< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

97/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سوره توبه، آیات 8 تا 11

خداوند در آیه ی هشتم از سوره ی توبه می فرماید: ﴿كَيْفَ‌ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ[1]

قرآن مجید در هر کجا که سخن می گوید اگر مقام مناسب باشد دلیل آن را نیز متذکر می شود. سوره ی توبه مظهر غضب خداوند است نه رحمت و این دلیل بر این است که آیه با «بسم الله» شروع نشده است.

﴿كَيْفَ‌﴾ مانند کیف در آیه ی قبل است و عطف به آن می باشد یعنی ﴿كَيْفَ‌ يَكُونُ‌ لِلْمُشْرِكينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الحرام[2] در آیه ی هشتم فقط ﴿كَيْفَ‌﴾ آمده است و ما بقی از آیه ی هفتم مقدر می باشد. یعنی چگونه می شود آنها دارای پیمان بین خود و خدا و رسول باشند و حال آنکه اگر به قدرت برسند اصلا به پیمان اهمیت نمی دهند و حتی برای روابط انسانی نیز ارزش قائل نمی شوند.

«واو» در ﴿وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ﴾ حالیه می باشد و ﴿إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ﴾ یعنی اگر بر شما غلبه کنند و پیروز شوند. ﴿لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً﴾ یعنی در مورد شما پیمان و نه هیچ چیز دیگر را رعایت نمی کنند. «إلّ» به معنای پیمان است و ﴿ذِمَّةً﴾ مانند اینکه هم شهری و هم زبان و هم عشیره ای باشند که آنها به این روابط انسانی هم اهمیت نمی دهند. آیا می توان به پیمانی که چنین جمعیتی می بندند اهمیت داد؟

﴿يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ﴾ آنها با زبانشان سعی دارند که شما را راضی نگه دارند ولی قلبشان چیز دیگری می گوید و اکثر آنها فاسق هستند.

﴿يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ﴾ از باب مجاز مرسل است زیرا آنها در واقع با کلام خودشان سعی می کنند که مسلمانان را راضی نگه دارند.

«فسق» به معنای خروج است و عرب به خرما هنگامی که از غلاف بیرون می آید می گوید: «فَسَقَت التمرة». بنا بر این ﴿فاسِقُونَ﴾ در اینجا یعنی از فضائل اخلاقی خارج شده اند.

امروزه نیز در روابط بین الملل بین ما و کشورهای غربی همین حالت را مشاهده می کنیم.

در آیه ی بعد می خوانیم: ﴿اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَليلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ[3]

﴿اشْتَرَوْا﴾ در اینجا به معنای خریدن نیست بلکه همان گونه که در مجمع البیان آمده است به معنای عوض کردن است. یعنی «آیات الله» را به بهای اندکی عوض کردند.

مراد از «آیات الله» دلائل توحید، نبوت و معاد و امثال آن است که آنها همه را از دست دادند و «ثمن قلیل» که زندگی دنیا است را گرفته اند.

در نتیجه: ﴿فَصَدُّوا عَنْ سَبيلِهِ﴾ یعنی هم خود را از راه خدا باز داشتند و هم دیگران را؛ نه خودشان ایمان می آورند و نه می گذارند دیگران ایمان آورند.

﴿إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ﴾ زیرا بسیار بد است که انسان زندگی ابدی را از دست بدهد و زندگی چند ده ساله ی دنیا را به دست بیاورد. اینها مغبون ترین افراد هستند.

سپس در آیه ی دهم می خوانیم: ﴿لا يَرْقُبُونَ‌ في‌ مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ[4] یعنی آنها در مورد مؤمن پیمان و نه سایر روابط را رعایت نمی کنند و ایشان تجاوزکارانند.

در اینجا این سؤال مطرح می شود که در آیه ی هشتم هم همین مضمون را خواندیم چرا در اینجا تکرار شده است؟

پاسخ این است که در آیه ی هشتم از موضع قدرت دشمنان سخن می گوید و می گوید: اگر آنها بر شما تسلط یابند به هیچ میثاق و عهدی پایبند نیستند ولی این آیه اعم است و حالت پیروزی دشمن و عدم آن هر دو را شامل می شود.

﴿وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ﴾ زیرا آنها تجاوزگر هستند و حق شناس نمی باشند.

آنگاه در آیه ی بعد می خوانیم: ﴿فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ‌ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[5]

مضمون این آیه نیز در آیه ی پنجم تکرار شده بود: ﴿فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ[6]

پاسخ این است که آیه ی پنجم به گونه ای ملایم سخن می گوید و آن اینکه اگر توبه کردند و به نماز و زکات روی آورند کاری با آنها نداشته باشید.

ولی در این آیه تا تأکید بیشتری سخن می گوید و با ﴿فَإِخْوانُكُمْ‌ فِي الدِّينِ﴾ تعبیر می کند یعنی برادران دینی شما هستند.

ممکن است سؤال شود که رابطه ی ابوت و بنوّت از برادری قوی تر است چرا قرآن از «اخوان» سخن می گوید. همین سؤال در مورد آیه ی ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ[7] نیز مطرح می باشد.

پاسخ این است که ابوت و بنوت در دو سطح است و پدر در یک سطح و فرزند در سطح پائین تر است ولی برادری در یک سطح است. بنا بر این قوی ترین رابطه در دو سطح همان پدری و فرزندی است ولی قوی ترین رابطه در یک سطح همان برادری است.

فخر رازی در این آیه اشکال پیش پا افتاده ای را مطرح کرده است و آن اینکه برادر دینی سه شرط دارد: توبه کند، نماز را اقامه کند و زکات دهد. حال کسانی که دارایی لازم برای زکات دادن را ندارد نباید جزء برادر دینی باشد. او از این اشکال پاسخ نمی دهد.

پاسخ این است که مراد کسی است که مالک زکات باشد و بتواند زکات دهد نه اینکه هر کسی باید زکات بدهد تا جزء برادر دینی قرار گیرد.

﴿وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾ زیرا خداوند در اینجا به جای اینکه سریع رد شود، مفصل بحث می کند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo