< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

97/03/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سوره ی توبه آیه ی 33

﴿هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[1]

سخن به اینجا منتهی شد که خداوند منّان در این آیه که شاید در سال نهم هجرت نازل شده باشد خبر می دهد که آئین اسلام فراگیر خواهد شد و بر تمامی شرایع اظهار و غلبه می کند.

حال باید دید که آیا رسول خدا (ص) در زمان حیاتش توانست این مسأله را محقق نماید.

به یک معنا این امر محقق شد و آن اینکه شبه جزیرة العرب تقریبا بتمامه تحت خیمه ی اسلام در آمدند، مشرکان از بین رفتند و یهود و نصاری که در اقلیت بودند زیر پرچم اسلام در آمدند. بنا بر این پیغمبر اکرم (ص) به موفقیت چشمگیری دست یافت.

اما به یک نظر، اسلام فراگیر نبود زیرا غرب (روم شرقی و غربی) در مسیحیت به سر می بردند و ایران هم در مجوسیت به سر می برد. مصداق اتم این آیه هنگامی به ظهور خواهد پیوست که تمامی کره ی زمین زیر پرچم اسلام در آید.

روایات شیعه و اهل سنت می گوید زمانی که عیسی بن مریم نازل شود مصداق اتم این آیه به وقوع خواهد پیوست: ليظهره على الدين كله " قال: خروج عيسى بن مريم.[2]

البته در حدیثی آمده است: كَيْفَ بِكُمْ إِذَا نَزَلَ فِيكُمْ ابْنُ مَرْيَمَ وَ إِمَامُكُمْ‌ مِنْكُمْ‌.[3] این روایت را بخاری نقل می کند.

مسلما عیسی بن مریم هنگامی نازل می شود که حضرت حجت ظهور کند. حتی حضرت عیسی ع به حضرت حجت اقتداء می کند.

در روایات شیعه نیز می خوانیم: وقال أبو جعفر عليه‌السلام إنّ ذلك يكون عند خروج المهدي من آل محمد فلا يبقى أحد إلاّ أقرّ بمحمد ص.[4]

قال الحسين بن علي عليهما السّلام: منا اثنى عشر مهديا، أولهم علي بن أبي طالب، و آخرهم التاسع من ولدي و هو القائم بالحق؛ يحيي اللّه تعالى به الأرض بعد موتها، و يظهر به دين الحق على الدين كله و لو كره المشركون.[5]

در تفسیر المنار یک نوع حق کشی وجود دارد. البته المنار تفسیر خوبی است ولی وقتی به عقائد شیعه می رسد خیلی حق کشی می کند. وقتی او به تفسیر این آیه می رسد می گوید: بعضی می گویند این آیه در زمان ظهور مهدی (عج) خواهد بود ولی این مسأله صحیح نیست زیرا اولا اعتقاد به حضرت مهدی (عج) سبب شده است مردم تنبل شوند و به اشاعه و ترویج دین نپردازند و از جهاد دست بکشند زیرا می گویند او می آید و دردها را درمان می کند. ثانیا: روایات حضرت مهدی (عج) متضارب و متفاوت است و اصلا نمی توان به این روایات عمل کرد.

نقول: اما پاسخ از اشکال اول او این است که اگر او به روایات مراجعه می کرد متوجه می شد که اعتقاد به حضرت حجت مایه ی فعالیت انسان است زیرا هر ملتی که امید دارد فعال است ولی جمعیتی که امید ندارد فعال و پویا نمی باشند. باغبان در هوای گرم درخت می کارد به امید اینکه درخت رشد کند و میوه دهد. اگر او امید نداشت اصلا دست به کاری نمی زد. رسول خدا (ص) می فرماید: الْأَمَلُ‌ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِي وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً.[6]

یا مثلا اگر کسی بداند که شب ده نفر برای افطار دارد در مسجد نمی نشیند بلکه به دنبال مقدمات و تدارک افطار می رود.

در روایات به این نکته اشاره شده است که اعتقاد به حضرت حجت در انسان امید ایجاد می کند:

از جمله اینکه رسول خدا (ص) می فرماید: أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمَّتِي‌ انْتِظَارُ الْفَرَج‌.[7]

آیا اگر انتظار فرج موجب تنبلی شود می تواند افضل اعمال باشد؟

 

امام صادق علیه السلام در روایتی می فرماید: مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ‌ فِي‌ فُسْطَاطِهِ‌، لَا، بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالسَّيْفِ‌.[8]

در این روایت منتظر مانند مجاهد قلمداد شده است نه انسان تنبلی که یک جا نشین است.

 

امیر مؤمنان علی علیه السلام در روایتی می فرماید: وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّه‌.[9]

رسول خدا (ص) خدا در مدت ده سال توانست شبه جزیره را در اختیار بگیرد. ما بقی بر عهده ی مسلمانان بود ولی چون بعد از رسول خدا (ص) خلفاء فاسد مانندی از نسل بنی امیه و امثال آنها آمدند این سبب شد که اسلام پیشرفت نکند.

به عنوان نمونه خلیفه ی اسلام در دورانی ولید بن عبد الملک بود. او تصمیم گرفت به قرآن فال بزند تا ببیند قرآن در مورد او چه می گوید. او فال زد و این آیه آمد: ﴿وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ‌ كُلُ‌ جَبَّارٍ عَنيدٍ[10] او بسیار ناراحت شد در نتیجه قرآن را در جایی گذاشت و آن را تیرباران کرد و این اشعار را سرود:

تهدّدنی بجبار عنیدٍ*فها انا ذاک جبار عنیدٌاذا ما جئت ربک یوم حشر*فقل یا رب مزّقنی ولیدٌ

آیا اگر چنین کسی فرمانده ی اسلام باشد، اسلام می تواند پیشرفت کند؟

واقعه ی دیگر این است که هلاکو خان از شرق در نزدیک چین کشتار و تخریب را شروع کرد و جلو آمد و تنها در نیشابور هشتصد هزار نفر را کشت. سپس به بغداد رسید و آن را محاصره کرد. خلیفه در آن حال در قصر بود و کنیزکی می رقصید و او را می خنداند. ناگهان تیری از دشمن آمد و به رقاصه خورد و او را کشت. بعد دیدند بر روی تیر نامه ای است و در آن نوشته است: اذا اراد الله انفاذ قضائه و قدره اذهب ذوی العقول عقولهم.

متأسفانه نوعا نویسندگان قدیم گناه سقوط بغداد را بر عهده ی خواجه نصیر الدین طوسی و وزیر خلیفه به نام علقمیّ القمیّ می اندازند و می گویند این دو شیعه با هلاکو تبانی کردند و در نتیجه بغداد سقوط کرد. گویا دیواری کوتاه تری از این دو پیدا نکردند. این دو نفر مقصر نبودند بلکه حتی به رهبری آنها کشتار کمتری صورت گرفت. علت عمده برای سقوط بغداد تن پروری خلیفه بود. حتی علقمیّ پیشنهاد کرد که به هلاکو هدایای گرانبهایی بدهند تا او عقب نشینی کند ولی یک فرد مفسد که با او مخالف بود این پیشنهاد را خنثی کرد.

اشکال دوم المنار این است که روایات مهدی (عج) صحیح نیست. این کلام نیز ناصحیح است: ترمذی در این مورد چند حدیث از حضرت حجت (عج) که آنها را نقل کرده است می گوید: عن ثلاثة احادیث الامام المهدی هذا حدیث صحیح و عن حدیث رابع هذا حدیث حسن.

حاکم نیشابوری در کتاب خود به نام المستدرک علی الصحیحین روایاتی نقل کرده است که این روایات بر شرط مسلم و بخاری صحیح هستند یعنی بر اساس همان شرایطی است که آنها معتقد بودند نگاشته شده است. او روایات متعددی در مورد حضرت نقل می کند.

همچنین قرطبی احادیثی در این مورد نقل می کند که ابن تیمیه می گوید این احادیث صحیحه هستند.

اخیرا در عربستان کتابی نوشته شد به نام «بین یدی الساعة». جریان از این قرار است که در جمعه ی خونین مکه که ما هم در آنجا بودیم یک سری از علماء مزدور عربستان کتابی نوشتند و در آن روایات مهدی (عج) را انکار کردند. بعد روحانیون صادق در عربستان گفتند که نباید اختلاف شما با ایران موجب انجام چنین کاری شود و سپس کتاب مزبور نگاشته شد. مؤلف مزبور در آن کتاب می گوید که افزون از 80 روایت در مورد مهدی (عج) وارد شده است که نمی توان آن را انکار کرد.

به این کتاب اشکال کرده اند که احادیثی که نقل شده است به ندرت در صحیح بخاری و مسلم است ولی او می گوید: مگر دین ما وابسته به مسلم و بخاری است؟ زیرا زمانی که مسلم و بخاری اصلا نبودند اسلام وجود داشته است.

 

در آیه ی بعد می خوانیم: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ كَثيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‌ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ﴾[11]

در این آیه تجسم اعمال بیان شده است. نمازی که انسان می خواند در دنیا تجسم دنیوی دارد ولی همین نماز در برزخ دارای تجسم برزخی و در قیامت دارای تجسم اخروی خواهد بود. ان شاء الله در جلسه ی آینده این آیه را شرح می دهیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo