< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

94/04/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احزاب آیه ی 33
﴿وَ قَرْنَ في‌ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‌ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً[1]
ذیل آیه بر عصمت اهل بیت دلالت دارد. البته عصمت ملازم با نبوت نیست یعنی اگر کسی معصوم است به این معنا نیست که او نبی است. گاه دیده می شود که به شیعه اعتراض می کنند که اگر اهل بیت معصوم باشند به این معنا است که آنها انبیاء هستند. حق این است که بین نبوت و عصمت عموم و خصوص مطلق است. هر نبی ای معصوم است ولی این گونه نیست که هر معصومی نبی باشد. دلیل آن هم مریم بنت عمران است که در عصمت او شکی نیست زیرا خداوند در مورد او می فرماید: ﴿وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‌ نِساءِ الْعالَمينَ[2] و طهارت در این آیه طهارت از گناه است ولی با این حال او پیامبر نمی باشد.
در مورد این آیه باید از جهاتی بحث شود:
جهت اول همان است که در جلسه ی قبل گفتیم که این بخش از آیه ربطی به زنان پیامبر ندارد. اختلاف ضمائر و تعبیر به بیت دلیل بر این مدعا است. زیرا ضمائر به زنان پیغمبر اکرم (ص) همه به صیغه ی مؤنث بر می گردد ولی در این آیه ضمائر، به صیغه ی مذکر است. همچنین خداوند در آیه ی قبل از بیوت استفاده کرده است ولی در این آیه از بیت به شکل مفرد استفاده می کند. گفتیم این بیت همان بیت نبوت و بیت و وحی است نه بیت آجری و خشتی. خانه ی پیغمبر اکرم (ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام بیت واحده نبوده است بنا بر این مراد از بیت بیت خشتی نیست و امام باقر علیه السلام نیز در حدیثی به قتاده به این نکته اشاره می کند.
جهت دوم در مورد وحدت سیاق است زیرا این بخش از آیه در میان آیات زنان پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است. گفتیم. در قرآن در مواردی مختلف قرآن از یک چیزی سخن می گوید و بعد آن را رها کرده و وارد سخن دیگری می شود و بعد سخن قبلی را ادامه می دهد. شیخ عبده صاحب المنار به این نکته اشاره کرده است و می گوید: ان من عادة القرآن ان ینتقل بالانسان من شأن الی شأن ثم یعود الی مقاصد المقصد المرة بعد المرة.
شیخ طبرسی نیز می فرماید: من عادة الفصحاء فی کلامهم انهم یذهبون من خطاب الی غیره و یعودون الیه و القرآن من ذلک مملوء و کذلک کلام العرب و اشعارهم.
علت اینکه خداوند در این موضع چنین می کند و آیه ی اهل بیت را در وسط آیات زنان پیغمبر اکرم (ص) ذکر می کند این است که می خواهد به زنان پیامبر، الگو ارائه کند.
شیخ مظفر در بیان بهتری می فرماید: گاهی زنی هست که کارهای غیر صحیحی انجام می دهد و حال آنکه شوهر او انسان والامقامی است. مثلا تاجری خوش نام است ولی زن او در شأن او رفتار نمی کند. مردم به زن تذکر می دهند که چون وابسته به بیتی والا است باید مواظب رفتار خود باشد. خداوند نیز به زنان پیغمبر می خواهد بفرماید که آنها وابسته به بیت والایی هستند و همسران فردی هستند که خداوند درصدد تطهیر او برآمده است. عبارت ایشان چنین است: یا نساء النبی لستن کأحد من النساء، ضرورة ان هذه التمیّز انما هو للاتصال بالنبی و آله لا لذواتهنّ فهی فی محل و اهل البیت فی محل آخر فلیس فی الآیة الکریمة الا کقول القائل: یا زوجة فلان لست کازواج سائر الناس فتعففی و تستّری و اطیعی الله تعالی انما زوجک من بیت اطهار یرید الله حفظهم من الادناس و صونهم من الارجاس.
بحث بعدی در مورد این است که رجس به چه چیزی می گویند: رجس به چیزی می گویند که پلیدی داشته باشد و انسان از آن متنفر باشد. تنفر گاه به سبب ظاهر چیزی است مانند ادرار. مسلما این از آیه اراده نشده است. مراد چیزی است که پلیدی معنوی دارد مانند دروغ و زنا. به همین دلیل، خمر در قرآن به رجس معرفی شده است و حال آنکه ضد میکروب می باشد. پلیدی آن در این است که عقل را زائل می کند و ایجاد عداوت می کند: ﴿إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِر[3]
از خمر بالاتر، بت ها را رجس می گویند ﴿فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ[4] و حال آنکه گاه خمر را با طلا و نقره که چشم نواز بود می ساختند
مراد از رجس در آیه ی شریفه عقیده ی باطل و عمل زشت است که پلیدی معنوی دارد. بنا بر این این آیه دلیل بر این است که اهل بیت معصوم از گناه هستند.
در این بخش از آیه تاکیدهای مختلفی است که یکی از آنها إِنَّما است و بعد در انتها نیز می فرماید: ﴿وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً﴾ این نشان می دهد که اراده ی قوی خدا بر تطهیر آنها تعلق گرفته است.
البته مخفی نماند که معصوم بودن از انسان سلب اختیار نمی کند. مثلا همه ی ما نسبت به لمس سیم برق که لخت است معصوم هستیم اما در عین حال این عصمت، اختیار را از ما سلب نمی کند. اهل بیت نیز علمشان به پیامدهای گناه و دانش آنها نسبت به مقام خداوند موجب می شود که به سراغ انسان نروند. مثلا ما نیز در مقابل دیگران گناه زشتی را مرتکب نمی شویم. ایشان با چشم برزخی تبعات ثواب و گناه را می بنینند: فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ[5]
اهل سنت گاه از تعدد اختلاف ضمائر جواب داده می گویند هرچند در این بخش از آیه، ضمائر به شکل مذکر شده است این از باب تغلیب است زیرا پیامبر اکرم (ص) در این بخش ذکر شده است. کما اینکه مشابه آن هم در آیه ی دیگر دیده می شود: ﴿وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‌ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتين[6]‌ خداوند در انتها نفرموده است: و کانت من القانتات.
جواب این است که:
اولا: پیغمبر اکرم (ص) در ضمائر بیست و دو گانه نیز وجود دارد چرا آن ضمائر به شکل مؤنث آمده است.
ثانیا: تغلیب در جایی است که مایه ی اشتباه نباشد. مثلا در آیه ی سوره ی تحریم اشتباه رخ نمی دهد و یا مثلا خداوند در خطاب به حضرت ابراهیم و همسر او و اهل بیت او با ضمیر مذکر می فرماید: ﴿رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ[7]
اما در آیه ی محل بحث، ذکر ضمیر به شکل مؤنث موجب اشتباه می شود.
به هر حال هشت ماه تمام رسول خدا (ص) هنگام رفتن به مسجد درب خانه ی فاطمه و علی علیهما السلام رفته این آیه را می خواند.
همچنین آنها را تحت عبا قرار داد و خودش نیز زیر همان عبا رفت و دعا کرد و فرمود: اللّهم ان لکل نبی اهل بیت و هؤلاء اهل بیتی. بنا بر این پیغمبر اکرم (ص) با این کار اهل بیت را محدود در آن پنج تن کرده است. حتی ام سلمه که در آنجا بود درخواست کرد که زیر عبا داخل شود ولی رسول خدا (ص) قبول نکرد.
اگر مسلمانان بعد از رحلت رسول خدا (ص) به مفاد همین آیه عمل می کردند و با هم متحد می شدند، امروز یک قطره خون به ناحق ریخته نمی شد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo