< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

97/03/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سوره توبه آیات 17 و 18

خداوند متعال در آیه ی هفدهم و هجدهم می فرماید: ﴿ما كانَ لِلْمُشْرِكينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدينَ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِي النَّارِ هُمْ خالِدُونَ[1] ﴿إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى‌ أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ[2]

خداوند تعمیر مسجد الحرام را از مشرکان سلب می کند و می فرماید که آنها چنین حقی ندارند علت آن این است که آنها مسجد را که مال خداست تعمیر می کنند ولی عبادت را برای بت ها به جا می آورند.

وجه دیگر این است که بین اسلام و غرب فاصله ای وجود دارد. در جهان غرب اگر کسی کار نیکی را انجام دهد همه او را تحسین می کنند. میزان در جهان غرب این است که کسی به ظاهر عمل مفیدی را انجام دهد. مثلا اگر کسی بیمارستانی بسازد و آن را افتتاح کند از او تجلیل می کنند و در رسانه ها از او سخن می گویند.

ولی اسلام می گوید که عمل صالح دو پایه دارد یکی اینکه عمل، عمل نیک باشد و دوم اینکه سرچشمه ی عمل نیز باید پاک باشد. عملی که به ظاهر نیک است ولی سرچشمه ی آن ناپاک باشد مثلا بیمارستانی را برای شهرت و محبوبیت در میان مردم و امثال آن بسازد عملش بی ارزش است.

به عنوان نمونه خداوند در آیه ی دیگر می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ‌ بِالْمَنِ‌ وَ الْأَذى‌ كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ[3]

خداوند در این آیه سه طائفه را از ثواب صدقه محروم می داند: کسانی که منت می گذارند، کسانی که زخم زبان می زنند و کسانی که برای ریا صدقه می دهند.

این آیه مهمترین دلیل بر این است که عمل هم باید پاک باشد و هم سرچشمه ی آن باید پاک باشد. این علامت آن است که مکتب ما مکتب ربانی است و از عالم بالا آمده است.

کسانی که در سابق آب انبار، کاروان سرا و مساجد می ساختند اکثرا نیتشان برای خدا بود و حتی گاه اسم خود را نیز بر سر ساختمان نمی نوشتند تا کار آنها صد در صد برای خداوند باشد.

به همین خاطر خداوند در آیه ی هجدهم می فرماید که عمل باید دارا دو رکن باشد، هم باید عمل پسندیده باشد که همان تعمیر مساجد است و هم سرچشمه ی آن پاک باشد که از عبارت ﴿مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ﴾ استفاده می شود.

سپس می فرماید: ﴿وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ﴾ گاه، اقامه ی صلاة را این گونه معنا می کنند که فرد، هم خودش نماز بخواند و هم دیگران را به نماز دعوت نماید. ولی در عین حال، که این معنا می تواند صحیح باشد می تواند معنای دیگری داشته باشد یعنی نماز را با آداب و شرایط بخوانند و آن گونه نباشد که فردی در زمان رسول خدا (ص) نماز می خواند و حضرت نماز او را به کلاغی که نوک خود را به زمین می زند تعبیر کرده بود.

همچنین مراد از «خشیت» خشیت دینی است و الا خشیت طبیعی مانند ترس از حیوان درنده در همه وجود دارد.

﴿فَعَسى‌ أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ﴾ در جلسه ی گذشته گفتیم، این عبارت در حقیقت از دیدگاه خداوند نیست بلکه از دیدگاه ماست و الا خداوند می داند که مهتدی هستیم یا نه. بشر باید در خوف و رجاء بماند و به مجرد انجام خیر مطمئن نباشد که بهشتی شده است بلکه باید تا آخر عمر خوب بماند و اعمال خوب خود را باطل نکند. به همین دلیل خداوند می فرماید: این عده شاید از مهتدین باشند.

در صحیح بخاری تیتری وجود دارد به نام: «الامر بالخواتیم». یعنی اگر کسی کاری انجام داد باید به آخر کار او نگاه کرد. در محضر رسول خدا (ص) بسیاری بودند که حتی در جهاد هم با حضرت شرکت کردند ولی در آخر عمر اعمال آنها صحیح نبود.

این مانند مداحی است که در منزل یکی از بزرگان شرکت می کند. وقتی او مداحی را به خوبی شروع می کند او را تشویق نمی کنند بلکه می گذارند تا آخر مداحی، اگر غلو نکرد و حرف خلاف نگفت آن موقع او را تشویق می کنند.

طلحه و زبیر هم همین گونه بودند، وقتی بعد از جنگ جمل شمشیر زبیر را برای حضرت علی علیه السلام آوردند فرمود: این شمشیر چه غم هایی را از چهره ی رسول خدا (ص) برداشته است ولی صاحبش عاقبت به خیر نشد.

صاحب کشاف می گوید: جایی که مؤمنین عمل نیکی انجام می دهند، رستگاری آنها قطعی نیست چه رسد به مشرکان.

نمونه ای از عاقبت به خیر نشدن را در سوره ی اعراف می خوانیم: ﴿وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ‌ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوينَ[4]

یعنی ای رسول خدا (ص) بخوان بر مردم خبر کسانی که حجت ها و آیاتی را به او داده بودیم. (بعضی آن را به مقام معنوی هم تفسیر کرده اند یعنی اگر دعا می کرد مریض هم شفا پیدا می کرد) ولی او نتوانست این مقام را حفظ کند و از این آیات بیرون آمد شیطان هم به دنبال او به راه افتاد تا ضلالت او را بیشتر کرد پس از غاوین یعنی از هالکین شد.

گفته شده است که او بلعم باعورا است. گاه او را به فرد دیگری تشبیه می کنند ولی در هر حال هر که باشد، مهم نیست بلکه نکته ای که از این آیه به دست می آید برای ما مهم می باشد. این همان است که در دعاها می گوییم: اللّهم اجعل عاقبة امورنا خیرا.

عمر بن سعد هم در جوانی به امام حسین علیه السلام عرض کرد که می گویند من قاتل شما هستم سپس این امر را انکار کرد. ولی وقتی زمان گذشت مشخص شد که خبر امیر مؤمنان علی علیه السلام که در مسجد کوفه به پدرش ابن وقاص گفته بود: إِنَ‌ فِي‌ بَيْتِكَ‌ لَسَخْلًا يَقْتُلُ‌ الْحُسَيْنَ‌ ابْنِي[5] صحیح از کار درآمد. عمر بن سعد نیز در جریان کربلا بین بهشت و آتش مردد شد ولی در آخر آتش را انتخاب کرد. حتی ملحد هم شد و گفت: می گویند خداوند بهشت و آتشی را خلق کرده است اگر راست بگویند بعدا توبه می کنم زیرا هم حسین را کشته ام و هم رحم خود را کشته ام.

فرعون هم لحظه ی غرق توبه کرد ولی خداوند توبه ی او را قبول نکرد و فرمود: ﴿آلْآنَ‌ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدينَ[6]

در بغداد مردی یهودی با زن مسلمانی عمل جنسی انجام داد او را نزد متوکل آوردند ولی او هنگام کشتن شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد. آنهایی که محضر متوکل بودند گفتند که اسلام گناهان قبلی را پاک می کند در نتیجه نباید او را کشت. متوکل دید قضات دو دسته شده اند و جمعی هم می گویند که این اسلام اضطراری است و فایده ای ندارد. نامه ای به امام هادی علیه السلام نوشتند که در سامراء بود. حضرت در جواب نوشت که باید او را کشت. آنها بار دیگر از حضرت دلیل آن را خواستند و حضرت در نامه ی دوم نوشت: ﴿فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكينَ[7] ﴿فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتي‌ قَدْ خَلَتْ في‌ عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ[8]

یعنی امم سابق هنگامی که عذاب الهی را مشاهده می کردند ایمان می آوردند ولی ایمان آنها در آن زمان سودبخش نبود.

 

ان شاء الله در جلسه ی آینده به سراغ آیه ی نوزدهم می رویم که حاوی فضیلتی از امیر مؤمنان علی علیه السلام است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo