< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هیئت ترکیبیه ی لا ضرر

بحث در هیئت ترکیبیه ی لا ضرر است. در این مورد نظریه ی شیخ انصاری و نظریه ی محقق خراسانی را بررسی کردیم. این دو نظریه مانند هم هستند و فقط محقق خراسانی ادبی تر بحث کرده است.

النظریة الثالثة: صاحب کتاب الوافیه (متوفای 1070)

ایشان قائل است: منفی که همان لای نافیه است عبارت است از «الضرر غیر المتدارک» یا «الضرر المجرد عن التدارک»

یعنی حدیث رفع ناظر به تشریع نیست بلکه ناظر به خارج است. زیرا هنگامی که رسول خدا (ص) عمل سمره را می بیند که بدون اجازه وارد خانه ی انصاری می شود می فرماید: لا ضرر و لا ضرار. ما این روایت را نباید ناظر به تشریع بدانیم. (این در حالی است که شیخ و محقق خراسانی قائل هستند که حدیث لا ضرر ناظر به عالم تشریع است.)

به هر حال این حدیث شامل ضرری است که در اسلام قابل تدارک نباشد مثلا اگر کسی مال دیگری را تلف کند به او ضرر زده است و حتما باید عوضش را بدهد زیرا «من اتلف مال الغیر فهو له ضامن»

همچنین اگر کسی مالی را زیر قیمت بفروشد این ضرر باید تدارک شود به این گونه که صاحب مال بتواند از خیار استفاده کند.

طبق نظریه ی ایشان دامنه ی لا ضرر بسیار محدود می شود.

شیخ انصاری کلام صاحب وافیه را توضیح می دهد و می فرماید: به مجرد اینکه شارع بفرماید: «لا حکمَ ضرریا» فایده ندارد مگر اینکه طرف را وادار به جبران و تدارک کند به هم دلیل باید قید «غیرَ المتدارک» به آن اضافه شود.

نقول: ما نظر ایشان را تحلیل و یا رد نمی کنیم زیرا همانگونه که در آینده مشخص می شود ما یک نوع هماهنگی با این نظریه داریم.

به هر حال، وجه اشتراک این سه نظریه در این است که همه قائل هستند نفی، در لا ضرر به معنای همان نفی است.

النظریة الرابعة: شیخ شریعت اصفهانی قائل است که نفی به معنای نهی است. او این نکته را در رساله ی خود به نام لا ضرر توضیح می دهد و سه دلیل بر آن اقامه می کند:

الدلیل الاول: استفاده از دو آیه ی قرآن

﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ‌ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ[1] یعنی کسی که برای حج احرام می بندد بداند که در حج جماع، دروغ و مجادله در حج نیست.

این هیئت ترکیبیه با لا ضرر یکی است و همه نهی است یعنی: لا تجامعوا و لا تکذبوا و لا تجادلوا.

آیه ی دوم در مورد سامری است که در زمان غیاب موسی ع همه را گوساله پرست کرد. موسی ع وقتی برگشت عصبانی شد و یخه ی برادر خود را گرفت (علت آن این بود که ما بقی بدانند وقتی موسی با برادرش چنین می کند یقینا با دیگران نیز برخورد تندتری خواهد داشت) بعد به سامری گفت: ﴿قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساس﴾‌[2] یعنی تو را خداوند به دردی مبتلا می کند که اگر کسی به سراغ تو بیاید بگویی که به من نزدیک نشوید «لا تمسّوا». این بیماری موجب شده بود که او از انسان ها بترسد و با وحشیان مأنوس باشد.

صاحب کفایه می گوید: نفی هرچند به معنای نهی آمده است ولی در این هیئت ندیده ایم که نفی به معنای نهی باشد. از این رو شیخ شریعت به دو آیه ی فوق استدلال می کند تا نظریه ی محقق خراسانی را رد کرده باشد.

دلیل دوم: استدلال به روایات

رسول خدا (ص) می فرماید: «لا اخصاء فی الاسلام» یعنی در اسلام چنین نکنید.

یا می فرماید: «لا غشّ للمسلمین» و یا می فرماید: «بنیان للکنیسة» که همه به معنای نهی است.

دلیل سوم: روایت دوم زراره است که رسول خدا (ص) در آن می فرماید: إِنَّكَ رَجُلٌ مُضَارٌّ وَ لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ عَلَى مُؤْمِنٍ.[3]

با قید «علی مؤمن» لا ضرر نمی تواند به معنای نفی باشد بلکه معنای آن عبارت است از «لا تضروا علی مؤمن»

شیخ شریعت این نکته را بسیار مفصل بحث می کند و مثال های فراوانی برای آن اقامه می کند و از محدثین اقوال بسیاری را نقل می کند که نفی در این گونه موارد به معنای نهی است.

سپس می فرماید: یک احتمال این است که رسول خدا (ص) ابتداء نفی گفته است و مستقیما نهی را اراده کرده باشد و احتمال هم هست که مستقیما نفی گفته و نفی را اراده کرده ولی سخن او کنایه از نهی است مثلا کسی نسبت به فرزندش می گوید: فرزند من نماز می خواند یعنی فرزند من باید نماز بخواند. یا کسی به همسرش می گوید: بدان که در محیط منزل من خیانت راه ندارد. یعنی خیانت نکن.

نقول: اگر نظریه ی ایشان صحیح باشد محدوده ی لا ضرر کم می شود و حال آنکه شیخ انصاری تمامی 14 خیار را با دلیل لا ضرر اثبات می کند.

یلاحظ علیه:

اولا: در دو آیه ی فوق اگر نفی به معنای نهی باشد بلاغت قرآن خدشه دار می شود. مثلا در آیه ی اول خداوند می فرماید: محیط حج محیط پاکی است و در چنین محیطی نه فسق و است و نه رفث و نه جدال. اما اگر نفی را به معنای نهی بگیریم آن بلاغت از بین می رود. بلاغت در نفی موضوع خوابیده است نه در نهی از موضوع.

ثانیا: روایاتی وجود دارد که به هیئت لا ضرر است ولی نمی تواند به معنای نهی باشد و آن در جایی است که بعد از «لا» حکمی وضعی بیاید. مانند «لا عتق الا فی ملک» یا «لا طلاق الا علی طهر»، «لا یمین للولد علی والده»، «لا نذر فی معصیة الله»، «لا رضاع بعد فطام»، «لا نذر فی معصیة الله»، «لا یمین للمکروه»، و «لا رهبانیة فی الاسلام».

ثالثا: در شفعه چه می گویید آنجا که حضرت فرمود: قَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص بِالشُّفْعَةِ بَینَ الشُّرَكَاءِ فِی الْأَرَضِینَ وَ الْمَسَاكِنِ وَ قَالَ لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ...[4] در اینجا طرف، کاری نکرده است بنا بر این نفی حتما باید به معنای نفی باشد زیرا کسی کار خلافی نکرده است که حضرت بفرماید: ضرر نزن.

 

ان شاء الله در جلسه ی آینده به سراغ نظریه ی امام قدس سره می رویم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo