوست و زیر و رو می‌کند بعد گفتند این چیست؟ گفت این دنیاست در کف دست است هر لحظه هر کجا خواسته باشم بروم می‌روم تعبیر می‌کنند الدنیا کالدرهم مثل سکه پولی که در دست یکی از شما باشد. دنیا در اختیار ملائکه موکَل است. خوب اگر ظاهرش را هم بگیریم که يَضَعُ رِجْلًا عَلَى بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ رِجْلًا عَلَى بَيْتِ الْمَقْدِسیعنی دنیا در اختیار اینهاست و مسافت برایشان مطرح نیست. ولی شاید کنایه باشد که ندا از این دو جا شنیده می‌شود.![2]
ثُمَّ يُنَادِي بِصَوْتٍ طَلِقٍبا یک لحن رسا و بیانی روشن تَسْمَعُهُ الْخَلَائِقُ همه این صدا را می‌شنوند ‌ أَتى‌ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ خوب این روایت که اگر از نظر سند مشکلی نداشته باشد محتوا و مضمون این روایت همان نداست اما زمان ندا بعد از بیعت جبرئیل است با حضرت مهدی و شاید بعد از ظهور باشد چون بیعت جبرئیل بعد از اعلان ظهور است. خوب روایات ندا که یکی دوتا نیست. اگر بخواهیم جمع کنیم این روایت را با روایات دیگر باید قائل به تعدد ندا بشویم و دیدیم بعضی روایات ماه رمضان دارد، بعضی روایات ماه رجب، بعضی روایات ماه محرم است و.... حتی بعضی تا 6 ندا رسانده‌اند.
اشکال یکی از دانش پژوهان
استاد: اینجا لفظ بیت المقدس دارد.
این روایت خیلی صریح و روشن است که منادی جبرئیل است و محور ندا این دو جا است بیت المقدس و بیت الله الحرام
روایت بيست و يكم
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا محمد بن المفضل بن إبراهيم ; وسعدان بن إسحاق بن سعيد ; وأحمد بن الحسين بن عبدالملك ; ومحمد بن أحمد بن الحسن القطواني قالوا جميعا: حدثنا الحسن بن محبوب الزراد، قال: حدثنا عبدالله بن سنان، قال: سمعت أبا عبدالله (عليه السلام) يقول: " يشمل الناس موت وقتل حتى يلجأ الناس عند ذلك إلى الحرم فينادي مناد صادق من شدة القتال فيم القتل والقتال؟ صاحبكم فلان".[3]
بررسی سند:
روایتی است که مرحوم نعمانی در الغیبه نقل می‌کند از عبدالله بن سنان به سند خودشان که از ابن عقده شنیده است. ابن عقده هم از مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ وَ سَعْدَانُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ سَعِيدٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَوَانِيُّ یعنی آقای ابن عقده چهار طریق دارد و از چهار نفر شنیده است. اگر یکی از اینها مشکل داشته باشد دیگری مشکل ندارد. ما نسبت به خود ابن عقده هم بحث کردیم. ابن عقده ظاهرا نزد نعمانی و شیخ طوسی مشکلی نداشته باشد و موثق است. ابن عقده از چهار نفر و این چهار نفر از حسن بن محبوب نقل می‌کنند که شخصیت و جلالت او روشن است و ایشان از عبدالله بن سنان که در جلالت عبدالله بن سنان کسی بحثی ندارد و اگر بحثی هست در مورد محمدبن سنان است و آن را هم ما حل کردیم و او هم مشکلی ندارد. اما اینجا عبدالله بن سنان است که موثق و معتبر است. پس سند روایت مشکلی ندارد.
بررسی دلالت
عبدالله می‌گوید از آقا امام صادق شنیدم که فرمود يَشْمَلُ‌ النَّاسَ‌ مَوْتٌ‌ وَ قَتْلٌ، یا در اثر مرگ‌ها یا در اثر کشتارها ‌انسانها از بین می‌روند.[4]
این روایت یکی از آن روایات است که می‌گوید يَشْمَلُ‌ النَّاسَ‌ مَوْتٌ‌ وَ قَتْلٌ همه جا کشتار و مرگ فراگیر است و مردم دیگر خسته می‌شوند حَتَّى يَلْجَأَ النَّاسُ عِنْدَ ذَلِكَ إِلَى الْحَرَمِ نه به خاطر اینکه در حرم اولیاء امورش انسان‌هایی هستند که برای خون مسلمین حرمت قائلند نه خیر. بلکه به حساب اینکه خود حرم جای امن است. می‌گوید مردم ناچار می‌شوند که پناه ببرند به طرف حرم و در آن لحظات فَيُنَادِي این تفریع است و بعد از حوادث و کشتار و مرگ‌ها و نا امنی‌ها و پناه بردن مردم به حرم فَيُنَادِي مُنَادٍ صَادِقٌ این منادی صادق کیست؟ این منادی مِنْ شِدَّةِ الْقِتَالِ‌ فریاد می‌زند فِيمَ الْقَتْلُوَ الْقِتَالُ برای چه اینقدر خون می‌ریزید؟ و چرا اینقدر درگیری و کشتار؟ صَاحِبُكُمْ فُلَانٌ یعنی آقا از راه رسیده است.»
نتیجه:پس این روایت اشاره به ندا؛ محتوای ندا و ظرف ندا دارد؛ ولی در چه ماهی و چه روزی معین نکرد. وقتی که کشتار و درگیری شدت گرفت و اوج کشتار بود آن وقت با ندای آسمانی فرج می‌رسد، ولی ماه و روز مشخص نکرده است، البته گفته «مناد صادق» که به قرینه‌ی روایات دیگر همان حضرت جبرئیل است.
روایت بيست و دوّم
مرحوم خزاز قمی در کفایه الاثر[5] نقل می‌کند. صفحه 147 از این کتاب روایت مفصلی را از عبدالرحمن بن ابی لیلي نقل می‌کند. اگر لازم باشد شرح حال او را بیان می‌کنم ولی در مقام تضعیف این روایت نیستم این روایت مضمونش متواتر است.
می‌گوید قال علی بن ابیطالب (روحی فداه) روزی خدمت پیامبر اکرم نشسته بودیم فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ ظاهرا نوبت ام سلمه بوده إِذْ دَخَلَ عَلَيْنَا جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ عده ای اذن ورود خواستند و به ملاقات پیامبر داخل آمدند. آن جماعت که بودند؟ آقا اسم چهار نفر را می‌برد و می‌فرماید مِنْهُمْ‌ نه اینکه همه‌ی آنها این چهار نفر بودند منهم سَلْمَانُ‌ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ[6] این چهار نفر جزو آن جماعت بودند. حضرت می‌فرماید من نشسته بودم خدمت حضرت، عده ای آمدند به ملاقات پیامبر که این چهار نفر جزو آنها بودند. سلمان فارسی سوال مطرح کرد. فَقَالَ سَلْمَانُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَصِيّاً وَ سِبْطَيْنِ فَمَنْ وَصِيُّكَ وَ سِبْطَاكَ؟ واقعا سلمان انسان عارف و ولايتمداري است، سؤالات او بی خود نیست و روی او حساب بود که پیامبر فرمود سلمان منا اهل البیت. سلمان این را از پیامبر پرسید و عرض کرد تا امثال عبدالرحمن که آن مشکل را ابجاد کردند متوجه بشوند و حجت برایشان تمام بشود. فأَطْرَقَ سَاعَةً پیامبر سر به زیر انداخت و تامل کردند؛ ثُمَّ قَالَ يَا سَلْمَانُ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ أَرْبَعَةَ ألف [آلَافِ‌] نَبِيٍّشاید اشاره و کنایه از کثرت باشد وَ كَانَ لَهُمْ أَرْبَعَةُ ألف [آلَافِ‌] وَصِيٍّیعنی هر یک از آنها یک وصی داشتند وَ ثَمَانِيَةُ ألف [آلَافِ‌] سِبْطٍ یعنی چهارهزار وصی و هشت هزار سبط داشته‌اند.
پیامبر فرمودند: «فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأَنَا خَيْرُ الْأَنْبِيَاءِ وَ وَصِيِّي خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ سِبْطَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ ثُمَّ قَالَ يَا سَلْمَانُ أَ تَعْرِفُ مَنْ كَانَ وَصِيَّ آدَمَ» این حدیث مفصلی است و اوصیا آدم را بیان می‌کند تا می‌رسد به انبیاء دیگر مثل حضرت عیسی و زکریا و... تا اینجا که می‌فرماید وَ أَنَا أَدْفَعُهَا إِلَى عَلِيٍّ هر یک از پیامبران امور را به اوصیاء وصیت کردند و تحویل دادند من هم امور را به علی علیه السلام تحویل می‌دهم.
فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ بَيْنَهُمْ أَنْبِيَاءُ وَ أَوْصِيَاءُ أُخَرُ؟ سلمان پرسید: آیا انبیاء و اوصیاء دیگر هم بودند؟ قَالَ نَعَمْأَكْثَرُمِنْ أَنْ تُحْصَى
سپس پیامبر فرمودند:
وَ أَنَا أَدْفَعُهَا إِلَيْكَ يَا عَلِيُّاین بار دوم است بار اول مخاطب سلمان بود و بار دوم آقا اميرالمؤمنين می‌فرمایند مخاطب من بودم پیامبر به من فرمودأَدْفَعُهَا إِلَيْكَ يَا عَلِيُّ وَ أَنْتَ تَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِكَ الْحَسَنِ وَ الْحَسَنُ يَدْفَعُهَا إِلَى أَخِيهِ الْحُسَيْنِ وَ الْحُسَيْنُ‌ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ وَ............. يک يک ائمه را اسم می‌برند وَ عَلِيٌّ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ وَ الْحَسَنُ يَدْفَعُ إِلَى ابْنِهِ الْقَائِمِ این خصوصیت کفایه الاثر است که روایاتی را نقل می‌کند كه معمولا در روایات تفصیل اسماء ائمه معصوم آمده است. این از کتابهای قدیمی قرن 3و 4 است آنها که می‌گویند اسم دوازده وصی در روايات نیست؛ درست نمی‌گویند بلكه هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت آمده است.
به هر حال پیامبر اشاره به غائب شدن حضرت هم کردند و فرمودند
ثُمَّ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ مَا شَاءَ اللَّهُهر مقداری که خداوند اراده کند. بعد وارد تفصیلات می‌شوند و می‌فرمایند وَيَكُونُ لَهُ غَيْبَتَانِ أَحَدُهُمَا [إِحْدَاهُمَا] أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى باز کسانی که مدعی‌اند مساله غیبت امام زمان علیه السلام از دوران امام صادق مطرح شد فرض کنیم حرف شما درست باشد و احادیث غیبت از زمان امام صادق باشد اَولاً امام معصوم است و شخصیتی است که ندیدم کسی از اهل سنت نسبت به ایشان نظر منفی داشته باشد. از نظر ما امام معصوم است و از نظر اهل سنت هم شخصیت بزرگی است و کسی نیست که بشود نعوذ بالله در مورد او تامل کرد، آن بزرگوار را همه قبول دارند. ثانیا این ادعا درست نیست بلکه غیبت از زمان خود پیامبر مطرح بوده و روایات متعدد داریم که پیامبر به دوازدهمین امام اشاره داشتند و به غائب شدن او و به دو تا غیبت اشاره دارند. این روایت یکی از آنهاست. بعد مولی می‌فرمایند پیامبر به ما روکردند ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِو با صدای بلند رَافِعاً صَوْتَهُفرمودند: الْحَذَرَ إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ مِنْ وُلْدِيدر روایات قبلی تعبیر من ولدک بود که مقداری روایت مشکل شده بود اما اینجا نه، (من ولدی) است. از فاطمه زهرا شروع کنیم، نفر هفتم می‌شود امام کاظم علیه السلام . حضرت به گونه‌اي تعبیر می‌کنند که جای هیچ تشکیک نیست و به اصطلاح مو لای درزش نرود. (الخامس من ولد السابع) فقط بر امام زمان علیه السلام قابل انطباق است.حضرت می‌فرماید الحذر یعنی در دوران فقدان خیلی مراقب باشید.
قَالَ عَلِيٌّ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا تَكُونُ هَذِهِ الْغَيْبَةُ؟ قَالَ أصبت حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ غائب خواهد شد تا زمانی که خداوند اذن خروج بدهد فَيَخْرُجُ مِنَ الْيَمَنِ این عبارت قابل تامل است. بعضی‌ها روی روایات یمانی تامل دارند و می‌گویند معمولا راویانش یمنی‌اند و چون یمنی هستند، نقل آنان مورد شبهه است. آقای ابن عقده هم خودش یمنی است اما او جلیل القدر است و شخصی نیست که کسی به او اتهام جعل حدیث بزند. اما این متن از اینجا به بعد یک مقدار تامل دارد.
اشکال دانش پژوه: در مورد تعداد انبیاء و بود.
جواب استاد: که باید بین انبیاء اولوالعزم و غیر اولوالعزم فرق بگذاریم و...
اینجا يَخْرُجُ مِنَ الْيَمَنِ جای تامل است چون خروج حضرت از مکه معظمه است.
اشکال دانش پژوه
جواب استاد: پس باید بگوییم این مهدی در روایات یکی از همان مهدیان محلی است مثل مهدی سودانی والا مهدی موعود نه از کرعه است و نه از یمن
مِنْ قَرْيَةٍ يُقَالُ لَهَا أكرعة عَلَى رَأْسِهِ عِمَامَةٌ مُتَدَرِّعٌ بِدِرْعِي او سپر من را دارد مُتَقَلِّدٌ بِسَيْفِي ذِي الْفَقَارِ آیا واقعاً خود سیف ذو الفقار به دست ايشان است و یا نماد اقتدار است؟ ظاهر حدیث خود سیف است.
شاهد ما اینجاست که فرمود وَ مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا الْمَهْدِيُّ خَلِيفَةُ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ مهدی آل محمد ایشان است خلیفه الله ایشان است يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً این عبارت اشاره به همان مهدی فاطمه است اما محل خروجش با روایات دیگر و با مسلمات مطابقت ندارد ذَلِكَ عِنْدَ مَا يَصِيرَ الدُّنْيَا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ يَغَارُ [يُغِيرُ] بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ فَلَا الْكَبِيرُ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ وَ لَا الْقَوِيُّ يَرْحَمُ الضَّعِيفَ این حکومت به آن حکومت و این گروه به آن گروه و... ظلم می‌کنند و دیگر اخلاق سقوط می‌كند و نه بزرگ به کوچک رحم می‌کند و نه قوی به ضعیف فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ.
اللهم ارنا الطلعه الرشیدة و الغرة الحمیده... پایان



[1]. كمال الدين و تمام النعمة، ج‌2، ص 671؛ بحار الانوار، ج52، ص285.
[2]. وَ قَالَ الصَّادِقُ ع- قِيلَ لِمَلَكِ الْمَوْتِ ع- كَيْفَ تَقْبِضُ الْأَرْوَاحَ وَ بَعْضُهَا فِي الْمَغْرِبِ وَ بَعْضُهَا فِي الْمَشْرِقِ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فَقَالَ أَدْعُوهَا فَتُجِيبُنِي قَالَ فَقَالَ مَلَكُ الْمَوْتِ ع- إِنَّ الدُّنْيَا بَيْنَ يَدَيَّ كَالْقَصْعَةِ بَيْنَ يَدَيْ أَحَدِكُمْ يَتَنَاوَلُ مِنْهَا مَا شَاءَ وَ الدُّنْيَا عِنْدِي كَالدِّرْهَمِ‌فِي‌كَفِ‌ أَحَدِكُمْ يُقَلِّبُهُ كَيْفَ يَشَاءُ. (من لا يحضره الفقيه، ج‌1، ص 134).
[3]. الغيبة (للنعماني)، النص، ص 267.
[4]. متاسفانه شبکه‌هاي ماهواره يي وهابيت بنا گذاشته‌اند که تشکيک کنند و عقايد را زير سوال ببرند ولو به جعل اکاذيب. اينها روششان همين است. مي‌گويند امام زمان شيعه از هرصد نفر، نود نفر را مي‌کشد. اين نيست، اين رواياتِ «قتل و موت» همه قبل از ظهور است و ربطي به دوران ظهور ندارد. در اينجا مي‌فرمايد يَشْمَلُ‌ النَّاسَ‌ مَوْتٌ‌ وَ قَتْلٌ، اصلا اين حوادث قبل از ظهور است و هيچ ارتباطي با دوران ظهور و سياست حضرت در برخورد با ديگران ندارد. ديگر اينکه اينها در روايات خودتان آمده، در کتاب مجمع الزوائد (جلد5، ص188) هست که از هر ده هزار نفر، نه هزار و نهصد نفر از بين مي‌روند. خودتان بايد جوابگو باشيد. در کتابهاي شما آمده و اگر در کتابهاي ما آمده از آنجا نقل شده و کتاب مجمع الزوائد از کتابهاي معتبرشان است. ثالثا اين حوادثي که نقل شده به دست کساني انجام مي‌گيرد که شما آنها را اولياء امور، ولي امر مي‌دانيد و مي‌گوييد اطاعتشان لازم است. اين به دست آنها انجام مي‌گيرد. عجيب است اشکال به خودتان وارد است و چشمهايتان را هم مي‌گذاريد و شروع مي‌کنيد به اشکال کردن به ديگران.
[5]. من کرارا گفته‌ام و تاکيد کرده‌ام اين کتاب كفاية الاثر را بخوانيد که معنويت خاصي دارد. همه اش تاکيد بر امامت ائمه اثني عشر است. مستند است. از صحابه و صحابيات به طرق مختلف نقل مي‌کند، که پيامبر اکرم فرمود ائمه دوازده نفر هستند و دوازده نفر را معرفي مي‌کند.
[6]. جالب اينکه عبدالرحمن کسي است كه سبب تاخير در خلافت حضرت شد با اين که خود ناظر و شاهد اين قضيه بود و شنيده بود که پيامبر اکرم بر امامت و ولايت اميرالمومنين تاکيد کردند ولي باز هم گير داد و سبب شد بعد از خلافت دومي دوباره امور به دست حضرت نيفتد و دور کرد و به دست امويان انداخت، به خاطر يک کلمه که آن شرط عمل به سيره‌ي شيخين بود. يک نفر نبود به او بگويد يعني کتاب خدا کفايت نمي‌کرد، شما مي‌گوييد حسبنا کتاب الله، آيا کتاب خدا و سيره‌ي پيامبر کفايت نمي‌کرد، شما که به ما ايراد مي‌گيريد. ما مي‌گوييم آيه‌ي شريفه‌ي اليوم اکملت لکم دينکم و..... راجع به اميرالمومنين است و کمال دين و تمام نعمت با ولايت حضرت علي عليه السلام بود شما ايراد مي‌گيريد. مگر دين خدا تا آن روز ناقص بوده؟ خوب اگر شما دين خدا را تا زمان حيات پيامبر اکرم کامل مي‌دانيد علي بن ابيطالب فرمود من به همين قرآن و سنت عمل مي‌کنم. پس بايد به نظر شما دين خدا ناقص باشد تا مکمل آن سيره‌ي شيخين باشد. حضرت زير بار نرفتند و شما هم دوازده سال دوباره خلافت حضرت علي. علیه السلام را تاخير انداختيد. اين آقاي عبدالرحمن بن عوف است شرح حال او را ببينيد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo