< فهرست دروس

درس تفسیر آیت الله سبحانی

93/05/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سوره زمر آیات 60
خداوند در آیه ی 60 می فرماید: ﴿وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ في‌ جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرينَ[1]
﴿وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ[2]
آیات گذشته یک نوع محاکمه و قضاوت بین مؤمن و کافر بود و اینکه ایده ی هر دو چیست و حق با کدام است. سپس ممکن است کسی بپرسد که حال که مؤمن بر حق است و کافر بر باطل، نتیجه ی این پیروزی و شکست چیست؟
سرنوشت این دو طائفه در دو آیه ی فوق بیان شده است و آیه ی اول در مورد کافران و آیه ی دوم در مورد مؤمنان می باشد.
بر این اساس در آیه ی اول می خوانیم: و روز قیامت می بینی که کسانی که بر خدا دروغ بسته اند صورت هایشان سیاه است.
﴿كَذَبُوا﴾ به معنای دروغ بستن است و با (کذّبوا) که به معنای تکذیب کردن است فرق دارد.
همچنین ﴿مُسْوَدَّةٌ﴾ به معنای سیاه است و با (مُسَوَّدَة) فرق دارد. دفتری که در آن چیز می نویسند (مُسَوَّدَة) است که به معنای چرک نویس می باشد نه ﴿مُسْوَدَّةٌ﴾.﴿مُسْوَدَّةٌ﴾ به معنای کسی است که سیاهی بر آن عارض شده است نه اینکه سیاه پوست باشد بین سیاه پوست و سفید پوست هیچ فرقی نیست ولی سیاهی عارضی است که مشکل ساز است. این سیاهی گاه بر اثر غم و غصه است که آتش را می بینند و یا آفتاب و یا آتشی که بلند شده است چهره ی آنها را سیاه کرده است. مانند کسانی که در کنار منقل یا آتش هستند که در نتیجه صورتشان دودی و سیاه می شود.
سپس خداوند می فرماید: ﴿مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ في‌ جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرينَ﴾ یعنی قهرا چهره ی آنها باید سیاه شود زیرا آنها کبر ورزیدند و جایگاه متکبران در دوزخ است.
حال سخن در این است که کافران در چه چیزی به خداوند دروغ بسته اند: خداوند در آیه ای از قرآن به این نکته اشاره کرده می فرماید: ﴿وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ[3]
یعنی وقتی فاحشه ای (بت پرستی یا کار زشت دیگر) را مرتکب می شدند می گفتند که ما دیدیم که آباء ما این کار را انجام می دادند و حتی خدا ما را به انجام آن امر کرده است. به همین دلیل خداوند به رسولش می فرماید که به آنها بگوید: خداوند امر به فحشاء نمی کند...
به هر حال آیه ی مزبور از کسانی سخن می گوید که بر خدا دروغ بسته اند. در روایتی آمده است که اگر کسی بر رسول خدا (ص) نیز دروغ ببندد همان سرنوشت را خواهد داشت و هکذا اگر کسی بر امام معصوم دروغ ببندد. بنا بر این هم خداوند میزان است و هم کسی که از طرف خداوند سخن می گوید. زیرا انبیاء و اولیاء هم از جانب خداوند سخن می گویند:
وَ رَوَى الْعَيَّاشِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ خَيْثَمَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ حَدَّثَ عَنَّا بِحَدِيثٍ فَنَحْنُ مُسَائِلُوهُ عَنْهُ يَوْماً فَإِنْ صَدَقَ عَلَيْنَا فَإِنَّمَا يَصْدُقُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ إِنْ كَذَبَ عَلَيْنَا فَإِنَّمَا يَكْذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ لِأَنَّا إِذَا حَدَّثْنَا لَا نَقُولُ قَالَ فُلَانٌ وَ قَالَ فُلَانٌ إِنَّمَا نَقُولُ قَالَ اللَّهُ وَ قَالَ رَسُولُهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ الْآيَة[4]
سپس خداوند در آیه ی بعد حکم متقین را بیان می کند و می فرماید: ﴿وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ یعنی اینها که تقوا پیشه کرده اند هیچ سوئی به آنها نمی رسد نه چهره اشان سیاه می شود و نه غم و غصه ای به آنها می رسد.
سپس خداوند به سراغ مطلب دیگری می رود و می فرماید: ﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكيلٌ[5]
علت آنکه این آیه و آیات بعدی به سراغ این مطلب می رود این است که آیات سوره ی زمر در واقع در مقام بیان توحید می باشد. بنا بر این محور بحث توحید در خالقیت و تدبیر است و حتی توحید در تدبیر بیشتر محل بحث است زیرا در توحید در خالقیت اختلافی نیست و اختلاف اصلی در توحید در تدبیر است. از این رو خداوند در این آیه دوباره به همان هدف اصلی بر می گردد و در مورد آن مطالبی را بیان می کند.
آیه ی فوق هم توحید در خالقیت را بیان می کند و آن عبارت است از ﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ﴾ و هم توحید در تدبیر را بیان می کند که عبارت است از ﴿وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكيلٌ﴾ یعنی مسئولیت همه چیز با خداست.
سپس خداوند در آیه ی بعد به دلیل اینکه چرا مسئولیت همه چیز و رتق و فتق امور با اوست اشاره کرده می فرماید: ﴿لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون‌[6]
﴿مَقاليدُ﴾ اگر جمع مِقلاد باشد به معنای خزینه است و اگر جمع إقلید باشد به معنای مفتاح و کلید است و هر دو مناسب این آیه است یعنی یا کلید آسمان و زمین در است خداوند است و یا خزائن آسمان و زمین در دست خداوند است. بنا بر این خزانه ی مطر و ارزاق آسمانی همه در دست خداوند کما اینکه خداوند می فرماید: ﴿وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ[7]
واضح است که هر کسی که کلید و خزانه ی آسمان و زمین در دستش باشد مدبر امور نیز همو خواهد بود. مثلا اگر کسی خزینه دار دولت باشد مسئول آن هم هست.
اگر در آیه ای می خوانیم که فرشتگان مدبرات امر هستند ﴿فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً[8] این به سبب آن است که خداوند سپاه و جنود دارد که همه تحت فرمان او کارهایی را انجام می دهند: ﴿وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيما[9]
سپس می فرماید: ﴿الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون‌﴾ یعنی کسانی که به خداوند کفر ورزیدند و گفته اند که خداوند به تنهایی مدبر امور نیست دچار خسران شده اند. مشکل مشرکین این است که آنها در تدبیر مشرک هستند و نمونه های آن در ژاپن و هند بسیار دیده می شود.
آنگاه در آیه ی بعد می فرماید: ﴿قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ[10]
خداوند در این آیه به سراغ توحید در عبادت رفته می فرماید حال که خالق و مدبر فقط خداوند است فقط او را باید عبادت کرد.
در روایت آمده است که مشرکان به رسول خدا (ص) می گفتند که تو خدای خودت را عبادت کن و ما هم خدایان خود را که در اینجا بودک که آیات سوره ی کافرون نازل شد.
سپس در آیه ی بعد اتمام حجّت کرده می فرماید: ﴿وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرين‌[11]
وقتی این سخن را به رسول خدا (ص) خودش می گوید علامت آن است که مردم باید حساب کار خود را بکنند. وقتی خداوند رسول خود را تهدید می کند حساب دیگران پاک است و الا رسول خدا (ص) یقینا معصوم است.
به هر حال خداوند در این آیه می فرماید که به تو ای رسول و سایر انبیاء وحی شده است که اگر مشرک شوی تمامی اعمالتان نابود می شود. تمام انبیاء برای یک مطلب آمده اند و این مطلب در سوره ی مبارکه ی نحل آمده است.
بر این اساس در آیه ی بعد می فرماید: ﴿بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرينَ[12]
یعنی هم باید خداوند را عبادت کرد و هم بر این عبادت شاکر بود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo